اهل بغی

نویسنده

ادمین سایت

برای دریافت فایل صوتی اینجا کلیک نمایید.

 

اگر ماجرای بغی در جامعه‌ای پیش بیاید و جبهه‌ی فرماندهی هنوز منهدم نشده باشد، جرم آن جریان اعدام است و اگر برای یک مصلحتی در اجتماع یک عدّه‌ را محاکمه نمی‌کنند که اعدام کنند مثلاً شخص را در خانه حبس کنند، این لطف است که به او کردند نه ظلم.

عدالت واقعی به شرط این‌که برای جامعه ضرر نداشته باشد دادگاهی و اعدام است. حالا می‌بینند این جریان هسته‌ی فرماندهی در ماجرای سال 88 هنوز منهدم نشده است، ولی نیروهای مردمی، آن جبهه‌ی نظامی نابود شدند. حالا که این اتّفاق افتاده فقط محدود می‌کنند که این جبهه‌ی فرماندهی در ذهن‌ها کار نکند که دوباره یک عدّه را بشوراند و چون آن‌ها بازنگشتند، مفتضح به این معنا که بیایند توبه کنند، ضایع شوند، نشدند جرم آن‌ها اعدام است. کما این‌که کسی نزد رهبر انقلاب رفت، گفت: آقا چرا آن‌ها را محاکمه نمی‌کنید؟ فرمود: اگر محاکمه شوند آن چیزی که تو تصوّر می‌کنی اتّفاق نمی‌افتد. جرم بغی شاخ و دم ندارد.

به شرایع محقّق حلّی هم رجوع کنیم این بحث قدیمی است، این جرم اعدام است منتها برای مصلح اسلامی و مسملین است که در جامعه دعوا کمتر پیش بیاید، طرف‌دارهای آن جریحه‌دار نشوند حالا گفته است فعلاً شما برای این‌که… حرف هم می‌زنید، دهان خود را نمی‌بندید، در سایت این طرف و آن طرف مصاحبه می‌کنید مدام جوسازی می‌کنید فقط جلوی شما را گرفتند که حرف نزنید، محافظ هم برای شما گذاشته است. گاهی هم آن محافظی که برای او گذاشتند حالش از او به هم می‌خورد ولو شده تیر هم بخورد باید از او محافظت کند. مثل این است که برای مصلحتی یک قاتل بالفطره را فعلاً اعدام نمی‌کنند و در یک خانه‌ای گذاشتند و بعد بگویند ظلم است، دادگاهی کنیم. اگر دادگاهی کنیم که باید بالای دار ببرند. یک مصلحتی در جامعه است فعلاً نمی‌توانند او را دار بزنند یا نمی‌خواهند طرفدارهای او را جریحه‌دار کنند. از طرفی فرد سکوت نمی‌کند.

در همان ماجرا، در مدینه اگر عایشه حرف می‌زد. نمی‌گذاشتند حرف بزند. عاقل این کار را نمی‌کند که عایشه‌ای که مفتضح نشده، حالا به فرض بگیریم مفتضح شد دوباره به مدینه برود و آدم جمع کند هر روز یک عدّه را بیاورند روی حکومت مسلمین شمشیر بکشند. مسخره‌بازی که نیست. آدم از این‌جا می‌سوزد که یک عدّه می‌خواهند نفهمند که کجای دنیا اجازه می‌دهند، آن وقت ما هر روز باید شمشیر بکشیم. اگر قرار باشد بگوییم عیب ندارد بگذار آزادی باشد. آزادی بیان آن‌جایی است که عواطف را تحریک نکند. هیچ کشوری اجازه نمی‌دهند مثلاً در استادیوم‌هایی که فوتبال بازی می‌کنند جمعیّت زیاد است یک نفر جوسازی کند. برای این‌که می‌گویند 20 هزار نفر، 30 هزار نفر آدم طرفدار یک تیمی هستند آن‌جا یک ترقه حواس جمع نباشد کم و زیاد شود ممکن است 20 هزار نفر همدیگر را بکشند کما این‌که در بعضی از کشورها اتّفاق افتاد.