درنگی در سیره امام کاظم علیه السلام؛ جلسه دوم از ده جلسه

10

نویسنده

ادمین سایت

حجت الاسلام کاشانی روز سه شنبه مورخ 22 اسفندماه 1402 به مناسبت شب دوم ماه مبارک رمضان در مسجد ارک تهران به سخنرانی با موضوع “درنگی در سیره امام کاظم علیه السلام” پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می گردد.

⚠️ به اطلاع می‌رساند، هر‌ یک از جلسات «درنگی در سیره امام کاظم علیه السلام» شامل دو بخش می‌باشد که موضوعِ بخش نخست از هر جلسه، با موضوع بخشِ نخستِ ده جلسه اولِ فصل سوم «سیر تکوّن عقاید شیعه» مشترک می‌باشد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏»

«أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ».[1]

«رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري * وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ * يَفْقَهُوا قَوْلي‏».[2]

«اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى».[3]

مقدّمه

هدیه به پیشگاه با عظمت حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت مکرّم ایشان صلواتی هدیه بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

عرض ادب و ارادت و خاکساری و التجاء و استغاثه به محضر پُرخیر و برکتِ حضرت بقیة‌ الله اعظم روحی و ارواحُ مَن سِواهُ فِداه و عجّل الله تعالی فرجه الشریف صلوات دیگری محبّت بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

قبل از اینکه وارد اصل بحث شوم، خواستم این مقدّمه را به محضر شما عرض کنم، اینکه ما بدانیم این جلسه‌ای که دور یکدیگر نشسته‌ایم، حاصل چه خون دل‌هایی است، چه دخترها و پسرهایی یتیم شدند، چه حلقوم‌هایی بریده شده است، چه کتاب‌هایی که نوشته شده است و دست‌ها قلم شده است، چه کتبی که دفن شده است. سرگذشت اینکه خدا من و شما را امشب اینجا جمع کرده است، هزار و چهارصد سال قصه پشت سر خود دارد.

از بین همه‌ی آن چیزهایی که می‌شود گفت، چند روایت مختصر عرض می‌کنم و به فضل الهی بعد از آن وارد بحث می‌شوم.

نزدیکترین راه برای یاد خدا کردن

اولاً این روایتی که می‌خواهم به محضر شما عرض کنم، این نیست که روایتی نقل شده است، هم روایت نقل شده است، هم سند معتبر است، هم فقیه روی این روایت فتوا می‌دهد، البته جزئیاتی دارد که اینجا قصد بیان آن جزئیات را ندارم، در بحثی با این روایت مرجع تا تغییر فتوا رفته است، یعنی روایتی است که فقها به آن توجّه می‌کنند و این روایت را در برابر خدا حجّت قرار می‌دهند، یعنی این روایت صرفاً نقلی در کافی شریف نیست.

امام صادق صلوات الله علیه فرمود که «شِيعَتُنَا اَلرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ»،[4] شیعیان ما خیلی با هم مهربان هستند… شیعیان ما نمی‌توانند دلسوز یکدیگر نباشند، شیعیان ما تنهاخور نیستند، شیعیان ما دلسوز یکدیگر هستند.

از مصادیق اینکه شیعیان ما دلسوز یکدیگر هستند و دلشان برای یکدیگر می‌تپد این است که «اَلَّذِينَ إِذَا خَلَوْا» همینکه دور یکدیگر جمع می‌شوند «ذَكَرُوا اَللَّهَ» خدا را یاد می‌کنند و ذکر خدا می‌گویند.

حال من توضیح مختصری عرض کنم تا جمله‌ی بعد درست تبیین شود.

یاد خدا می‌کنند و ذکر خدا می‌گویند… ما که حقیقت حضرت باری تعالی را نمی‌شناسم و نمی‌توانیم بشناسیم، ما راهی به شناخت او و حقیقت ذات او نداریم، بلکه نبیّ خاتم صلی الله علیه و آله و سلّم اظهار عجز کرد و به خدای متعال عرض کرد «سُبْحَانَكَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ».[5]

دیگر وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینطور فرمود که اصلاً کسی نمی‌تواند حرف بزند، هیچ کسی نمی‌تواند حقیقتِ ذات حضرت حق را بشناسد، پس ما چطور با خدای متعال ارتباط می‌گیریم؟

ما با اسماء و صفات با خدای متعال ارتباط می‌گیریم، ما در دایره‌ی اسماء و صفات با خدای متعال ارتباط داریم.

«اسماء و صفات» یعنی چه؟ یعنی او وفی است، غفور است، شکور است، رحیم است، ودود است. همین هم برای ما زیاد است، و دهان ناپاک کسی مانند من، باید از به کار بردن این الفاظ حیرت‌زده شود.

منسوب به امام سجّاد سلام الله علیه است که به خدای متعال عرض کرد: «وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَيْنَا جَرَيَانُ ذِكْرِكَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا»،[6] از منّت‌های تو به ما این است که اجازه داده‌ای من هم نام تو را ببرم.

کسی که غیور است دوست ندارد کسی نام ناموس او را ببرد، اقدسِ همه‌ی مقدّسات حضرت حق است، چه کسی می‌تواند اسم او را به زبان بیاورد؟

این اسماء و صفات چه چیزی هستند؟ اسماء و صفات الفاظ و توصیفاتی است که ما را به یاد آن حقیقت می‌اندازد.

وقتی «غفور» می‌گوییم به یاد آن حقیقتِ غیب الغیوب می‌افتیم، وقتی «علیم» می‌گوییم به یاد آن حقیقت می‌افتیم.

اسم علامت است، شما همینکه اسم مرا می‌شنوید، تصویر من در ذهن شما شکل می‌گیرد، اسم رهنمون‌کننده است، اسم تابلو است، اسم چیز خاصی نیست، لازم هم نیست که اسم لفظ باشد.

گاهی شما در حال حرکت در جاده‌ی تهران به قم هستید، لوگوی یک برندی را می‌بینید، این یک شکل است، نه اسم نوشته است و نه هیچ چیز دیگری، مثلاً لوگوی برند یک خوراکی است، شما آن خوراکی را هوس می‌کنید. مگر چه چیزی دیده‌اید؟

آن لوگو که حقیقتی است، شما را به آن موضوع رهنمون می‌کند، لازم هم نیست اسم آن را نوشته باشد.

اسم علامت است. گاهی ما وارد مسجد هم می‌شویم الفاظی می‌بینیم، پشت سر من حیّ و قیّوم است.

از حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام پرسیدند که با چه کسی نشست و برخواست کنیم؟ فرمود: «مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اَللَّهَ رُؤْيَتُهُ»[7] کسی که وقتی او را می‌بینید، شما را به یاد خدا می‌اندازد. یعنی با اسم الله نشست و برخواست کن.

این شهدایی که دل ما می‌شکند و به گلزار شهدا می‌رویم، بعضی‌هایشان اسم هم ندارند و گمنام هستند، ولی اشک شما جاری می‌شود و دوست دارید توبه کنید. این شهید به اندازه‌ی خودش اسم الله است، این شهید به اندازه‌ی خودش آیتِ الله است، ولو گمنام است، خودش اسم ندارد ولی اسم خداست!

در روایت دارد که «نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْأَسْمَاءُ الله اَلْحُسْنَى»،[8] اگر کسی بخواهد به یاد حقیقت الله بیفتد، چه چیزی بیشتر از اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین انسان را منصرف به حقیقت الله می‌کند؟

برای همین در مورد امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دارد که به حضرت اینطور عرض می‌کنیم: «السَّلامُ عَلَى اسْمِ اللّهِ الرَّضِيِّ، وَوَجْهِهِ الْمُضِيءِ، وَجَنْبِهِ الْعَلِيِّ السَّلامُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ»،[9] اگر من بخواهم به زبان فارسی باتسامح معنا کنم، یعنی خدا صورت ندارد، معاذالله، اما اگر کسی خواهد باتمثیل سخن بگوید، اگر می‌خواهی چهره‌ی خدا را ببینی، برو و علی را ببین. خدا جسم ندارد، معاذالله، نستجیربالله، اما در مقام تمثیل «السَّلامُ عَلَى اسْمِ اللّهِ الرَّضِيِّ»، نه اسم تو اسم خداست، تو راه بروی اسم الله هستی، شخصیت تو به مراتب از لفظ الله علامت‌تر است.

الله که بهترین لفظ مکتوب حضرت حق در اسامی است، و هو که مهم‌ترین ضمیر است و به آن حقیقت اشاره دارد، کدامیک از این‌ها بیش از خودِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به خدا اشاره دارد؟

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود: «مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي»،[10] خدا آیه و نشانه‌ای بزرگتر از من ندارد!

برای همین «السَّلامُ عَلَى اسْمِ اللّهِ الرَّضِيِّ وَوَجْهِهِ الْمُضِيءِ»، چهره‌ی تابناک خدا!

نمی‌خواهد بگوید خدا صورت دارد، می‌گوید وقتی شما اخلاق علی را ببینید، اخلاق خدا را می‌فهمی.

«السَّلامُ عَلَى اسْمِ اللّهِ الرَّضِيِّ، وَوَجْهِهِ الْمُضِيءِ، وَجَنْبِهِ الْعَلِيِّ و صِّرَاطِ السَّوِیِّ … السَّلامُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ»

لذا امام صادق علیه السلام در آن روایت فرمود:‌ «شِيعَتُنَا اَلرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ»[11] شیعیان ما دلشان خیلی برای هم می‌سوزد، با یکدیگر مهربان هستند.

یعنی چکار می‌کنند؟

«اَلَّذِينَ إِذَا خَلَوْا» همینکه دور یکدیگر جمع می‌شوند «ذَكَرُوا اَللَّهَ» ذکر خدا می‌گویند.

یعنی چه می‌گویند؟

شما لازم نیست فکر کنید که من تفسیر کردم، امام صادق علیه السلام در ادامه‌ی روایت فرمود: «إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اَللَّهِ»، یعنی علی علی می‌کنند.

خود حضرت فرمود، نه اینکه من بخواهم کلام حضرت را توسعه بدهم. خواستم بگویم کلام حضرت روشن است، فرمود: «إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اَللَّهِ»، ذکر ما می‌کنند که ذکرالله است و بالاترین ذکر خداست، «نَحنُ كَلِماتُ اللّه تامّات»، اگر به سوی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بیایی به سوی خدا رفته‌ای، جای دیگری خبری نیست.

بعد فرمود: «إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اَللَّهُ»، همینکه ما یاد بشویم خدا یاد شده است.

اخلاقی هم فرمود، شیعیان ما همینکه دور یکدیگر جمع می‌شوند علی علی می‌کنند. فرمود: «اَلَّذِينَ إِذَا خَلَوْا»

قرآن کریم می‌فرماید چه کسانی منافقین هستند؟ «إِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ»،[12] وقتی منافقین دور یکدیگر جمع می‌شوند توطئه می‌کنند.

اما شیعیان «اَلَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اَللَّهَ» ذکرالله می‌گویند.

یعنی چه می‌گویند؟ فرمود: «إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اَللَّهِ»، اسم ما را می‌برند.

عدم حسرت در روز قیامت

بعد امام صادق سلام الله علیه روایت دیگری فرمود، که اصلاً شأن نزول جلسات ما هم معلوم می‌شود، حضرت صادق علیه السلام به ابوبصیر فرمود: ابوبصیر! «مَا اِجْتَمَعَ فِي مَجْلِسٍ قَوْمٌ»[13] هیچ قومی در جلسه‌ای دور یکدیگر جمع نمی‌شوند، «لَمْ يَذْكُرُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ» که خدا را یاد نمی‌کنند، «وَ لَمْ يَذْكُرُونَا» و ما را یاد نمی‌کنند، «إِلاَّ كَانَ ذَلِكَ اَلْمَجْلِسُ حَسْرَةً عَلَيْهِمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ»، روز قیامت حسرت این جلسه را می‌خورند.

اصلاً در این مسیر تفکیک نیست.

یعنی اگر جلسه‌ای گذاشتیم که در آن جلسه ذکر اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را گفتیم، دیگر آن جلسه حسرتِ قیامت نیست.

انبیاء علیهم السلام از افعالشان حسرت نمی‌خورند، آیا شما می‌خواهید حس و حال انبیاء علیهم السلام را داشته باشید؟ باید در مجلس امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بنشینید.

بعد امام صادق سلام الله علیه فرمود که پدرم می‌فرمود: «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اَللَّهِ»، همان عبارت را تکرار کرد، ذکر ما بگویند ذکر خدا کرده‌اند. این برای تجلیل است، وگرنه خود امام صادق علیه السلام در روایت دیگر، خودشان این عبارت را فرمودند.

اسم اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین عبادت است، و یکی از ویژگی‌های شیعیان این است که وقتی دور یکدیگر جمع شوند، چون «اَلرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ» هستند، حرفی هستند که به درد قیامتشان بخورد و حسرت نخورند.

آقای مجالس

امام صادق سلام الله علیه فرمود:‌ «إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ سَيِّداً»[14] هر چیزی آقایی دارد، «وَ سَيِّدُ اَلْمَجَالِسِ مَجَالِسُ اَلشِّيعَةِ» سیّد المجالس مجالسِ شیعه است.

چرا؟ چون از سیّد الوصیّین می‌گویند.

آزین جلسات اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین

بعد هم حضرت صادق علیه السلام فرمود: وقتی نام علی را ببرید حال جلسه عوض می‌شود، «فَزَيَّنَ اَللَّهُ بِهِ اَلْمَحَافِلَ»،[15]… همینطور که می‌بینید این روایت سند نمی‌خواهد، فرمود: وقتی نام امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را ببرید، آزین جلسات اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین مدح امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است.

شیعیان هنگام خروج از خانه

در کتاب «تحف العقول» نقل شده است که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به کمیل فرمود: کمیل جان! «سَمِّ كُلَّ يَوْمٍ بِاسْمِ اَللَّهِ»[16] هر روز که از خانه بیرون می‌روی «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم» بگو، یعنی با نام خدا کار کن، کلید همه‌ی اتفاقات نام اوست، «وَ قُلْ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ»

باید خود این روایت را یک ولیّ خدا یک ماه بحث کند…

«وَ قُلْ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ»… همه‌ی این دغدغه‌ها و درگیری‌ها و تشویش‌ها و ناراحتی‌ها و اعصاب‌خوردی‌های ما برای چیست؟ برای اینکه خیال می‌کنیم خودمان مقداری زور داریم، بقیه هم مقداری زور دارند، حال زور چه کسی می‌چربد؟

اگر بدانیم کسی که معارض ماست حول و قوّه ندارد، آرام می‌شویم.

چرا ما در روز اینقدر مشکل داریم؟ چون خیال می‌کنیم خیلی‌ها حول و قوّه دارند، خود این عمل شرک است. «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ»، هیچ کسی هیچ چیزی ندارد، وقتی «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ» را باور کند، سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دختران خود را با خیال راحت به خدا می‌سپرد و به قتلگاه می‌رود، چون «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ»!

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود: وقتی می‌خواهی هر روز از خانه بروی بگو «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ»، همه چیز خداست.

امام خمینی رضوان الله تعالی علیه دید آمریکا پُررویی می‌کند، فرمود: آمریکا نمی‌تواند هیچ غلطی کند.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به کمیل فرمود: کمیل جان! «سَمِّ كُلَّ يَوْمٍ بِاسْمِ اَللَّهِ»[17] هر روز که از خانه بیرون می‌روی «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم» بگو، یعنی با نام خدا کار کن، کلید همه‌ی اتفاقات نام اوست، «وَ قُلْ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اَللَّهِ»، بگو خدایا! من که ضعیف و بیچاره هستم، من حرکت کردم، پشت‌گرمی من تو هستی، به تو توکّل می‌کنم، بعد فرمود «وَ اُذْكُرْنَا وَ سَمِّ بِأَسْمَائِنَا»، ما را یاد کن، دیگر حداقل صبح به صبح ما را یاد کن، اسم ما را یک به یک ببر، «وَ صَلِّ عَلَيْنَا» بر ما صلوات بفرستید.

این جلسات ما ارث اشک چشم یتیم و خون حلقوم بریده است.

کمیل هم عادت کرد، صبح به صبح که می‌خواست از خانه برود اینگونه عمل می‌کرد.

سی سال گذشت، این عمل ملکه شده بود.

شهادت جناب کمیل سلام الله علیه

ما روز مرگمان، لحظه‌ی قبض روحمان، اینطور نیست که به خاطر خودمان بسپاریم که فلان چیز را می‌گویم، ما با آن چیزی که ملکه‌ی ماست و با آن دَم‌خور هستیم، آن زمان، همان را می‌گوییم.

حَجاج گفت امروز یک قربانی کنیم، این اطراف چه کسی شیعه‌ی علی است؟ گفتند: کمیل است.

به سراغ کمیل رفتند، او مخفی شد. خانواده‌ی او را گروگان گرفت. کمیل هم با جوانمردی آمد و خود را تسلیم کرد که خانواده‌ی او را آزاد کنند.

اگر حَجاج سرِ کمیل را بِبُرَد، خیلی برای کمیل سخت نیست، برای همین گفت: اول او را به جلسه می‌آوریم و به علی جسارت می‌کنیم.

جلسه‌ای ترتیب داد تا کمیل را وارد کنند، همینکه او وارد شد به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه جسارت کنند.

همینکه کمیل را وارد کردند، همینکه حَجاج نگاه کرد، روایت دارد: «فَذَکَرَ الحَجَاجُ عَلِیّاً» حجاج گفت: این علیِ…

همینکه خواست بی‌ادبی کند، «فَصَلَّی عَلَیهِ کُمیل» کمیل گفت: صلوات الله علیه.

من که اینجا مدح امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بگویم، شما تشویق می‌کنید، اما حلقوم‌ها بریده شده است تا ما امروز اینجا بنشینیم و راجع به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین حرف بزنیم.

مناعت طبع جناب ابوذر سلام الله علیه

این ایام وقتی مشکلات مالی هست، وقتی چشم‌ها هرجایی می‌شود و انسان مدام اینطرف و آنطرف را نگاه می‌کند، شیطان جایگزین می‌آورد.

در روایتی می‌فرمایند که هر جایی که مجلس ذکر ما باشد، شیطان تفرقه ایجاد می‌کند.

فکر کرده‌اید چرا بین هیئتی‌ها دعواست؟ باید حواس انسان جمع باشد. فرمود: ابلیس می‌آید و تفرقه ایجاد می‌کند. چون این جلسات را دوست ندارد، چون اگر جلسه‌ی ذکر اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین باشد مطهّر است و همه را پاک می‌کند.

قرآن کریم فرموده است:‌ «لَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا»،[18] مظهر اصلی «آیات الله» امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، علی را نفروشید.

دیدند اگر بخواهند ابوذر را بخرند و طلای زیادی به او بدهند، ابوذر قبول نمی‌کند.

روایات هر جایی که اولیای خدا را استثناء کرده است، ابوذر جزو استثنائات بوده است.

مثلاً در روایت دارد که حبّ سه نفر بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم واجب است، یک نفر از آن‌ها ابوذر است. در روایت دارد که اگر می‌خواهی عیسی را ببینی ابوذر را ببین. یا اینکه در روایت دارد که اکثر عبادت ابوذر تفکّر است.

دیدند این ابوذر که فریب نمی‌خورد، اگر به او درهم بدهند مسلّماً او پس می‌زند.

دیدند هیچ چیزی در خانه‌ی ابوذر نیست و ابوذر گرسنه است، عثمان گفت: از اموال حکومتی نمی‌دهیم، از ارث خود می‌دهم. یک کیسه‌ی دویست دیناری ببرید و به او بگویید این از ارث عثمان است.

ابوذر گفت: این چیست؟

گفتند: خلیفه فرستاده است!

ابوذر گفت: من خیلی ثروتمند هستم و نیازی ندارم.

به او گفتند: این وضع خانه‌ی توست! تو در خانه‌ی خودت نان هم نداری!

ابوذر فرمود: من بی‌نیاز هستم.

گفتند: خلیفه این کیسه‌ی طلا را فرستاده است.

ابوذر فرمود: آیا خلیفه این کیسه را به همه می‌دهد؟

گفتند: نه! این برای شماست.

ابوذر فرمود: من قبول نمی‌کنم. من بی‌نیاز هستم.

به او گفتند: خلیفه گفته است که این کیسه از ارث من است و پاک است.

ابوذر فرمود: من نیازی ندارم، «قَدْ أَصْبَحْتُ غَنِيّاً بِوَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام وَ عِتْرَتِهِ الْهَادِينَ الْمَهْدِيِّين»![19] من تا زمانی که دستم در جیب علی بن ابیطالب است به کسی رو نمی‌زنم، من هرجایی نیستم.

امروز روزگاری است که دشمن مدام کیسه می‌آورد، آن هم انواع کیسه. به یک نفر پول، به دیگری اعتبار، به دیگری ریپورتاژ، به دیگری چیز دیگری، تا ما را از سرِ سفره‌ی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بلند کند.

جناب ابوذر سلام الله علیه فرمود: «قَدْ أَصْبَحْتُ غَنِيّاً بِوَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام وَ عِتْرَتِهِ الْهَادِينَ الْمَهْدِيِّين»!

اگر کسی می‌خواهد روز قیامت با جناب ابوذر سلام الله علیه باشد، اینجا باید احساس غنا داشته باشد، و کسی که احساس غنا نمی‌کند باید برگردد و ایمان خود را درست کند.

هدف از نقل فضائل اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین

اگر ما از اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین می‌گوییم، فقط نمی‌خواهیم خاطره تعریف کنیم، از اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین می‌گوییم که اخلاقمان تغییر پیدا کند، اخلاق ما اخلاق الهی و اهل بیتی شود.

اینکه این شب‌ها اگر زنده باشیم می‌خواهیم راجع به موسی بن جعفر سلام الله علیه سخن بگوییم، قرار ما این نیست که از شخصیت او سخن بگوییم و بعد بگوییم داستانی شنیدیم.

این موضوع باید در عمل و چشم و فکر و عقیده‌ی من تغییر ایجاد کند.

آنچه ما دیدیم این بوده است، از این رشوه‌ها فراوان می‌دهند، فکر نکنید امروز بعضی از کشورهای اطراف ما موقف دشمن ما شده است، تا برای ویزای کشور دیگری اقدام کنند.

زمان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم بود. رقّه محلّی بود که به آنجا می‌رفتند و برای معاویه رزومه ارسال می‌کردند، وقتی تأیید می‌شدند به شام می‌رفتند!

این موضوع همیشه بوده است، در انواع مختلف هم بوده است، گاهی هم رایگان می‌خریدند.

تربیتِ والای دخترِ ابوالأسودِ دوئِلی

در دوره‌ی معاویه، شیعیان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بخاطر فشاری که روی سرشان بود در فقر بودند.

حلوای ویژه‌ای زعفران‌ای را که خوراکی سلطنتی بود به خانه‌ی «ابوالأسوَدِ دوئِلی» فرستادند.

دختربچه‌ی ابوالأسود دوید تا این لقمه را در دهان خود بگذارد، ابوالأسود گفت: بابا جان! کمی خرما داریم، از آن بخور.

دختر او گفت: این حلوای زعفرانی است که دیگر پیدا نمی‌شود! بالاخره خرما پیدا می‌شود!

ابوالأسود مبهوت بود و نمی‌دانست باید به این بچه چه بگوید.

ذائقه‌ی ما با حرام عوض می‌شود، میل ما عوض می‌شود، مبدأ میل جابجا می‌شود.

ابوالأسود گفت: معاویه این حلوا را برای این فرستاده است که ما را از علی دور کند.

این دختر لقمه را از دهان خود درآورد و به بیرون پرت کرد، گفت: «یَخدَعُنَا بِشَهدِ المُزَعفَر عَنِ السَّیِدِ المُطَهَّر؟!» برای یک لقمه حلوا؟! مرگ بر آن لقمه‌ی شیرینی که بخواهد شیرینیِ حبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را از ما بگیرد.

حال وای بحال من و امثال من، آدمی بیاید و در جامعه‌ی شیعه راه برود، بعد نگاه کند و ببیند که…

بخش زیادی از فقر و غنا، روحی است. کَرَم و بُخل هم روحی است.

طرف ده هزار میلیارد تومان پول دارد و بخیل است، دیگری آه در بساط ندارد ولی دوست دارد خود و فرزندان خود را جلوی پای امام معصوم قربانی کند.

اگر کسی را دیدید که در دنیا احساس فقر می‌کند، معلوم است که این شخص از حبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سیراب نشده است. آدمی که سیراب است، دیگر سر در هر جوی کثیفی نمی‌کند. ان شاء الله خدای متعال روزی کند که ما غنی شویم.

بهره‌ای از محبّت اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین

چرا ما این شب‌ها دور یکدیگر نشسته‌ایم و می‌خواهیم از یک امام حرف بزنیم؟

اولاً ما در حال ذکرالله هستیم، ثانیاً وقتی این امام اینطور رفتار کرده است، قرار بر این بوده است که وقتی در جامعه‌ای حرکت می‌کنیم، از رفتار ما معلوم شود که ما شیعه هستیم.

اگر یک انسان غیرمسلمان خارجی آمده است…

دیده‌اید که می‌گویند صنعت توریسم در بعضی از کشورها رونق دارد و در کشور ما رونق آنچنانی ندارد.

من یقین دارم که اگر ما به درصدِ اندکی از آنچه از اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین به ما رسیده بود عمل می‌کردیم، مردم دنیا می‌آمدند و ما را تماشا می‌کردند.

یکی از آن‌ها همان «شِيعَتُنَا اَلرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ» است.

خیلی چیزها اینطور است که وقتی نو بیاید قبلی کهنه می‌شود، اما شما بروید و قصه‌های دنیا را نگاه کنید، مهر و محبّت چیزی نیست که کهنه شود.

غربی‌ها فیلم می‌سازند، در آن‌ها مهر و محبّت و عشق و عاشقی هست.

البته به این موضوع کاری ندارم که گاهی مصداق غلط است، مانند بت‌پرستی که بجای اینکه خدای متعال را بپرستد، اشتباه به سراغ بت رفته است. او درواقع به دنبال خدا یا یک مقرّبی می‌گشته است، اما راه را اشتباه رفته است.

خیلی کم پیش می‌آید که غربی‌ها فیلم یا سریالی بسازند یا کتاب و قصه‌ای بنویسند که در آن مهر و محبّت نباشد. مهر و محبّت تمام‌شدنی نیست.

ما الآن در زندگی خود نگاه می‌کنیم و می‌بینیم گاهی جریان‌های سیاسی به صورت یکدیگر چنگ می‌کشند، مردم هم به دنبال این‌ها… الآن هم نمی‌خواهم به این بحث بپردازم. اینکه ما نسبت به یکدیگر مهربان نباشیم، یعنی از آن محبّت بهره‌ای نبرده‌ایم.

اگر محبّت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ما را غنی و بی‌نیاز کند، اصلاً معنا ندارد که یک شبکه‌ی ماهواره‌ای یا یک انسان چموش یا ابلیسی بخواهد ما را به جان یکدیگر بیندازد.

چرا ما به جان یکدیگر می‌افتیم؟ چون ما «اَلرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ» نیستیم!

اگر همسایه بیاید و پشت سر پدر من حرف بزند، من اول می‌روم و از پدر خود سؤال می‌کنم. اما اینجا خبری از «اَلرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ» نیست.

روضه و توسّل به حضرت زین العابدین صلوات الله علیه

امام سجّاد علیه السلام را از اسارت آوردند… خیلی هم به حضرت اهانت شد…

من که الآن محضر شما هستم، همین الآن که می‌خواهم بگویم به حضرت اهانت‌هایی شد، خدای متعال شاهد است که وقتی به یاد بعضی جملات می‌افتم اذیت می‌شوم، حتّی با اینکه آن‌ها را به زبان نمی‌آورم… خدا می‌داند که امام زین العابدین صلوات الله علیه چه کشیده است.

آن شاعر حرف خیلی دقیقی زد، گفت اگر به حضرت می‌گفتند که اگر دستان شما را باز کنیم چه می‌کنید؟ حضرت می‌فرمود که دستان خود را روی گوش‌های خود می‌گیرم که بعضی حرف‌ها را نشنود، جلوی چشمان خود را می‌گرفت که بعضی چیزها را نبیند.

سیّدالشّهداء صلوات الله علیه که پهلوانِ بلاست، به شمر فرمود: تا زمانی که من زنده هستم به خیمه‌های من حمله نکنید.

امام سجّاد علیه السلام در میان غارتِ خیمه‌ها امام شد! و خدا می‌داند که چه دید و چه کشید.

بعد از اسارت حضرت را به مدینه آوردند. حتّی یک نفر از مردم مدینه با سیّدالشّهداء صلوات الله علیه همراهی نکرد. کاری به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین نداشتند، اما امام امام است. امام مظهر رحمت خداست. مگر وقتی من گناه می‌کنم خدا رزق مرا قطع می‌کند؟ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین اخلاق خدا داشتند.

لذا حضرت به مدینه آمد، همه‌ی اهل بیت سیاه‌پوش هستند، روایت اینطور است که می‌گوید وقتی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین به مدینه رسیدند لباس خشن سیاه پوشیدند، یعنی وقتی کسی این‌ها را نگاه می‌کرد، هیکلشان روضه بود، و شروع کردند به گریه کردن، چند سال این کار را کردند.

باید زمانی راجع به آداب عزاداری ما صحبت شود. مثلاً طرف تقویتی تزریق می‌کند و تیپ محرّمی می‌زند و… ان شاء الله خدای متعال ما را از بازی نجات دهد.

تا زمانی که سر عبیدالله زیاد به مدینه آمد، اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هر روز عزاداری می‌کردند.

زین العابدین سلام الله علیه هم وقتی با آن جگر پاره پاره دید خانم‌ها مشغول عزاداری هستند… این بانوان که حال زندگی کردن نداشتند، لباس سیاه خشن به تن داشتند و صبح و شام گریه می‌کردند. به موها هیچی نخورد، این‌ها عزادار بودند. «وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ يَعْمَلُ لَهُنَّ اَلطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ»[20] خود امام سجّاد علیه السلام غذا درست می‌کرد و به این بانوان غذا می‌داد.

روایت دارد که یک مرتبه به دیدن مادر شیرخوار آمدند که یک لقمه‌ی حلوا برای تقویت شدن به ایشان بدهند. پرسید: این چیست؟ گفتند: بخور تا تقویت شوی که بتوانی گریه کنی. فرمود: اشک من که بند نیامده است…

شما این حال را ببینید، آقای ما که از همه‌ی آن‌ها عزادارتر است، غیرت خداست که هتک حرمت شده است، هوای آن‌ها را هم دارد، دائماً هم مشغول عبادت است، شب‌ها گونی غذا را به دوش می‌گرفت و به درِ خانه‌ی همان فقرای بی‌خیال مدینه می‌برد. گاهی گونیِ درهم به درِ خانه‌ی فقرای بی‌خیال می‌برد. پشت او از شدّت این عمل زخم شده بود.

اگر کسی برود و بگوید آقا! این‌ها اصلاً به گریه‌های دختران شما رحم نکردند… آن‌ها هرچه هستند، هستند. آقا آقاست.

یکی از آن صحنه‌هایی که دنیا به ما بدهکار است و ان شاء الله خواهیم دید، در پهنه‌ی عرش صدا می‌زنند: أینَ زَین العابِدین؟

آنوقت امید داریم حضرت زین العابدین آنجا ما را زیر سایه‌ی لطف خود قرار دهد.

حضرت شب‌ها به فقرا سر می‌زد. این خانواده‌ی آل الله هم که اینطور آلام و صدمات روحی وحشتناک خوردند که نمی‌توانم بگویم یا نه، طوری بود که خودشان هم اگر فرصتی بدست می‌آوردند گریه می‌کردند.

روضه‌های ما دقیق نیست، مثلاً می‌گوییم وقتی حضرت فلان چیز را می‌دید به یاد فلان صحنه می‌افتاد؛ «یاد افتادن» برای اهل نسیان است که فراموشی دارند. اصلاً فراموشی به امام راه ندارد، همین موضوع هم هست که کار خیلی سخت است. امام با مردم زندگی می‌کند اما گویی به یاد ندارد که چه اتفاقاتی رخ داده است. امام سی و چهار سال وسط قتلگاه بود، وسط آتش‌سوزی خیمه‌ها بود، وسط جسارت به سر مطهّر در کاخ یزید بود؛ اما گونی به دوش برای فقرای بی‌خیال هم غذا می‌برد.

گاهی بعضی از همین خادم‌ها…

خادم‌ها چه کسانی بودند؟ کافر حربی در جنگ با مسلمین جنگیده بود و شکست خورده بود و اسیر شده بود، حضرت این‌ها را می‌خرید و اولین عید آزاد می‌کرد، تربیت می‌کرد و پول می‌داد و آزاد می‌کرد. گاهی دلِ بعضی از این‌ها می‌سوخت و به حضرت عرض می‌کردند: آقا! چقدر گریه می‌کنید! اصلاً چطور اشک شما قطع نمی‌شود؟

آنجا اشاره کرد و فرمود: یعقوب نبی یک پسر داشت، سالم هم بود، دوره‌ای فراق افتاد، آنقدر گریه کرد که «ابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ»،[21] من که اصلاً فراموش نمی‌کنم، برای من که دوری نیفتاد، من دیدم چه کردند، دیدم اسب بردند… من که فراموش نمی‌کنم…

بعضی از علمای ما می‌گویند که ما این موضوع را مانند ارث به فرزندانمان میراث می‌دهیم.

آمدند و به یکی از خادمان حضرت گفتند: آقا را برای ما توصیف کن.

گفت: مختصر بگویم یا مفصّل؟

ای کاش می‌گفت مفصّل، اما گفت: مختصر بگو.

گفت: هیچ شبی برای او بستر خواب پهن نکرم، یا به حال عبادت بود، یا به درِ خانه‌ی فقرا.

حضرت زین العابدین صلوات الله علیه بابای امام زمان ارواحنا فداه است، امام سجّاد علیه السلام شب‌ها به درِ خانه‌ی فقرای بی‌خیالِ بی‌ایمانِ به زین العابدین می‌رفت و نمی‌توانست گرسنگی این‌ها را در دنیا تحمّل کند. آیا می‌شود پسر ایشان گرسنگی ما در قیامت را تحمّل کند؟ آیا باورمان می‌شود که سحر ماه مبارک رمضان که من او را در خاطر ندارم، او ما را یاد نکند؟

«يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ».[22]

ان شاء الله خدای متعال روزی کند که عیدی ما در این میهمان خدا این باشد که یاد امام زمان ارواحنا فداه در دل ما زنده باشد.

به خادم امام سجّاد علیه السلام گفتند که آقا را توصیف کن.

گفت: مفصل بگویم یا مختصر؟

گفت: مختصر بگو.

گفت: هیچ شبی برای حضرت بستر خواب پهن نکردم، یا عبادت می‌کرد و یا به درِ خانه‌ی فقرا می‌رفت. هیچ روزی هم برای او سفره‌ی طعام پهن نکردم.

ماجرای کربلا روز و عصر است، حضرت تا نزدیک غروب صبر می‌کرد، وقتی سفره را پهن می‌کردیم، ظرف غذا را برمی‌داشت و نگاه می‌کرد و شروع می‌کرد به گریه کردن… گاهی اشک مبارک حضرت روی غذا می‌چکید و می‌فرمود: بابای مرا بین دو نهر آب با لب تشنه و شکم گرسنه…


[1]– سوره‌ مبارکه غافر، آیه 44.

[2]– سوره‌ مبارکه طه، آیات 25 تا 28.

[3]– الصّحيفة السّجّاديّة، ص 98.

[4] الکافي، جلد ۲، صفحه ۱۸۶ (عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: شِيعَتُنَا اَلرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ اَلَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اَللَّهَ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اَللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اَللَّهُ وَ إِذَا ذُكِرَ عَدُوُّنَا ذُكِرَ اَلشَّيْطَانُ)

[5] عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، جلد ۴، صفحه ۱۳۲

[6] مناجات الذاکرین

[7] الکافي، جلد ۱، صفحه ۳۹ (عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْبَرْقِيِّ عَنْ شَرِيفِ بْنِ سَابِقٍ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ أَبِي قُرَّةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : قَالَتِ اَلْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى يَا رُوحَ اَللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اَللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي اَلْآخِرَةِ عَمَلُهُ .)

[8] الکافي، جلد ۱، صفحه ۱۴۳ (اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْأَشْعَرِيُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ : «وَ لِلّٰهِ اَلْأَسْمٰاءُ اَلْحُسْنىٰ فَادْعُوهُ بِهٰا»  قَالَ نَحْنُ وَ اَللَّهِ اَلْأَسْمَاءُ اَلْحُسْنَى اَلَّتِي لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنَ اَلْعِبَادِ عَمَلاً إِلاَّ بِمَعْرِفَتِنَا .)

[9] زیارت مطلقه ششم امام علی علیه السلام

[10] الکافي، جلد ۱، صفحه ۲۰۷ (مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ اَلشِّيعَةَ يَسْأَلُونَكَ عَنْ تَفْسِيرِ هَذِهِ اَلْآيَةِ: «عَمَّ يَتَسٰاءَلُونَ `عَنِ اَلنَّبَإِ اَلْعَظِيمِ »  قَالَ ذَلِكَ إِلَيَّ إِنْ شِئْتُ أَخْبَرْتُهُمْ وَ إِنْ شِئْتُ لَمْ أُخْبِرْهُمْ ثُمَّ قَالَ لَكِنِّي أُخْبِرُكَ بِتَفْسِيرِهَا قُلْتُ «عَمَّ يَتَسٰاءَلُونَ»  قَالَ فَقَالَ هِيَ فِي أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ كَانَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ يَقُولُ مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي وَ لاَ لِلَّهِ مِنْ نَبَإٍ أَعْظَمُ مِنِّي .)

[11] الکافي، جلد ۲، صفحه ۱۸۶ (عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: شِيعَتُنَا اَلرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ اَلَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اَللَّهَ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اَللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اَللَّهُ وَ إِذَا ذُكِرَ عَدُوُّنَا ذُكِرَ اَلشَّيْطَانُ)

[12] سوره مبارکه بقره، آیه 14 (وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ)

[13] الکافي، جلد ۲، صفحه ۴۹۶ (حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ وُهَيْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَا اِجْتَمَعَ فِي مَجْلِسٍ قَوْمٌ لَمْ يَذْكُرُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يَذْكُرُونَا إِلاَّ كَانَ ذَلِكَ اَلْمَجْلِسُ حَسْرَةً عَلَيْهِمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ ثُمَّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اَللَّهِ وَ ذِكْرِ عَدُوِّنَا مِنْ ذِكْرِ اَلشَّيْطَانِ .)

[14] الکافي، جلد ۸، صفحه ۲۱۲ (عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي اَلْمِقْدَامِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: خَرَجْتُ أَنَا وَ أَبِي حَتَّى إِذَا كُنَّا بَيْنَ اَلْقَبْرِ وَ اَلْمِنْبَرِ إِذَا هُوَ بِأُنَاسٍ مِنَ اَلشِّيعَةِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنِّي وَ اَللَّهِ لَأُحِبُّ رِيَاحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ فَأَعِينُونِي عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ اِجْتِهَادٍ وَ اِعْلَمُوا أَنَّ وَلاَيَتَنَا لاَ تُنَالُ إِلاَّ بِالْوَرَعِ وَ اَلاِجْتِهَادِ وَ مَنِ اِئْتَمَّ مِنْكُمْ بِعَبْدٍ فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِهِ أَنْتُمْ شِيعَةُ اَللَّهِ وَ أَنْتُمْ أَنْصَارُ اَللَّهِ وَ أَنْتُمُ «اَلسّٰابِقُونَ اَلْأَوَّلُونَ»  وَ اَلسَّابِقُونَ اَلْآخِرُونَ وَ اَلسَّابِقُونَ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلسَّابِقُونَ فِي اَلْآخِرَةِ إِلَى اَلْجَنَّةِ قَدْ ضَمِنَّا لَكُمُ اَلْجَنَّةَ بِضَمَانِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ضَمَانِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَللَّهِ مَا عَلَى دَرَجَةِ اَلْجَنَّةِ أَكْثَرُ أَرْوَاحاً مِنْكُمْ فَتَنَافَسُوا فِي فَضَائِلِ اَلدَّرَجَاتِ أَنْتُمُ اَلطَّيِّبُونَ وَ نِسَاؤُكُمُ اَلطَّيِّبَاتُ كُلُّ مُؤْمِنَةٍ حَوْرَاءُ عَيْنَاءُ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ صِدِّيقٌ وَ لَقَدْ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِقَنْبَرٍ يَا قَنْبَرُ أَبْشِرْ وَ بَشِّرْ وَ اِسْتَبْشِرْ فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ مَاتَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ عَلَى أُمَّتِهِ سَاخِطٌ إِلاَّ اَلشِّيعَةَ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ عِزّاً وَ عِزُّ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّيعَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ دِعَامَةً وَ دِعَامَةُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّيعَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ ذِرْوَةً وَ ذِرْوَةُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّيعَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ شَرَفاً وَ شَرَفُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّيعَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ سَيِّداً وَ سَيِّدُ اَلْمَجَالِسِ مَجَالِسُ اَلشِّيعَةِ أَلاَ وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ اَلْأَرْضِ أَرْضٌ تَسْكُنُهَا اَلشِّيعَةُ وَ اَللَّهِ لَوْ لاَ مَا فِي اَلْأَرْضِ مِنْكُمْ مَا رَأَيْتَ بِعَيْنٍ عُشْباً أَبَداً وَ اَللَّهِ لَوْ لاَ مَا فِي اَلْأَرْضِ مِنْكُمْ مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى أَهْلِ خِلاَفِكُمْ وَ لاَ أَصَابُوا اَلطَّيِّبَاتِ مَا لَهُمْ فِي اَلدُّنْيَا وَ لاَ لَهُمْ «فِي اَلْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»  كُلُّ نَاصِبٍ وَ إِنْ تَعَبَّدَ وَ اِجْتَهَدَ مَنْسُوبٌ إِلَى هَذِهِ اَلْآيَةِ «عٰامِلَةٌ نٰاصِبَةٌ `تَصْلىٰ نٰاراً حٰامِيَةً »  فَكُلُّ نَاصِبٍ مُجْتَهِدٍ فَعَمَلُهُ هَبَاءٌ شِيعَتُنَا يَنْطِقُونَ بِنُورِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ يُخَالِفُهُمْ يَنْطِقُونَ بِتَفَلُّتٍ وَ اَللَّهِ مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ شِيعَتِنَا يَنَامُ إِلاَّ أَصْعَدَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رُوحَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَيُبَارِكُ عَلَيْهَا فَإِنْ كَانَ قَدْ أَتَى عَلَيْهَا أَجَلُهَا جَعَلَهَا فِي كُنُوزِ رَحْمَتِهِ وَ فِي رِيَاضِ جَنَّةٍ وَ فِي ظِلِّ عَرْشِهِ وَ إِنْ كَانَ أَجَلُهَا مُتَأَخِّراً بَعَثَ بِهَا مَعَ أَمَنَتِهِ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ لِيَرُدُّوهَا إِلَى اَلْجَسَدِ اَلَّذِي خَرَجَتْ مِنْهُ لِتَسْكُنَ فِيهِ وَ اَللَّهِ إِنَّ حَاجَّكُمْ وَ عُمَّارَكُمْ لَخَاصَّةُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّ فُقَرَاءَكُمْ لَأَهْلُ اَلْغِنَى وَ إِنَّ أَغْنِيَاءَكُمْ لَأَهْلُ اَلْقَنَاعَةِ وَ إِنَّكُمْ كُلَّكُمْ لَأَهْلُ دَعْوَتِهِ وَ أَهْلُ إِجَابَتِهِ .)

[15] الأمالی (للصدوق)، جلد ۱، صفحه ۸ (حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ عُمْرُوسٍ اَلْهَمَدَانِيُّ بِهَمَدَانَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ اَلْحَسَنُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ اَلْقَحْطَبِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ اَلْحَكَمِ بْنِ أَبِي مَرْيَمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلْأَوْزَاعِيِّ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي كَثِيرٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُرَّةَ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ قَيْسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي اَلسَّمَاءِ اَلسَّابِعَةِ كَالشَّمْسِ بِالنَّهَارِ فِي اَلْأَرْضِ وَ فِي اَلسَّمَاءِ اَلدُّنْيَا كَالْقَمَرِ بِاللَّيْلِ فِي اَلْأَرْضِ أَعْطَى اَللَّهُ عَلِيّاً مِنَ اَلْفَضْلِ جُزْءاً لَوْ قُسِمَ عَلَى أَهْلِ اَلْأَرْضِ لَوَسِعَهُمْ وَ أَعْطَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْفَهْمِ جُزْءاً لَوْ قُسِمَ عَلَى أَهْلِ اَلْأَرْضِ لَوَسِعَهُمْ شَبَّهْتُ لِينَهُ بِلِينِ لُوطٍ وَ خُلُقَهُ بِخُلُقِ يَحْيَى وَ زُهْدَهُ بِزُهْدِ أَيُّوبَ وَ سَخَاهُ بِسَخَاءِ إِبْرَاهِيمَ وَ بَهْجَتَهُ بِبَهْجَةِ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ وَ قُوَّتَهُ بِقُوَّةِ دَاوُدَ لَهُ اِسْمٌ مَكْتُوبٌ عَلَى كُلِّ حِجَابٍ فِي اَلْجَنَّةِ بَشَّرَنِي بِهِ رَبِّي وَ كَانَتْ لَهُ اَلْبِشَارَةُ عِنْدِي عَلِيٌّ مَحْمُودٌ عِنْدَ اَلْحَقِّ مُزَكًّى عِنْدَ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ خَاصَّتِي وَ خَالِصَتِي وَ ظَاهِرَتِي وَ مِصْبَاحِي وَ جَنَّتِي وَ رَفِيقِي آنَسَنِي بِهِ رَبِّي فَسَأَلْتُ رَبِّي أَنْ لاَ يَقْبِضَهُ قَبْلِي وَ سَأَلْتُهُ أَنْ يَقْبِضَهُ شَهِيداً بَعْدِي أُدْخِلْتُ اَلْجَنَّةَ فَرَأَيْتُ حُورَ عَلِيٍّ أَكْثَرَ مِنْ وَرَقِ اَلشَّجَرِ وَ قُصُورَ عَلِيٍّ كَعَدَدِ اَلْبَشَرِ – عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ مَنْ تَوَلَّى عَلِيّاً فَقَدْ تَوَلاَّنِي حُبُّ عَلِيٍّ نِعْمَةٌ وَ اِتِّبَاعُهُ فَضِيلَةٌ دَانَ بِهِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ حَفَّتْ بِهِ اَلْجِنُّ اَلصَّالِحُونَ لَمْ يَمْشِ عَلَى اَلْأَرْضِ مَاشٍ بَعْدِي إِلاَّ كَانَ هُوَ أَكْرَمَ مِنْهُ عِزّاً وَ فَخْراً وَ مِنْهَاجاً لَمْ يَكُ فَظّاً عَجُولاً وَ لاَ مُسْتَرْسِلاً لِفَسَادٍ وَ لاَ مُتَعَنِّداً حَمَلَتْهُ اَلْأَرْضُ فَأَكْرَمَتْهُ لَمْ يَخْرُجْ مِنْ بَطْنِ أُنْثَى بَعْدِي أَحَدٌ كَانَ أَكْرَمَ خُرُوجاً مِنْهُ وَ لَمْ يَنْزِلْ مَنْزِلاً إِلاَّ كَانَ مَيْمُوناً أَنْزَلَ اَللَّهُ عَلَيْهِ اَلْحِكْمَةَ وَ رَدَّاهُ بِالْفَهْمِ تُجَالِسُهُ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ لاَ يَرَاهَا وَ لَوْ أُوحِيَ إِلَى أَحَدٍ بَعْدِي لَأُوحِيَ إِلَيْهِ فَزَيَّنَ اَللَّهُ بِهِ اَلْمَحَافِلَ وَ أَكْرَمَ بِهِ اَلْعَسَاكِرَ وَ أَخْصَبَ بِهِ اَلْبِلاَدَ وَ أَعَزَّ بِهِ اَلْأَجْنَادَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ بَيْتِ اَللَّهِ اَلْحَرَامِ يُزَارُ وَ لاَ يَزُورُ وَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ اَلْقَمَرِ إِذَا طَلَعَ أَضَاءَ اَلظُّلْمَةَ وَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ اَلشَّمْسِ إِذَا طَلَعَتْ أَنَارَتْ وَصَفَهُ اَللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ مَدَحَهُ بِآيَاتِهِ وَ وَصَفَ فِيهِ آثَارَهُ وَ أَجْرَى مَنَازِلَهُ فَهُوَ اَلْكَرِيمُ حَيّاً وَ اَلشَّهِيدُ مَيِّتاً.)

[16] تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام، جلد ۱، صفحه ۱۷۱ (يَا كُمَيْلُ سَمِّ كُلَّ يَوْمٍ بِاسْمِ اَللَّهِ وَ قُلْ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اَللَّهِ وَ اُذْكُرْنَا وَ سَمِّ بِأَسْمَائِنَا وَ صَلِّ عَلَيْنَا وَ أَدِرْ بِذَلِكَ عَلَى نَفْسِكَ وَ مَا تَحُوطُهُ عِنَايَتُكَ تُكْفَ شَرَّ ذَلِكَ اَلْيَوْمِ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ يَا كُمَيْلُ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَدَّبَهُ اَللَّهُ وَ هُوَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَدَّبَنِي وَ أَنَا أُؤَدِّبُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ أُوَرِّثُ اَلْآدَابَ اَلْمُكْرَمِينَ يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَ أَنَا أَفْتَحُهُ وَ مَا مِنَ سِرٍّ إِلاَّ وَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَخْتِمُهُ يَا كُمَيْلُ ذُرِّيَّةً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ وَ اَللّٰهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ  يَا كُمَيْلُ لاَ تَأْخُذْ إِلاَّ عَنَّا تَكُنْ مِنَّا يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ حَرَكَةٍ إِلاَّ وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِيهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ يَا كُمَيْلُ إِذَا أَكَلْتَ اَلطَّعَامَ فَسَمِّ بِاسْمِ اَلَّذِي لاَ يَضُرُّ مَعَ اِسْمِهِ دَاءٌ وَ فِيهِ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ اَلْأَسْوَاءِ – يَا كُمَيْلُ وَ آكِلِ اَلطَّعَامَ وَ لاَ تَبْخَلْ عَلَيْهِ فَإِنَّكَ لَنْ تَرْزُقَ اَلنَّاسَ شَيْئاً وَ اَللَّهُ يُجْزِلُ لَكَ اَلثَّوَابَ بِذَلِكَ أَحْسِنْ عَلَيْهِ خُلُقَكَ وَ اُبْسُطْ جَلِيسَكَ وَ لاَ تَتَّهِمْ خَادِمَكَ يَا كُمَيْلُ إِذَا أَكَلْتَ فَطَوِّلْ أَكْلَكَ لِيَسْتَوْفِيَ مَنْ مَعَكَ وَ يُرْزَقَ مِنْهُ غَيْرُكَ يَا كُمَيْلُ إِذَا اِسْتَوْفَيْتَ طَعَامَكَ فَاحْمَدِ اَللَّهَ عَلَى مَا رَزَقَكَ وَ اِرْفَعْ بِذَلِكَ صَوْتَكَ يَحْمَدْهُ سِوَاكَ فَيَعْظُمُ بِذَلِكَ أَجْرُكَ يَا كُمَيْلُ لاَ تُوقِرَنَّ مَعِدَتَكَ طَعَاماً وَ دَعْ فِيهَا لِلْمَاءِ مَوْضِعاً وَ لِلرِّيحِ مَجَالاً وَ لاَ تَرْفَعْ يَدَكَ مِنَ اَلطَّعَامِ إِلاَّ وَ أَنْتَ تَشْتَهِيهِ فَإِنْ فَعَلْتَ ذَلِكَ فَأَنْتَ تَسْتَمْرِئُهُ فَإِنَّ صِحَّةَ اَلْجِسْمِ مِنْ قِلَّةِ اَلطَّعَامِ وَ قِلَّةِ اَلْمَاءِ يَا كُمَيْلُ اَلْبَرَكَةُ فِي مَالِ مَنْ آتَى اَلزَّكَاةَ وَ وَاسَى اَلْمُؤْمِنِينَ وَ وَصَلَ اَلْأَقْرَبِينَ يَا كُمَيْلُ زِدْ قَرَابَتَكَ اَلْمُؤْمِنَ عَلَى مَا تُعْطِي سِوَاهُ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كُنْ بِهِمْ أَرْأَفَ وَ عَلَيْهِمْ أَعْطَفَ وَ تَصَدَّقْ عَلَى اَلْمَسَاكِينِ يَا كُمَيْلُ لاَ تَرُدَّ سَائِلاً وَ لَوْ مِنْ شَطْرِ حَبَّةِ عِنَبٍ أَوْ شِقِّ تَمْرَةٍ فَإِنَّ اَلصَّدَقَةَ تَنْمُو عِنْدَ اَللَّهِ يَا كُمَيْلُ أَحْسَنُ حِلْيَةِ اَلْمُؤْمِنِ اَلتَّوَاضُعُ وَ جَمَالُهُ اَلتَّعَفُّفُ وَ شَرَفُهُ اَلتَّفَقُّهُ وَ عِزُّهُ تَرْكُ اَلْقَالِ وَ اَلْقِيلِ يَا كُمَيْلُ فِي كُلِّ صِنْفٍ قَوْمٌ أَرْفَعُ مِنْ قَوْمٍ فَإِيَّاكَ وَ مُنَاظَرَةَ اَلْخَسِيسِ مِنْهُمْ وَ إِنْ أَسْمَعُوكَ وَ اِحْتَمِلْ وَ كُنْ مِنَ اَلَّذِينَ وَصَفَهُمُ اَللَّهُ – وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ اَلْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً  – يَا كُمَيْلُ قُلِ اَلْحَقَّ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ وَادِّ اَلْمُتَّقِينَ وَ اُهْجُرِ اَلْفَاسِقِينَ وَ جَانِبِ اَلْمُنَافِقِينَ وَ لاَ تُصَاحِبِ اَلْخَائِنِينَ يَا كُمَيْلُ لاَ تَطْرُقْ أَبْوَابَ اَلظَّالِمِينَ لِلاِخْتِلاَطِ بِهِمْ وَ اَلاِكْتِسَابِ مَعَهُمْ وَ إِيَّاكَ أَنْ تُعَظِّمَهُمْ وَ أَنْ تَشْهَدَ فِي مَجَالِسِهِمْ بِمَا يُسْخِطُ اَللَّهُ عَلَيْكَ وَ إِنِ اُضْطُرِرْتَ إِلَى حُضُورِهِمْ فَدَاوِمْ ذِكْرَ اَللَّهِ وَ اَلتَّوَكُّلَ عَلَيْهِ وَ اِسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِهِمْ وَ أَطْرِقْ عَنْهُمْ وَ أَنْكِرْ بِقَلْبِكَ فِعْلَهُمْ وَ اِجْهَرْ بِتَعْظِيمِ اَللَّهِ تُسْمِعْهُمْ فَإِنَّكَ بِهَا تُؤَيَّدُ وَ تُكْفَى شَرَّهُمْ يَا كُمَيْلُ إِنَّ أَحَبَّ مَا تَمْتَثِلُهُ اَلْعِبَادُ إِلَى اَللَّهِ بَعْدَ اَلْإِقْرَارِ بِهِ وَ بِأَوْلِيَائِهِ اَلتَّعَفُّفُ وَ اَلتَّحَمُّلُ وَ اَلاِصْطِبَارُ يَا كُمَيْلُ لاَ تُرِ اَلنَّاسَ إِقْتَارَكَ وَ اِصْبِرْ عَلَيْهِ اِحْتِسَاباً بِعِزٍّ وَ تَسَتُّرٍ يَا كُمَيْلُ لاَ بَأْسَ أَنْ تُعْلِمَ أَخَاكَ سِرَّكَ وَ مَنْ أَخُوكَ أَخُوكَ اَلَّذِي لاَ يَخْذُلُكَ عِنْدَ اَلشَّدِيدَةِ وَ لاَ يَقْعُدُ عَنْكَ عِنْدَ اَلْجَرِيرَةِ وَ لاَ يَدَعُكَ حَتَّى تَسْأَلَهُ وَ لاَ يَذَرُكَ وَ أَمْرَكَ حَتَّى تُعْلِمَهُ فَإِنْ كَانَ مُمِيلاً فَأَصْلِحْهُ يَا كُمَيْلُ اَلْمُؤْمِنُ مِرْآةُ اَلْمُؤْمِنِ لِأَنَّهُ يَتَأَمَّلُهُ فَيَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ يُجْمِلُ حَالَتَهُ يَا كُمَيْلُ اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ  وَ لاَ شَيْءَ آثَرُ عِنْدَ كُلِّ أَخٍ مِنْ أَخِيهِ يَا كُمَيْلُ إِنْ لَمْ تُحِبَّ أَخَاكَ فَلَسْتَ أَخَاهُ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مَنْ قَالَ بِقَوْلِنَا فَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ قَصَّرَ عَنَّا وَ مَنْ قَصَّرَ عَنَّا لَمْ يَلْحَقْ بِنَا وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ مَعَنَا فَ‍ فِي اَلدَّرْكِ اَلْأَسْفَلِ مِنَ اَلنّٰارِ  يَا كُمَيْلُ كُلُّ مَصْدُورٍ يَنْفِثُ فَمَنْ نَفَثَ إِلَيْكَ مِنَّا بِأَمْرٍ أَمَرَكَ بِسَتْرِهِ فَإِيَّاكَ أَنْ تُبْدِيَهُ وَ لَيْسَ لَكَ مِنْ إِبْدَائِهِ تَوْبَةٌ وَ إِذَا لَمْ يَكُنْ تَوْبَةٌ فَالْمَصِيرُ إِلَى لَظَى يَا كُمَيْلُ إِذَاعَةُ سِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ يُقْبَلُ مِنْهَا وَ لاَ يُحْتَمَلُ أَحَدٌ عَلَيْهَا وَ مَا قَالُوهُ فَلاَ تُعْلِمْ إِلاَّ مُؤْمِناً مُوقِناً يَا كُمَيْلُ قُلْ عِنْدَ كُلِّ شِدَّةٍ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ تُكْفَهَا وَ قُلْ عِنْدَ كُلِّ نِعْمَةٍ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ تَزْدَدْ مِنْهَا وَ إِذَا أَبْطَأَتِ اَلْأَرْزَاقُ عَلَيْكَ فَاسْتَغْفِرِ اَللَّهَ يُوَسِّعْ عَلَيْكَ فِيهَا يَا كُمَيْلُ اُنْجُ بِوَلاَيَتِنَا مِنْ أَنْ يَشْرَكَكَ اَلشَّيْطَانُ فِي مَالِكَ وَ وُلْدِكَ يَا كُمَيْلُ إِنَّهُ مُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ  فَاحْذَرْ أَنْ تَكُونَ مِنَ اَلْمُسْتَوْدَعِينَ وَ إِنَّمَا يَسْتَحِقُّ أَنْ يَكُونَ مُسْتَقَرّاً إِذَا لَزِمْتَ اَلْجَادَّةَ اَلْوَاضِحَةَ اَلَّتِي لاَ تُخْرِجُكَ إِلَى عِوَجٍ وَ لاَ تُزِيلُكَ عَنْ مَنْهَجٍ يَا كُمَيْلُ لاَ رُخْصَةَ فِي فَرْضٍ وَ لاَ شِدَّةَ فِي نَافِلَةٍ يَا كُمَيْلُ إِنَّ ذُنُوبَكَ أَكْثَرُ مِنْ حَسَنَاتِكَ وَ غَفْلَتَكَ أَكْثَرُ مِنْ ذِكْرِكَ وَ نِعَمَ اَللَّهِ عَلَيْكَ أَكْثَرُ مِنْ عَمَلِكَ يَا كُمَيْلُ إِنَّكَ لاَ تَخْلُو مِنْ نِعَمِ اَللَّهِ عِنْدَكَ وَ عَافِيَتِهِ إِيَّاكَ فَلاَ تَخْلُ مِنْ تَحْمِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَقْدِيسِهِ وَ شُكْرِهِ وَ ذِكْرِهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ يَا كُمَيْلُ لاَ تَكُونَنَّ مِنَ اَلَّذِينَ قَالَ اَللَّهُ – نَسُوا اَللّٰهَ فَأَنْسٰاهُمْ أَنْفُسَهُمْ  وَ نَسَبَهُمْ إِلَى اَلْفِسْقِ فَهُمْ فَاسِقُونَ يَا كُمَيْلُ لَيْسَ اَلشَّأْنَ أَنْ تُصَلِّيَ وَ تَصُومَ وَ تَتَصَدَّقَ اَلشَّأْنُ أَنْ تَكُونَ اَلصَّلاَةُ بِقَلْبٍ نَقِيٍّ وَ عَمَلٍ عِنْدَ اَللَّهِ مَرْضِيٍّ وَ خُشُوعٍ سَوِيٍّ وَ اُنْظُرْ فِيمَا تُصَلِّي وَ عَلَى مَا تُصَلِّي إِنْ لَمْ يَكُنْ مِنْ وَجْهِهِ وَ حِلِّهِ فَلاَ قَبُولَ – يَا كُمَيْلُ اَللِّسَانُ يَنْزَحُ مِنَ اَلْقَلْبِ وَ اَلْقَلْبُ يَقُومُ بِالْغِذَاءِ فَانْظُرْ فِيمَا تُغَذِّي قَلْبَكَ وَ جِسْمَكَ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ حَلاَلاً لَمْ يَقْبَلِ اَللَّهُ تَسْبِيحَكَ وَ لاَ شُكْرَكَ يَا كُمَيْلُ اِفْهَمْ وَ اِعْلَمْ أَنَّا لاَ نُرَخِّصُ فِي تَرْكِ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ لِأَحَدٍ مِنَ اَلْخَلْقِ فَمَنْ رَوَى عَنِّي فِي ذَلِكَ رُخْصَةً فَقَدْ أَبْطَلَ وَ أَثِمَ وَ جَزَاؤُهُ اَلنَّارُ بِمَا كَذَبَ أُقْسِمُ لَسَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِي قَبْلَ وَفَاتِهِ بِسَاعَةٍ مِرَاراً ثَلاَثاً يَا أَبَا اَلْحَسَنِ أَدِّ [أداء] اَلْأَمَانَةَ إِلَى اَلْبَرِّ وَ اَلْفَاجِرِ فِيمَا جَلَّ وَ قَلَّ حَتَّى اَلْخَيْطِ وَ اَلْمِخْيَطِ يَا كُمَيْلُ لاَ غَزْوَ إِلاَّ مَعَ إِمَامٍ عَادِلٍ وَ لاَ نَفَلَ إِلاَّ مِنْ إِمَامٍ فَاضِلٍ يَا كُمَيْلُ لَوْ لَمْ يَظْهَرْ نَبِيٌّ وَ كَانَ فِي اَلْأَرْضِ مُؤْمِنٌ تَقِيُّ لَكَانَ فِي دُعَائِهِ إِلَى اَللَّهِ مُخْطِئاً أَوْ مُصِيباً بَلْ وَ اَللَّهِ مُخْطِئاً حَتَّى يَنْصِبَهُ اَللَّهُ لِذَلِكَ وَ يُؤَهِّلَهُ لَهُ يَا كُمَيْلُ اَلدِّينُ لِلَّهِ فَلاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنْ أَحَدٍ اَلْقِيَامَ بِهِ إِلاَّ رَسُولاً أَوْ نَبِيّاً أَوْ وَصِيّاً يَا كُمَيْلُ هِيَ نُبُوَّةٌ وَ رِسَالَةٌ وَ إِمَامَةٌ وَ لَيْسَ بَعْدَ ذَلِكَ إِلاَّ مُوَالِينَ مُتَّبِعِينَ أَوْ عَامِهِينَ مُبْتَدِعِينَ – إِنَّمٰا يَتَقَبَّلُ اَللّٰهُ مِنَ اَلْمُتَّقِينَ  يَا كُمَيْلُ إِنَّ اَللَّهَ كَرِيمٌ حَلِيمٌ عَظِيمٌ رَحِيمٌ دَلَّنَا عَلَى أَخْلاَقِهِ وَ أَمَرَنَا بِالْأَخْذِ بِهَا وَ حَمَلَ اَلنَّاسَ عَلَيْهَا فَقَدْ أَدَّيْنَاهَا غَيْرَ مُتَخَلِّفِينَ وَ أَرْسَلْنَاهَا غَيْرَ مُنَافِقِينَ وَ صَدَّقْنَاهَا غَيْرَ مُكَذِّبِينَ وَ قَبِلْنَاهَا غَيْرَ مُرْتَابِينَ يَا كُمَيْلُ لَسْتُ وَ اَللَّهِ مُتَمَلِّقاً حَتَّى أُطَاعَ وَ لاَ مُمَنِّياً حَتَّى لاَ أُعْصَى وَ لاَ مَائِلاً لِطَعَامِ اَلْأَعْرَابِ حَتَّى أُنْحَلَ إِمْرَةَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ أُدْعَى بِهَا يَا كُمَيْلُ إِنَّمَا حَظِيَ مَنْ حَظِيَ بِدُنْيَا زَائِلَةٍ مُدْبِرَةٍ وَ نَحْظَى بِآخِرَةٍ بَاقِيَةٍ ثَابِتَةٍ يَا كُمَيْلُ إِنَّ كُلاًّ يَصِيرُ إِلَى اَلْآخِرَةِ وَ اَلَّذِي نَرْغَبُ فِيهِ مِنْهَا رِضَا اَللَّهِ وَ اَلدَّرَجَاتُ اَلْعُلَى مِنَ اَلْجَنَّةِ اَلَّتِي يُورِثُهَا مَنْ كٰانَ تَقِيًّا  – يَا كُمَيْلُ مَنْ لاَ يَسْكُنُ اَلْجَنَّةَ – فَبَشِّرْهُ بِعَذٰابٍ أَلِيمٍ  وَ خِزْيٍ مُقِيمٍ يَا كُمَيْلُ أَنَا أَحْمَدُ اَللَّهَ عَلَى تَوْفِيقِهِ وَ عَلَى كُلِّ حَالٍ إِذَا شِئْتَ فَقُمْ .)

[17] تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام، جلد ۱، صفحه ۱۷۱ (يَا كُمَيْلُ سَمِّ كُلَّ يَوْمٍ بِاسْمِ اَللَّهِ وَ قُلْ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اَللَّهِ وَ اُذْكُرْنَا وَ سَمِّ بِأَسْمَائِنَا وَ صَلِّ عَلَيْنَا وَ أَدِرْ بِذَلِكَ عَلَى نَفْسِكَ وَ مَا تَحُوطُهُ عِنَايَتُكَ تُكْفَ شَرَّ ذَلِكَ اَلْيَوْمِ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ يَا كُمَيْلُ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَدَّبَهُ اَللَّهُ وَ هُوَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَدَّبَنِي وَ أَنَا أُؤَدِّبُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ أُوَرِّثُ اَلْآدَابَ اَلْمُكْرَمِينَ يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَ أَنَا أَفْتَحُهُ وَ مَا مِنَ سِرٍّ إِلاَّ وَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَخْتِمُهُ يَا كُمَيْلُ ذُرِّيَّةً بَعْضُهٰا مِنْ بَعْضٍ وَ اَللّٰهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ  يَا كُمَيْلُ لاَ تَأْخُذْ إِلاَّ عَنَّا تَكُنْ مِنَّا يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ حَرَكَةٍ إِلاَّ وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِيهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ يَا كُمَيْلُ إِذَا أَكَلْتَ اَلطَّعَامَ فَسَمِّ بِاسْمِ اَلَّذِي لاَ يَضُرُّ مَعَ اِسْمِهِ دَاءٌ وَ فِيهِ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ اَلْأَسْوَاءِ – يَا كُمَيْلُ وَ آكِلِ اَلطَّعَامَ وَ لاَ تَبْخَلْ عَلَيْهِ فَإِنَّكَ لَنْ تَرْزُقَ اَلنَّاسَ شَيْئاً وَ اَللَّهُ يُجْزِلُ لَكَ اَلثَّوَابَ بِذَلِكَ أَحْسِنْ عَلَيْهِ خُلُقَكَ وَ اُبْسُطْ جَلِيسَكَ وَ لاَ تَتَّهِمْ خَادِمَكَ يَا كُمَيْلُ إِذَا أَكَلْتَ فَطَوِّلْ أَكْلَكَ لِيَسْتَوْفِيَ مَنْ مَعَكَ وَ يُرْزَقَ مِنْهُ غَيْرُكَ يَا كُمَيْلُ إِذَا اِسْتَوْفَيْتَ طَعَامَكَ فَاحْمَدِ اَللَّهَ عَلَى مَا رَزَقَكَ وَ اِرْفَعْ بِذَلِكَ صَوْتَكَ يَحْمَدْهُ سِوَاكَ فَيَعْظُمُ بِذَلِكَ أَجْرُكَ يَا كُمَيْلُ لاَ تُوقِرَنَّ مَعِدَتَكَ طَعَاماً وَ دَعْ فِيهَا لِلْمَاءِ مَوْضِعاً وَ لِلرِّيحِ مَجَالاً وَ لاَ تَرْفَعْ يَدَكَ مِنَ اَلطَّعَامِ إِلاَّ وَ أَنْتَ تَشْتَهِيهِ فَإِنْ فَعَلْتَ ذَلِكَ فَأَنْتَ تَسْتَمْرِئُهُ فَإِنَّ صِحَّةَ اَلْجِسْمِ مِنْ قِلَّةِ اَلطَّعَامِ وَ قِلَّةِ اَلْمَاءِ يَا كُمَيْلُ اَلْبَرَكَةُ فِي مَالِ مَنْ آتَى اَلزَّكَاةَ وَ وَاسَى اَلْمُؤْمِنِينَ وَ وَصَلَ اَلْأَقْرَبِينَ يَا كُمَيْلُ زِدْ قَرَابَتَكَ اَلْمُؤْمِنَ عَلَى مَا تُعْطِي سِوَاهُ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كُنْ بِهِمْ أَرْأَفَ وَ عَلَيْهِمْ أَعْطَفَ وَ تَصَدَّقْ عَلَى اَلْمَسَاكِينِ يَا كُمَيْلُ لاَ تَرُدَّ سَائِلاً وَ لَوْ مِنْ شَطْرِ حَبَّةِ عِنَبٍ أَوْ شِقِّ تَمْرَةٍ فَإِنَّ اَلصَّدَقَةَ تَنْمُو عِنْدَ اَللَّهِ يَا كُمَيْلُ أَحْسَنُ حِلْيَةِ اَلْمُؤْمِنِ اَلتَّوَاضُعُ وَ جَمَالُهُ اَلتَّعَفُّفُ وَ شَرَفُهُ اَلتَّفَقُّهُ وَ عِزُّهُ تَرْكُ اَلْقَالِ وَ اَلْقِيلِ يَا كُمَيْلُ فِي كُلِّ صِنْفٍ قَوْمٌ أَرْفَعُ مِنْ قَوْمٍ فَإِيَّاكَ وَ مُنَاظَرَةَ اَلْخَسِيسِ مِنْهُمْ وَ إِنْ أَسْمَعُوكَ وَ اِحْتَمِلْ وَ كُنْ مِنَ اَلَّذِينَ وَصَفَهُمُ اَللَّهُ – وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ اَلْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً  – يَا كُمَيْلُ قُلِ اَلْحَقَّ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ وَادِّ اَلْمُتَّقِينَ وَ اُهْجُرِ اَلْفَاسِقِينَ وَ جَانِبِ اَلْمُنَافِقِينَ وَ لاَ تُصَاحِبِ اَلْخَائِنِينَ يَا كُمَيْلُ لاَ تَطْرُقْ أَبْوَابَ اَلظَّالِمِينَ لِلاِخْتِلاَطِ بِهِمْ وَ اَلاِكْتِسَابِ مَعَهُمْ وَ إِيَّاكَ أَنْ تُعَظِّمَهُمْ وَ أَنْ تَشْهَدَ فِي مَجَالِسِهِمْ بِمَا يُسْخِطُ اَللَّهُ عَلَيْكَ وَ إِنِ اُضْطُرِرْتَ إِلَى حُضُورِهِمْ فَدَاوِمْ ذِكْرَ اَللَّهِ وَ اَلتَّوَكُّلَ عَلَيْهِ وَ اِسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْ شُرُورِهِمْ وَ أَطْرِقْ عَنْهُمْ وَ أَنْكِرْ بِقَلْبِكَ فِعْلَهُمْ وَ اِجْهَرْ بِتَعْظِيمِ اَللَّهِ تُسْمِعْهُمْ فَإِنَّكَ بِهَا تُؤَيَّدُ وَ تُكْفَى شَرَّهُمْ يَا كُمَيْلُ إِنَّ أَحَبَّ مَا تَمْتَثِلُهُ اَلْعِبَادُ إِلَى اَللَّهِ بَعْدَ اَلْإِقْرَارِ بِهِ وَ بِأَوْلِيَائِهِ اَلتَّعَفُّفُ وَ اَلتَّحَمُّلُ وَ اَلاِصْطِبَارُ يَا كُمَيْلُ لاَ تُرِ اَلنَّاسَ إِقْتَارَكَ وَ اِصْبِرْ عَلَيْهِ اِحْتِسَاباً بِعِزٍّ وَ تَسَتُّرٍ يَا كُمَيْلُ لاَ بَأْسَ أَنْ تُعْلِمَ أَخَاكَ سِرَّكَ وَ مَنْ أَخُوكَ أَخُوكَ اَلَّذِي لاَ يَخْذُلُكَ عِنْدَ اَلشَّدِيدَةِ وَ لاَ يَقْعُدُ عَنْكَ عِنْدَ اَلْجَرِيرَةِ وَ لاَ يَدَعُكَ حَتَّى تَسْأَلَهُ وَ لاَ يَذَرُكَ وَ أَمْرَكَ حَتَّى تُعْلِمَهُ فَإِنْ كَانَ مُمِيلاً فَأَصْلِحْهُ يَا كُمَيْلُ اَلْمُؤْمِنُ مِرْآةُ اَلْمُؤْمِنِ لِأَنَّهُ يَتَأَمَّلُهُ فَيَسُدُّ فَاقَتَهُ وَ يُجْمِلُ حَالَتَهُ يَا كُمَيْلُ اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ  وَ لاَ شَيْءَ آثَرُ عِنْدَ كُلِّ أَخٍ مِنْ أَخِيهِ يَا كُمَيْلُ إِنْ لَمْ تُحِبَّ أَخَاكَ فَلَسْتَ أَخَاهُ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مَنْ قَالَ بِقَوْلِنَا فَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ قَصَّرَ عَنَّا وَ مَنْ قَصَّرَ عَنَّا لَمْ يَلْحَقْ بِنَا وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ مَعَنَا فَ‍ فِي اَلدَّرْكِ اَلْأَسْفَلِ مِنَ اَلنّٰارِ  يَا كُمَيْلُ كُلُّ مَصْدُورٍ يَنْفِثُ فَمَنْ نَفَثَ إِلَيْكَ مِنَّا بِأَمْرٍ أَمَرَكَ بِسَتْرِهِ فَإِيَّاكَ أَنْ تُبْدِيَهُ وَ لَيْسَ لَكَ مِنْ إِبْدَائِهِ تَوْبَةٌ وَ إِذَا لَمْ يَكُنْ تَوْبَةٌ فَالْمَصِيرُ إِلَى لَظَى يَا كُمَيْلُ إِذَاعَةُ سِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ يُقْبَلُ مِنْهَا وَ لاَ يُحْتَمَلُ أَحَدٌ عَلَيْهَا وَ مَا قَالُوهُ فَلاَ تُعْلِمْ إِلاَّ مُؤْمِناً مُوقِناً يَا كُمَيْلُ قُلْ عِنْدَ كُلِّ شِدَّةٍ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ تُكْفَهَا وَ قُلْ عِنْدَ كُلِّ نِعْمَةٍ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ تَزْدَدْ مِنْهَا وَ إِذَا أَبْطَأَتِ اَلْأَرْزَاقُ عَلَيْكَ فَاسْتَغْفِرِ اَللَّهَ يُوَسِّعْ عَلَيْكَ فِيهَا يَا كُمَيْلُ اُنْجُ بِوَلاَيَتِنَا مِنْ أَنْ يَشْرَكَكَ اَلشَّيْطَانُ فِي مَالِكَ وَ وُلْدِكَ يَا كُمَيْلُ إِنَّهُ مُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ  فَاحْذَرْ أَنْ تَكُونَ مِنَ اَلْمُسْتَوْدَعِينَ وَ إِنَّمَا يَسْتَحِقُّ أَنْ يَكُونَ مُسْتَقَرّاً إِذَا لَزِمْتَ اَلْجَادَّةَ اَلْوَاضِحَةَ اَلَّتِي لاَ تُخْرِجُكَ إِلَى عِوَجٍ وَ لاَ تُزِيلُكَ عَنْ مَنْهَجٍ يَا كُمَيْلُ لاَ رُخْصَةَ فِي فَرْضٍ وَ لاَ شِدَّةَ فِي نَافِلَةٍ يَا كُمَيْلُ إِنَّ ذُنُوبَكَ أَكْثَرُ مِنْ حَسَنَاتِكَ وَ غَفْلَتَكَ أَكْثَرُ مِنْ ذِكْرِكَ وَ نِعَمَ اَللَّهِ عَلَيْكَ أَكْثَرُ مِنْ عَمَلِكَ يَا كُمَيْلُ إِنَّكَ لاَ تَخْلُو مِنْ نِعَمِ اَللَّهِ عِنْدَكَ وَ عَافِيَتِهِ إِيَّاكَ فَلاَ تَخْلُ مِنْ تَحْمِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَقْدِيسِهِ وَ شُكْرِهِ وَ ذِكْرِهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ يَا كُمَيْلُ لاَ تَكُونَنَّ مِنَ اَلَّذِينَ قَالَ اَللَّهُ – نَسُوا اَللّٰهَ فَأَنْسٰاهُمْ أَنْفُسَهُمْ  وَ نَسَبَهُمْ إِلَى اَلْفِسْقِ فَهُمْ فَاسِقُونَ يَا كُمَيْلُ لَيْسَ اَلشَّأْنَ أَنْ تُصَلِّيَ وَ تَصُومَ وَ تَتَصَدَّقَ اَلشَّأْنُ أَنْ تَكُونَ اَلصَّلاَةُ بِقَلْبٍ نَقِيٍّ وَ عَمَلٍ عِنْدَ اَللَّهِ مَرْضِيٍّ وَ خُشُوعٍ سَوِيٍّ وَ اُنْظُرْ فِيمَا تُصَلِّي وَ عَلَى مَا تُصَلِّي إِنْ لَمْ يَكُنْ مِنْ وَجْهِهِ وَ حِلِّهِ فَلاَ قَبُولَ – يَا كُمَيْلُ اَللِّسَانُ يَنْزَحُ مِنَ اَلْقَلْبِ وَ اَلْقَلْبُ يَقُومُ بِالْغِذَاءِ فَانْظُرْ فِيمَا تُغَذِّي قَلْبَكَ وَ جِسْمَكَ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ ذَلِكَ حَلاَلاً لَمْ يَقْبَلِ اَللَّهُ تَسْبِيحَكَ وَ لاَ شُكْرَكَ يَا كُمَيْلُ اِفْهَمْ وَ اِعْلَمْ أَنَّا لاَ نُرَخِّصُ فِي تَرْكِ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ لِأَحَدٍ مِنَ اَلْخَلْقِ فَمَنْ رَوَى عَنِّي فِي ذَلِكَ رُخْصَةً فَقَدْ أَبْطَلَ وَ أَثِمَ وَ جَزَاؤُهُ اَلنَّارُ بِمَا كَذَبَ أُقْسِمُ لَسَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ لِي قَبْلَ وَفَاتِهِ بِسَاعَةٍ مِرَاراً ثَلاَثاً يَا أَبَا اَلْحَسَنِ أَدِّ [أداء] اَلْأَمَانَةَ إِلَى اَلْبَرِّ وَ اَلْفَاجِرِ فِيمَا جَلَّ وَ قَلَّ حَتَّى اَلْخَيْطِ وَ اَلْمِخْيَطِ يَا كُمَيْلُ لاَ غَزْوَ إِلاَّ مَعَ إِمَامٍ عَادِلٍ وَ لاَ نَفَلَ إِلاَّ مِنْ إِمَامٍ فَاضِلٍ يَا كُمَيْلُ لَوْ لَمْ يَظْهَرْ نَبِيٌّ وَ كَانَ فِي اَلْأَرْضِ مُؤْمِنٌ تَقِيُّ لَكَانَ فِي دُعَائِهِ إِلَى اَللَّهِ مُخْطِئاً أَوْ مُصِيباً بَلْ وَ اَللَّهِ مُخْطِئاً حَتَّى يَنْصِبَهُ اَللَّهُ لِذَلِكَ وَ يُؤَهِّلَهُ لَهُ يَا كُمَيْلُ اَلدِّينُ لِلَّهِ فَلاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ مِنْ أَحَدٍ اَلْقِيَامَ بِهِ إِلاَّ رَسُولاً أَوْ نَبِيّاً أَوْ وَصِيّاً يَا كُمَيْلُ هِيَ نُبُوَّةٌ وَ رِسَالَةٌ وَ إِمَامَةٌ وَ لَيْسَ بَعْدَ ذَلِكَ إِلاَّ مُوَالِينَ مُتَّبِعِينَ أَوْ عَامِهِينَ مُبْتَدِعِينَ – إِنَّمٰا يَتَقَبَّلُ اَللّٰهُ مِنَ اَلْمُتَّقِينَ  يَا كُمَيْلُ إِنَّ اَللَّهَ كَرِيمٌ حَلِيمٌ عَظِيمٌ رَحِيمٌ دَلَّنَا عَلَى أَخْلاَقِهِ وَ أَمَرَنَا بِالْأَخْذِ بِهَا وَ حَمَلَ اَلنَّاسَ عَلَيْهَا فَقَدْ أَدَّيْنَاهَا غَيْرَ مُتَخَلِّفِينَ وَ أَرْسَلْنَاهَا غَيْرَ مُنَافِقِينَ وَ صَدَّقْنَاهَا غَيْرَ مُكَذِّبِينَ وَ قَبِلْنَاهَا غَيْرَ مُرْتَابِينَ يَا كُمَيْلُ لَسْتُ وَ اَللَّهِ مُتَمَلِّقاً حَتَّى أُطَاعَ وَ لاَ مُمَنِّياً حَتَّى لاَ أُعْصَى وَ لاَ مَائِلاً لِطَعَامِ اَلْأَعْرَابِ حَتَّى أُنْحَلَ إِمْرَةَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ أُدْعَى بِهَا يَا كُمَيْلُ إِنَّمَا حَظِيَ مَنْ حَظِيَ بِدُنْيَا زَائِلَةٍ مُدْبِرَةٍ وَ نَحْظَى بِآخِرَةٍ بَاقِيَةٍ ثَابِتَةٍ يَا كُمَيْلُ إِنَّ كُلاًّ يَصِيرُ إِلَى اَلْآخِرَةِ وَ اَلَّذِي نَرْغَبُ فِيهِ مِنْهَا رِضَا اَللَّهِ وَ اَلدَّرَجَاتُ اَلْعُلَى مِنَ اَلْجَنَّةِ اَلَّتِي يُورِثُهَا مَنْ كٰانَ تَقِيًّا  – يَا كُمَيْلُ مَنْ لاَ يَسْكُنُ اَلْجَنَّةَ – فَبَشِّرْهُ بِعَذٰابٍ أَلِيمٍ  وَ خِزْيٍ مُقِيمٍ يَا كُمَيْلُ أَنَا أَحْمَدُ اَللَّهَ عَلَى تَوْفِيقِهِ وَ عَلَى كُلِّ حَالٍ إِذَا شِئْتَ فَقُمْ .)

[18] سوره مبارکه بقره، آیه 41 (وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ ۖ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ)

[19] اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، جلد ۱، صفحه ۲۷ (جَعْفَرُ بْنُ مَعْرُوفٍ ، قَالَ حَدَّثَنِي اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ اَلنُّعْمَانِ ، قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) يَقُولُ: أَرْسَلَ عُثْمَانُ إِلَى أَبِي ذَرٍّ مَوْلَيَيْنِ لَهُ وَ مَعَهُمَا مِائَتَا دِينَارٍ، فَقَالَ لَهُمَا اِنْطَلِقَا بِهَا إِلَى أَبِي ذَرٍّ فَقُولا لَهُ: عُثْمَانُ يُقْرِئُكَ اَلسَّلاَمَ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ هَذِهِ مِائَتَا دِينَارٍ فَاسْتَعِنْ بِهَا عَلَى مَا نَابَكَ ، فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ هَلْ أَعْطَى أَحَداً مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ مِثْلَ مَا أَعْطَانِي قَالاَ لاَ. قَالَ فَإِنَّمَا أَنَا رَجُلٌ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ قَالاَ لَهُ إِنَّهُ يَقُولُ هَذَا مِنْ صُلْبِ مَالِي وَ بِاللَّهِ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ مَا خَالَطَهَا حَرَامٌ وَ لاَ بَعَثْتُ بِهَا إِلَيْكَ إِلاَّ مِنْ حَلاَلٍ. فَقَالَ لاَ حَاجَةَ لِي فِيهَا وَ قَدْ أَصْبَحْتُ يَوْمِي هَذَا وَ أَنَا مِنْ أَغْنَى اَلنَّاسِ. فَقَالاَ لَهُ عَافَاكَ اَللَّهُ وَ أَصْلَحَكَ! مَا نَرَى فِي بَيْتِكَ قَلِيلاً وَ لاَ كَثِيراً مِمَّا يُسْتَمْتَعُ بِهِ فَقَالَ بَلَى تَحْتَ هَذِهِ اَلْإِكَافِ اَلَّتِي تَرَوْنَ رَغِيفَا شَعِيرٍ قَدْ أُتِيَ عَلَيْهِمَا أَيَّامٌ فَمَا أَصْنَعُ بِهَذِهِ اَلدَّنَانِيرِ، لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَعْلَمَ اَللَّهُ أَنِّي لاَ أَقْدِرُ عَلَى قَلِيلٍ وَ لاَ كَثِيرٍ، وَ قَدْ أَصْبَحْتُ غَنِيّاً بِوَلاَيَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) وَ عِتْرَتِهِ اَلْهَادِينَ اَلْمَهْدِيِّينَ اَلرَّاضِينَ اَلْمَرْضِيِّينَ اَلَّذِينَ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ  ، وَ كَذَلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ ، فَإِنَّهُ لَقَبِيحٌ بِالشَّيْخِ أَنْ يَكُونَ كَذَّاباً، فَرَدَّاهَا عَلَيْهِ وَ أَعْلَمَاهُ أَنَّهُ لاَ حَاجَةَ لِي فِيهَا وَ لاَ فِيمَا عِنْدَهُ، حَتَّى أَلْقَى اَللَّهَ رَبِّي فَيَكُونَ هُوَ اَلْحَاكِمُ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَهُ .)

[20] المحاسن، جلد ۲، صفحه ۴۲۰ (عَنْهُ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ طَرِيفِ بْنِ نَاصِحٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَبِسْنَ نِسَاءَ بَنِي هَاشِمٍ اَلسَّوَادَ وَ اَلْمُسُوحَ وَ كُنَّ لاَ يَشْتَكِينَ مِنْ حَرٍّ وَ لاَ بَرْدٍ وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ يَعْمَلُ لَهُنَّ اَلطَّعَامَ لِلْمَأْتَمِ .)

[21] سوره مبارکه یوسف، آیه 84 (وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ)

[22] سوره مبارکه یوسف، آیه 97 (قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ)