حجتالاسلام والمسلمین حامد کاشانی استاد دانشگاه امام صادق(ع) در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، در پاسخ به این سؤال آیا در دوران کنونی نمیتوان از راهکار امام صادق(ع) برای برخورد با فرقههای انحرافی بهره گرفت، بیان داشت: متأسفانه نسبت به نگاه گفتمانی فرهنگیمان خیلی از پیشینه علمای قرون گذشته خود فاصله گرفتهایم، ما یک پروژهای به نام «ادب اختلاف» داریم و چون مدام گسترده میشود از آن رونمایی نکردیم، الان خیلی مفصلتر شده است، یعنی ما نگاه میکنیم میبینیم علمای ما در قرن 5 و 6 کسانی هستند که در مجلس درسشان اهل سنت به وفور دیده میشوند.
وی افزود: این علما تعامل دارند یا قربان صدقههای عجیب و غریب میروند و یا همدیگر را عالم حساب میکنند، از دنیا میروند عالم شیعی در مدحش شعر میگوید، سیدرضی در مدح چند عالم اهل سنت و یک عالم کافر که فقط یک استاد ادبیات بوده شعر سروده است، این روش زمینه گفتوگو را فراهم میکند، متأسفانه به شدت درون مذهب ایستادهایم و دور خودمان حصار کشیدهایم.
حجتالاسلام کاشانی اظهار داشت: بنابراین تعامل نداریم و علمای مشهور ما به جز رهبری و حضرت امام کنار بگذارید که شخصیتهای شناخته شدهای هستند، شخصیتهای درون کشور ما عمدتاً بین اهل سنت اصلاً شناخته شده نیستند، این قدر در دعواهای مرز بین مذهبی متأسفانه فریاد زدیم که جبههمان از دست رفته و تعامل علمی هم نداریم، یعنی رفتوآمد علمی، تعامل علمی، نامهنگاری، گفتوگو، گفتمان و مباحثه از بین رفته یا بسیار کم شده است و لذا ما کارکردمان را از دست دادیم.
وی ادامه داد: در حالی که در زندگی اهل بیت(ع) فراوان مثال داریم که ائمه چون در شرایطی بودند که اصلاً شیعیان به اندازه کافی نبودند و بعد هم امام ما، امام همه عالم بود، فقط امام ما نبود، میبینیم امام سجاد(ع) بر بالین مخالفین بیمارش حاضر میشوند، حال اگر مراجع ما به عیادت یک مخالف مشهور برود، ببینید چه اتفاقی میافتد! یعنی تعاملهای ما خیلی کمرنگ شده است.
استاد حوزه علمیه امام خمینی(ره) گفت: در مجلس درس امام صادق(ع) افرادی هستند که یا اهل سنت هستند یا شیعه منحرف؛ یعنی شیعیانی که امام را امام نمیدانند، ولی ما میبینیم در ادبیات علمای خودمان نسبت به اینها تجلیل شده است، زمینه بوده تا اینها شرکت کنند، ما این راه را متأسفانه بستهایم.
وی افزود: یکی از بزرگترین موانع بر سر عدم گفتمانسازی دینی، برخی جریانات در حوزه علمیهمان است، ما در حوزه علمیه متأسفانه یک گرایشی است که هر از چندگاه یک پمپاژ نفرت میکند این همه حوزه نیست، ولی متأسفانه به عنوان کل حوزه شناخته میشود، یعنی پمپاژ نفرت میکنیم و در حالی که چنین رویکردی را در انبیا یا در حکومت امیرالمؤمنین(ع) نمیبینیم، اینکه ائمه ما در برخورد با مخالفین چه کردهاند.
حجتالاسلام کاشانی خاطرنشان کرد: ما فکر میکنیم داغتر از امیرالمؤمنین(ع) هستیم، در صورتی که امیرالمؤمنین(ع) وقتی در جامعه اسلامی نگاه میکند که ابوموسی اشعری پرطرفدار است، برای جذب مردم چه میکنند؟ مردم کوفه چون یمانیالاصل هستند و مجاهدینی هستند که جنگها کردند و بعد همیشه سر اینها بیکلاه بوده، وقتی عثمان نزدیکان خودش را در کوفه میآورد و فساد میکنند، کوفیان اعتراض میکنند و کنترل شهر را به دست میگیرند، عثمان میترسد که اینها کودتا کنند و کوفه را جدا کنند، لذا میگوید شما چه میخواهید؟
وی ادامه می دهد: میگویند یک حاکم از بین ما انتخاب کن، عثمان کسی را که هم به آنها و هم به او نزدیک باشد ابوموسی اشعری را انتخاب میکند، اینها هم خوشحال میشوند که حاکم ما از خودمان است، یکسال قبل از اینکه عثمان کشته شود، سال پایانی حکومت عثمان مردم حاکم را از خودشان میدانند، عثمان کشته میشود، امیرالمؤمنین به حکومت میرسد، همه والیان عثمان را عزل میکنند، مالک اشتر میگوید این کار را در مورد کوفه نکنید، استدلال این است که اینها نسبت به شما بدبین میشوند، میگویند این حاکم را ما آوردیم!
استاد دانشگاه امام صادق(ع) ابراز داشت: امیرالمؤمنین این استدلال را نمیپذیرد، ولی ابوموسی اشعری را ابقاء میکند، علتش این است فرمانده آن جریانی که کنترل شهر را به دست میگیرد و در درون آن مذاکره با حکومت عثمان، حاکمیت را از او میگیرد تا مردم ابوموسی را آورند، مالک بوده، امیرالمؤمنین نمیخواهد نفوذ مالک در شهر از بین برود، لذا قبول میکنند، منتها ابوموسی بعداً در جمل خیانت میکند و عزل می شود و حضرت میگوید من به خاطر مالک این کار را کردم.
وی افزود: پس راهی که در اهل بیت(ع) در این رابطه میبینیم، تعامل است، ولی متأسفانه با اینکه حکومت صفوی خیلی خدمات به جامعه شیعی داشته، ولی یکی از اشتباهاتش این بوده که یک خط مرز جدیای کشید، این خط مرز جدی، روی علمای ما اثر گذاشت و باعث شد رفتار علمای ما قبل از صفویه و بعد از صفویه خیلی متفاوت شود و به شدت درونگرا شویم و دور خودمان حصار کشیدیم.