«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم»
«أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ».[1]
«رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري * وَ يَسِّرْ لي أَمْري * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني * يَفْقَهُوا قَوْلي».[2]
«اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى».[3]
مقدّمه
عرض ادب به ساحت مقدّس و حضرت بقیة الله اعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و عجّل الله تعالی فرجه الشریف صلوات دیگری محبّت بفرمایید.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
مرور جلسات گذشته
برای توضیح یک مفهوم مهم اعتقادی و یک فضیلتی از حضرت صدّیقه طاهره سلام الله علیها مقدّماتی عرض کردیم.
به محضر مبارک شما عرض شد که شاید در ذهن ما این باشد که هر کسی که مهم است، باید دین او را معرّفی کند. در حالی که بنای دین بر این است که حجّت را معرّفی کند. دین بنا ندارد همه را معرّفی کند، دین بنا ندارد همهی خوبها را معرّفی کند. نشانهی این امر هم این است که اطلاعات ما راجع به مادران انبیاء علیهم صلوات الله معمولاً اندک است، بلکه ناچیز است، بلکه اصلاً چیزی نیست؛ همینطور نسبت به مادران اهل بیت و ائمه سلام الله علیهم أجمعین، اگر هم اطلاعاتی داریم مختصر است. بنا نبوده است که معرّفی شوند.
وقتی ما میبینیم از حضرت صادق صلوات الله علیه در یک موضوع پانصد روایت است و در یک موضوع دیگر هیچ روایتی نیست، تشخیص میدهیم که بالاخره اهمیت مطلبی بیش از مطلب دیگر است.
پس این امر هم بنا نبوده است، اهمیت درجهی اول نداشته است، حتّی وجود مبارک حضرت زینب کبری سلام الله علیها هم، که البته برای ایشان جهات دیگری هم وجود دارد، عمداً از طرف پنج تن معرّفی جدّی نشدهاند.
اینطور نیست که اگر دربارهی کسی روایات فراوانی نیست یعنی مهم نیست، اما یعنی اینکه حجّت نیست.
جلسهی گذشته عرض کردیم که «حجّت» برای مقام اثبات است نه مقام ثبوت.
بعد عرض کردیم که در میان مادران انبیاء علیهم السلام، خیلی به مادر حضرت مریم سلام الله علیها توجّه شده است، از این موضوع میفهمیم که ایشان حجّت هستند. حضرت حق هم در قرآن کریم تصریح کرده است که «جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً»،[4] ترجمهی با تسامح اینطور میشود که مریم و پسرش را آیت و نشانهی حق قرار دادیم، یعنی حجّت قرار دادیم.
در میان مادران اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین، خیلی راجع به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها روایت داریم، این روایات مکرر و متنوع و متعدد است، بلکه یکی از اغراض معرّفی حضرت مریم سلام الله علیها هم چه بسا معرّفی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد، که شاید به این بحث رسیدیم.
اینجا هم میفهمیم که مسئلهی حجیّت برای ایشان مطرح است، وگرنه بنای خدای متعال بر این نیست که آدم خوبها را معرّفی کند.
بعد نکتهای عرض کردیم، نگاه دستگاه سقیفه این بود که برای از کار انداختن رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، برچسب «عرفی» به او بزنند. یعنی بگویند او پدر است و در کهولت سن دختردار شده است و فرزند آخر خود را دوست دارد، این تعریفها هم برای این مسئله است.
در پاسخ عرض کردیم که وقتی شما روایات فضائل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را نگاه میکنید، این تعبیر، تعبیرِ خیلی سردی است. اگر کسی دختر خود را خیلی دوست داشته باشد که هر شب پشت در اتاق او سجادهی نماز شب پهن نمیکند، نمیگوید «فَحَرَّمَ اَللَّهُ ذُرِّيَّتَهَا عَلَى اَلنَّارِ»،[5] نمیگوید آتش بر فرزندان او حرام است. آیا اینجا نعوذبالله گزاف میگوید؟ آیا برای فرزندان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم اینطور است که آتش بر آنها حرام باشد؟ آیا آتش برای فرزندان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام هم حرام است؟ آیا آتش برای فرزندان امام هادی علیه السلام هم حرام است؟ آیا آتش برای فرزندان انبیاء علیهم السلام هم حرام است؟ قطعاً اینطور نیست. برای زهرای اطهر سلام الله علیها است که «فَحَرَّمَ اَللَّهُ ذُرِّيَّتَهَا عَلَى اَلنَّارِ».
این صریح آیه قرآن کریم است که وقتی حضرت نوح در مورد فرزند خود تقاضا کرد، خدای متعال فرمود «إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ».[6]
پس این موضوع به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اختصاص دارد. فرزندان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با یکدیگر تفاوت دارند، بعضی از آنها در کربلا شرکت نکردند، بعضی از آنها با امام سجّاد علیه السلام دعوا کردند! از آن طرف امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه هم هستند، حضرت اباالفضل العباس علیه السلام هم هستند، اینطور نیست که یکدست باشند.
بلکه وقتی «زیدالنّار» برادر حضرت رضا علیه السلام کارهای خطایی انجام میداد، حضرت رضا صلوات الله علیه فرمودند: فریب خوردهای، آن روایت را دیدهای که «فَحَرَّمَ اَللَّهُ ذُرِّيَّتَهَا عَلَى اَلنَّارِ»، آن روایت برای فرزندانِ بیواسطهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، تو فریب نخور.
در مواجهه با این روایت دیگر نمیشود گفت که چون پیامبر اکرم دختر خود را دوست داشت گفت که فرزندان تو بهشتی هستند. بهشت که جای رانت نیست! برای وارد شدن به بهشت پاک بودن نیاز است، یا باید پاک باشد، یا با توبه پاک شود، یا آن طرف او را با شفاعت پاک کنند، که بخشی از شفاعت هم حکیمانهی استحقاقی است، یا بخشی از آن با آتش پاک شود.
نکتهای در مورد حضرت محسن سلام الله علیه
«فَحَرَّمَ اَللَّهُ ذُرِّيَّتَهَا عَلَى اَلنَّارِ» یعنی فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها معصوم هستند.
از همین یک روایت معلوم میشود آن کسی که بین در و دیوار کشتند چقدر مهم بوده است، سبطی را کشتند. شما فرض کنید که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه سقط شده بود، آیا کوچک بود؟ وقتی حضرت عیسی علیه السلام به دنیا آمده است مگر در این دنیا عبادت کرده است؟ ساحات رشد انسانها که یک مرحلهای و یک شکل و یک سنخ نیست، وقتی حضرت عیسی علیه السلام به دنیا آمد گفت: «إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا * وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا»،[7] من نبی هستم، خدا به من کتاب داده است، من به هر جا که بروم برکت میآید.
مگر حضرت عیسی علیه السلام چکار کردهاند؟ حضرت عیسی علیه السلام تازه به دنیا آمدهاند!
لزومی ندارد همه چیز اکتسابی باشد، البته شما برای کسب کردن به سمت هر چیزی بروید، خدای متعال با کرامت خودش با شما برخورد میکند. خدای متعال هر چیزی به شما بدهد، مدل او اینطور است که «لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا»،[8] مدل خدای متعال اینطور است که اگر شما ده جعبه خرمالو برای او ببرید، بهترین جعبه را نگاه میکند، به اندازهی ده جعبه از بهترین به تو میدهد. سیستم خدای متعال کریمانه است.
اینکه بعضی از بزرگان میفرمودند که اگر کسی دو رکعت نماز درست و حسابی داشته باشد کار او تمام است، از این جهت میفرمودند. این کَرَمِ خدای متعال است، اما مردِ آن دو رکعت نماز کجاست؟
مگر خدای متعال به ما به استحقاق میدهد که اینجا گیر کنیم که حضرت عیسی علیه السلام کجا چکار کردهاند. مگر حبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مفت بوده است که به ما دادهاند؟ آیا مگر ما استحقاق داشتهایم؟
گاهی طوری رفتار میکنیم که انگار ما از صبح تا شب دویدهایم و بقیه بیاستحقاق به چیزی رسیدهاند!
به قول «اِبْنِ فارِض» که میگوید:
وَ كَيْفَ تَرَى لَيْلَى بِعَيْنٍ تَرَى بِها
سِواها وَ ما طَهَّرْتَها بِالْمَدامِعِ
چطور میخواهی با این چشم خودت لیلای عالم وجود یعنی امام زمان ارواحنا فداه را تماشا کنی، که به آن چشم به غیر از او نگاه کردهای؟ این چشم که پاک نیست.
مگر این دست پاک است که سینه میزنیم؟ آیا ما استحقاق داشتهایم؟ ان شاء الله خدای متعال هرگز ما را به استحقاقمان مجازات نکند و از ما طلب نکند، ان شاء الله خدای متعال با ما با فضل خودش رفتار کند.
جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم
عرض کردیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خیلی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را معرّفی کردهاند، آن هم با روایاتی که گاهی انسان تعجّب میکند. مانند این روایت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: یا علی! دستورات فاطمه را اطاعت کن.
پیغمبری که عرش و کرسی عالم را دیده است، بالاترین چیزهایی که میشده است را از ملکوت آسمانها و زمین را دیده است، «مَا زَاغَ الْبَصَرُ»،[9]…
شما در خیابان چه چیزی را نگاه میکنید؟ هر چیزی که برای شما جالب باشد. چه چیزی برای شما جالب است؟ آن چیزی که شما در آن زمینه ضعف داشته باشید، چیزی که بهتر از آن نزد شما باشد که به آن نگاه نمیکنید…
«مَا زَاغَ الْبَصَرُ»، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به ملکوت آسمان و زمین حتّی گوشهی چشمی هم نینداختند، چون در این عالم چیزی وجود نداشت که نزدِ خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نباشد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که تحت تأثیر چیزی قرار نمیگیرد.
اگر شما یک قطعه بدل را نزد یک طلا فروشیِ مهم دنیا ببرید که اصلاً شما را نگاه نمیکند. اگر ما پشت ویترین نگاه میکنیم برای این است که یا فقر مادی داریم و یا فقر ذهنی. اگر چیزی بهتر از آن را داشته باشیم که اصلاً نگاه نمیکنیم.
ما در کار خودمان که اهل کتاب هستیم، کتابی که در آن مطلب جدید نداشته باشد را نگاه نمیکنیم.
در این عالم که خبری برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وجود ندارد، همهی خبرِ عالم در سینهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.
درست است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آنقدر آقا بودند که وقتی مردم حرف میزدند طوری توجّه میکردند که انگار نمیدانستند، همانطور که اگر فرزند شما لطیفهای را برای مرتبهی هزارم هم تعریف کند، میخندید. یعنی مدارا میکنید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و ائمه علیهم السلام با ما مدارا میکنند، کَرَمِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بالاتر از آن پولی که دادهاند این بود که با ما نشست و برخاست میکردند.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فقط یک جا این موضوع را به زبان آوردهاند، آن هم آنجایی که معاویه ملعون خزعبل گفت، حضرت فرمودند: آیا فکر کردهای چون ما با مردم زندگی میکنیم و دختر میدهیم و دختر میگیریم، کفو هستیم؟ آیا اصلاً نسبتی داریم؟
اینجا چون معاویه ملعون دشمن خدا بود حضرت خواستند او را منکوب کنند، وگرنه نمیفرمودند.
چون نمیفرمودند هر کسی از راه میرسید حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خواستگاری میکرد، این از شدّت آقایی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
حال این پیامبری که عالم روی او تأثیر ندارد فرمود: «مَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي»[10] اگر کسی دلِ فاطمهی من را به درد بیاورد من اذیّت میشوم. یعنی روی من اثر مستقیم میگذارد. اگر کسی میخواهد دلِ مرا بدست بیاورد دلِ او را بدست بیاورد، اگر او خشنود بشود من خشنود میشوم.
انسان باید آیات معراج را ببینید، تا ببیند زهرای اطهر سلام الله علیها چه عظمتی دارند.
ما در محیطِ ولایتِ امام هستیم
عرض کردیم وقتی راجع به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مطلب هست، بنا بر دعب قرآن و روایات، یعنی لابد حجّت است.
بعد عرض کردیم که حجّت یعنی چه.
این بحث هم اعتقادی است و هم درواقع در حال معرّفی کردنِ پناهگاه هستم، هم اثر عملی دارد، هم اگر فرصت شود عرض خواهیم کرد که در این بحث، بحث مهدویت هست، این بحث، مقدّمهی بحثِ مهدویت است.
بحثهای مهدویت دو نوع است، بعضی از آنها اینطور است که بعضیها فکر میکنند باید اتفاقی در دنیا بیفتد و ربط آن اتفاق به مهدویت را پیدا کنند. اما مهدویت اینطور نیست. مهدویت مبانی فکری دارد، مهدویت یک مسئلهی عالی است، مسئلهای در سطح نبوّت است. نه اینکه ببینیم چه اتفاقی رخ میدهد! مهدویت اینطور نیست، مهدویت که قمار نیست! مسئلهی حجیّت است.
یک معنای حجیّت «سندی محکمه پسند» است.
امام حجّت است، شما روز قیامت به امام استناد میکنید، یعنی میگویید دلیل اینکه این کار را انجام دادهام یا انجام ندادهام این است که یا قرآن کریم فرموده است، یا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرموده است، یا امام فرموده است.
به این معنا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حجّت بر ائمه علیهم السلام هستند. چون همانطور که عرض کردیم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها امام تعیین کردهاند. وقتی از حضرت میپرسند که چرا شما امام هستید؟ فرمودند: چون در صحیفهی مادرم گفته شده است.
یکی دیگر از معانی حجیّت این است که شما از کسی علم حقیقی بگیرید. یعنی اگر کسی واسطهی فیض برای کسی باشد، حجّت خدا بر اوست.
چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حجّت خدا بر ما هستند؟ چون ما به وحی دسترسی نداریم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به وحی دسترسی دارد و به ما علم میدهد.
لذا در روایت هست، معتبر هم هست، چند طریق هم دارد، جالب است که مشابه این موضوع را برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم داریم که میفرماید: «مُحَمَّدٌ حِجَابُ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى»،[11] اگر کافی شریف را نگاه کنید، شارحین بحث کردهاند که «پیامبر حجاب خداست» یعنی چه.
در روایتی منسوب به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام هست که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم حجاب الله هستند.
در شرح روایات توضیح دادهاند که «إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه»،[12] خیر به ما نمیرسد مگر از جانب شما، شرّ از ما دفع نمیشود مگر به برکت شما، مانند یک حجاب و مانع و سپر و محافظ که مراقبت میکند. در علم فیزیک به آن «ترانسفورماتور کاهنده» میگویند. میگوید «خَزَنَةً لِعِلْمِهِ»…
کسی نمیتواند به یک لامپ دویست و پنجاه هزار ولت برق وصل کند، یک شعوری پشت لامپ بوده است که به او دویست و بیست ولت برق داده است، چون این لامپ اینطور تنظیم شده است، اگر به لامپ دویست و پنجاه هزار ولت برق بدهید حداقل میترکد.
سیم کشی سطح شهر ما دویست و بیست ولت است، اگر شما بخواهید شارژر تلفن همراهتان را استفاده کنید، خودِ آن شارژر یک آداپتور دارد که درواقع یک ترانسفورماتور کاهنده است، مثلاً دوازده ولت به تلفن همراه شما اختصاص میدهد.
شما تصوّر کنید که آدمها مانند این موجودات بودند و این موجودات هم امکان رشد داشتند، بصورت هوشمند، به هر کسی به اندازهای که لازم بود اختصاص میداد. این همان کاری است که اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بصورت معنوی در عالم انجام میدهند.
فیض از جانب حضرت حق به هر فردی به اندازهی سعهی وجودی او و توان دریافتش ارائه میشود. برای همین امام شاهدِ امّت است. شاهد است یا شهید است، شهید است یعنی حتّی یک لحظه هم از شهود نابینا نمیشود، دائماً شما را رصد میکند. برای همین هم جزو شهود قیامت است. یکی از شهود روز قیامت امام است یا نبی است.
قرآن کریم میفرماید: «فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَی هَؤُلَاءِ شَهِيدًا»،[13] روز قیامت هر قومی شهیدی دارد، ای پیغمبر! تو هم شهید این انبیاء هستی.
هر فیضی از جانب حضرت حق برسد، اول از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میرسد، به هر کسی به اندازهی سعهی وجودی او میرسد. او دائماً مرا رصد میکند و به اندازهی سعه وجودی من، فیوضات الهی به من میدهد. اگر من بخواهم دعای من بالا برود هم او باید اراده کند که برگردد. یعنی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در محیط ولایتِ امام هستیم.
آن تعابیری که «بِكُمْ فَتَحَ الله وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا باذنِهِ»… شاید نزدیک به صد تعبیر اینگونه فقط در زیارت جامعه کبیره است، شروع با شماست، پایان با شماست، ما اصلاً شروع کننده نیستیم…
اگر کسی همین یک جمله را بداند، اگر ادب داشته باشد نمیتواند وارد حرم ائمه علیهم السلام بشود. آن لحظهای که خیلی دل تو تنگ شده است، یعنی دل او خیلی تنگ شده است. هیچ چیزی از جانب ما شروع نمیشود. هر لحظهای که ما بخواهیم توبه کنیم، شروع از جانب خدای متعال بوده است. همانطور که دیدهاید گاهی در قرآن کریم هم میگوییم «تُبْ عَلَيْنا»،[14] تو برگرد که ما هم بتوانیم برگردیم.
ما در محیط ولایت امام هستیم، این بالاتر از این است که امام را بصورت فیزیکی ببینیم، نه فقط برای امام زمان ارواحنا فداه که غایب هستند، حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه هم که سالیانی در زندان بودند، یعنی کسی به ایشان دسترسی نداشت، پس حجّت چه میشود؟
مثلاً یک نفر وقتی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در زندان بودهاند به دنیا آمده است، هنوز حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در زندان بودهاند که آن شخص مرده است. آیا این شخص حجّت داشته است یا نه؟
ما در این عالم طفره نداریم؛ حجّت داشته است.
زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم عدّهای از مسلمین در حبشه بودند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چطور حجّت آنها بودهاند؟ آن زمان که اینترنتی نبود، آیا حجّت قطع شده بود؟ نه! «كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ».[15]
ما فقیرِ دیدنِ امام زمان ارواحنا فداه هستیم…
حجیّت معنای خیلی مهمّی دارد، یکی از معانی آن همین سند بودن است، هیکل مبارک امام است، که خودِ هیکلِ مبارک امام نکات دارد، من و شما اصلاً از آن سر در نمیآوریم، ان شاء الله وقتی تشریف بیاورد میبینیم.
زندیق مصری گفته است که میروم تا حالِ جعفر بن محمد [صلوات الله علیه] را بگیرم، وقتی وارد خیمهی حضرت صادق علیه السلام میشود میگوید: آیا میشود من بروم و دوباره بیایم؟
میرود و دوباره میآید.
جملهی اول را میگوید و حضرت جواب میدهند. این زندیق شهادتین میگوید!
من به استادمان عرض کردم: حضرت که چیزی نفرمودند!
استادمان فرمود: تو فکر میکنی هدایت به این است که عبارتی بیاید و برود، اما او چیزی دیده است!
ما نمیدانیم، به ما یاد دادهاند که بگوییم، اینکه در زیارت آل یاسین میگوییم «السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّنُ»…
«طاووس بن کیسان» که از فقهای مهم تابعین اهل سنّت است میگوید: هر وقت در مدینه حالِ عبادت نداشتم، میرفتم نماز علی بن الحسین زین العابدین [علیه السلام] را تماشا میکردم. من نماز او را تماشا میکردم، او گریه میکرد و من هم گریه میکردم. او دست به دعا برمیداشت و من هم دعا میکردم، حال عبادت و توبه در من ایجاد میشد.
این امر با تماشای نماز حضرت سجّاد علیه السلام حاصل میشد. ان شاء الله خدای متعال ما را ناکام از این دنیا نبرد و چشمهای ناپاک ما را به جمال دلربای مهدیِ فاطمه سلام الله علیه هم پاک کند و هم به زیارت حضرت منوّر و مشرّف کند.
اهمیّتِ مصحفِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
حجّت معانی مختلف دارد. «حضرت زهرا سلام الله علیها حجّت خدا بر ائمه علیهم السلام است» یعنی چه؟
جلسات قبل توضیحاتی داشت که مهم است و تکرار نمیکنیم.
عرض کردیم یکی از آنها این است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها امام تعیین کردند. این امر را توضیح دادیم.
یک معنی این است که به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پناه میبردند. به خودِ حضرت و به دعای او.
در این جلسه به یک معنی دیگر هم اشاره میکنم.
بحث به اینجا رسید که فیوضات الهی از ناحیهی حجّت، یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به ما میرسد.
هر کسی واسطهی فیض باشد حجّت خدا بر شماست.
وقتی معلم امتحان میگیرد، شما به چه چیزی استناد میکنید؟ به تدریس او. یعنی احتجاج میکنید. هر کسی چیزی به شما یاد بدهد، شما عملاً عبد او هستید. او حجّت بر شماست.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آقای همهی عالم است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم واسطهی علم است، قرآن کریم بواسطهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به بقیه رسیده است.
اینطور نبود که این حقایق در دنیا نباشد، مانند اینکه طلا در زمین هست، اما باید کسی این طلا را کشف کند. هنر با آن کسی است که کشف میکند. «يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»[16] این است دیگر، میگوید چیزهای زیادی در این عالم هست، انبیاء علیهم السلام میآیند که گنجینههای عقول را کشف کنند.
وگرنه اینطور نیست که نعوذبالله علم خدا زیاد شده باشد و قرآن نازل شده باشد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمده است که قرآن کریم آمده است، وگرنه حقایق که در این عالم هست. اقتضای کَرَمِ حضرت حق است که ریخت و پاش کرده است، اما چه کسی هست که جمع کند؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمده است که قرآن کریم را دریافت کرده است.
بلاتشبیه شما آنتن مونولوگ نصب میکنید و این آنتن با یک کیفیت دریافت میکند، اما اگر آنتن را تغییر بدهید، تصویر با کیفیت 4K دریافت میشود. آن کسی که فرستاده است که فرستاده است، دریافت کننده ویژگی دریافت بهتر را داشته است.
باید شخصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باشد که قرآن کریم را دریافت کند.
لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بر همهی عالم منّت دارد، «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ»،[17] خدای متعال بر سر شما منّت دارد که شما را هدایت کرده است، خدای متعال این پیامبر را فرستاده است که این حقایق را به شما بگوید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حجّت خدا بر انبیاء علیهم السلام هم هست، چون او توانسته است که دریافت کند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم واسطهی علم ماست.
به همین معنا صدّیقهی طاهره سلام الله علیها حجّت خدا بر ائمه علیهم السلام هستند، چون واسطهی علم ائمه علیهم السلام هستند. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چیزی دریافت کردهاند که شخص دیگری توان دریافت آن را نداشته است.
جبرئیل هفتاد و پنج روز بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نازل میشده است و مطالبی میگفته است. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که صاحب جملهی «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»[18] و «لَوْ كُشِفَ اَلْغِطَاءُ مَا اِزْدَدْتُ يَقِيناً»[19] هستند، همهی هفتاد و پنج روز، آنچه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را فرمودند را نوشتند!
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حداقل در این موضوعِ خاص، نقش معلّم از واسطهی فیض داشتهاند.
این چه مطلبی بوده است؟ در چه سطحی بوده است؟
ابتدا به خدمت شما عرض میکنم که این موضوع برای بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.
در کتاب شریف «کافی» نقل شده است که ابوبصیر نزد امام صادق علیه السلام میرسد و عرض میکند: من شنیدهام که پدر شما امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در لحظات آخر عمر شریفشان هزار باب از علم بر من باز کرد که از هر باب، هزار باب باز میشد.
توجّه کنید که این بعد از نزول قرآن کریم است.
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: بله! درست است.
ابوبصیر عرض کرد: پس اینکه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سؤالات را بدون فکر کردن پاسخ میدادند، برای این است. آیا این علم نزد شما هست؟
حضرت صادق علیه السلام فرمودند: بله! نزد ما هم هست.
ابوبصیر عرض کرد: پس اینکه شما سوالات را بدون تعلل پاسخ میدهید برای این علم است؟
حضرت فرمودند: این علم هست اما اوج علم ما این نیست. «عِنْدَنَا اَلْجَامِعَةَ».[20]
عرض کرد: آقا! جامعه چیست؟
حضرت فرمودند: یکی از موارد جامعه این است که عاقبت همهی بندگان الی یوم القیامة در آن هست.
ابوبصیر عرض کرد: «هَذَا وَ اَللَّهِ اَلْعِلْمُ»، پس این همان علمی است که پدر شما امیرالمؤمنین صلوات الله علیه از همه جا خبر میداد.
حضرت فرمودند: این هم علم هست «وَ لَيْسَ بِذَاكَ».
ابوبصیر عرض کرد: پس چیست؟
حضرت فرمودند: «إِنَّ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ» مصحف فاطمه سلام الله علیها نزد ماست.
این یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حجّت خدا بر ائمه علیهم السلام است. هم ائمه علیهم السلام را به امامت منسوب کرده است و هم علم در اختیارشان گذاشته است.
من اعتراف میکنم که نمیفهمم. این امر طبیعی است. چون اصلاً اینجا راه ندارد.
چرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را «فاطمه» نامیدند؟ چون «لِأَنَّ اَلْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»،[21] چون اصلاً مردم از اینکه بتوانند او را بشناسند عاجز هستند.
اگر کسی بفهمد که نمیتواند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بشناسد، یعنی درواقع خیلی شناخته است! همینکه بفهمد کسی به حریم کبریایی او راه ندارد، این خیلی عظمت است.
چرا این مطالب را در روایات به ما گفتهاند؟
یک بخش این است که بدانیم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کیست و چه عظمتی خودش را فدای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کرده است.
این شعر برای حافظ است اما استفاده برای آقای سازگار است، من زیباتر از این ندیدهام.
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قال و مقال عالَمی میکشم از برای تو
من که اگر فرشته کنارم بنشیند معذب هستم، علی جان! بخاطر تو به درِ خانهی مردم میروم…
اگر بخواهی ببینی کسی که این عظمت را دارد، آیا اهلیت دارد یا نه، باید ببینی آیا تمام آن عظمت را فدا میکند و به درِ خانهی مردم میرود؛ آن جایی که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را روی زمین میکشند، سینه سپر میکند… این عظمت است، معلوم است که اهلیت دارد. اگر اهلیت نباشد که این علم انسان را متکبّر میکند، ولی اهلیت هست…
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آمدند و به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عرض کردند: این دو نفر مرا واسطه کردهاند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: این خانه خانهی توست…
این علم برای انسانِ بدون اهلیّت تکبّر سنگین بهمراه دارد، ولی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در وصیّت خود به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه عرض کردند: «يَا اِبْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لاَ خَائِنَةً وَ لاَ خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي»،[22] من هیچ وقت به تو خیانت نکردم و به تو دروغ نگفتم، از وقتی با یکدیگر زندگی کردیم سعی کردم مطیع تو باشم…
آن عظمت در برابرِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خاک است، این موضوع عظمت را نشان میدهد.
وگرنه انسان دو کتاب حفظ میکند و دیگر خدا را بنده نیست!
روضه و توسّل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
هر کسی در این عالم زمین بخورد، اگر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را بشناسد، «یا علی» میگوید، اما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وقتی زمین افتادند «یا علی» نگفتند… دلِ حضرت نیامد، حیا کرد، نخواست امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را خجل کند…
امیدوارم دروغ باشد، نقل شده است ملعون عزل و ابد آمد و دو طرفِ درگاهِ خانه را آتش زد، وقتی قدری آتش گرفت، در را تکان داد که ببیند آیا به اندازهی کافی سوخته است یا نه… ملعون میگوید میخواستم ببینم آیا مانعی پشت در گذاشتهاند یا نه… وقتی دو طرف در آتش گرفت و دیدم قدری سست شد، در را تکان دادم، صدای نفس نفس شنیدم، «قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا»[23] دیدم تن خود را به در چسبانده است… من هم تمام کینهها را در ذهن خود مرور کردم، همهی قوّت و کینهی خود را در پاهای خود جمع کردم، «فَرَكَلْتُ الْبَابَ»… طوری لگد زدم که در کامل باز شد…
اینجا بود که وقتی آن اتفاق افتاد، وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زمین افتاد، دلش نیامد که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را صدا بزند، فرمود: «آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ»…
اینجا صدیقه طاهره سلام الله علیها از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خجالت کشید، اینجا مادر از پدر خجالت کشید، اما کربلا برعکس شد، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در حال صحبت کردن بود…
در کربلا چند مرتبه اجازه ندادند فرمایش حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تمام بشود، حضرت در حال صحبت کردن بود، ناگهان خون به صورت حضرت پاشید، حضرت کلام را ادامه نداد، نگاهی به این آقازاده کرد و دید از دست رفته است، دست زیر گلوی او گرفت، خون را به آسمان پاشید…
من جای دیگری این حالت را از حضرت ندیدهام، نمیدانم چطور جگر حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را سوزانده بودند، حضرت نگاهی به آسمان کرد و صدا زد: خدایا! اگر نصر نازل نمیکنی، به ما صبر عطا کن…
از معصومین نقل است که خطاب آمد: «دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ» حسین جان! دل بِکَن… الآن او را در بهشت سیراب میکنند…
اینجا پدر از مادر خجل شد… فرزند را از مادر گرفت ولی به مادر برنگرداند، به پشت خیمهها برد، حضرت زینب کبری سلام الله علیها را صدا زد… زینب جان! این بچهی بیسر را بگیر… حضرت قبرِ کوچکی کَند…
[1]– سوره مبارکه غافر، آیه 44.
[2]– سوره مبارکه طه، آیات 25 تا 28.
[3]– الصّحيفة السّجّاديّة، ص 98.
[4] سوره مبارکه مؤمنون، آیه 50 (وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ)
[5] کشف الغمة في معرفة الأئمة ، جلد ۲ ، صفحه ۱۴۴ (وَ مِنْهَا مَا رَوَى اَلْحُسَيْنُ بْنُ رَاشِدٍ قَالَ: ذَكَرْتُ زَيْدَ بْنَ عَلِيٍّ فَتَنَقَّصَتْهُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ فَقَالَ لاَ تَفْعَلْ رَحِمَ اَللَّهُ عَمِّي زَيْداً فَإِنَّهُ أَتَى أَبِيَ اَلْبَاقِرَ فَقَالَ إِنِّي أُرِيدُ اَلْخُرُوجَ عَلَى هَذَا اَلطَّاغِيَةِ فَقَالَ لاَ تَفْعَلْ يَا زَيْدُ فَإِنِّي أَخَافُ أَنْ تَكُونَ اَلْمَقْتُولَ اَلْمَصْلُوبَ بِظَهْرِ اَلْكُوفَةِ أَ مَا عَلِمْتَ يَا زَيْدُ أَنَّهُ لاَ يَخْرُجُ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ عَلَى أَحَدٍ مِنَ اَلسَّلاَطِينِ قَبْلَ خُرُوجِ اَلسُّفْيَانِيِّ إِلاَّ قُتِلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ يَا حُسَيْنُ إِنَّ فَاطِمَةَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اَللَّهُ ذُرِّيَّتَهَا عَلَى اَلنَّارِ وَ فِيهِمْ نَزَلَ ثُمَّ أَوْرَثْنَا اَلْكِتٰابَ اَلَّذِينَ اِصْطَفَيْنٰا مِنْ عِبٰادِنٰا فَمِنْهُمْ ظٰالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سٰابِقٌ بِالْخَيْرٰاتِ فَالظَّالِمُ لِنَفْسِهِ اَلَّذِي لاَ يَعْرِفُ اَلْإِمَامُ وَ اَلْمُقْتَصِدُ اَلْعَارِفُ بِحَقِّ اَلْإِمَامِ وَ اَلسَّابِقُ بِالْخَيْرَاتِ هُوَ اَلْإِمَامُ ثُمَّ قَالَ يَا حُسَيْنُ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ لاَ نَخْرُجُ مِنَ اَلدُّنْيَا حَتَّى نُقِرَّ لِكُلِّ ذِي فَضْلٍ بِفَضْلِهِ)
[6] سوره مبارکه هود، آیه 46 (قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ)
[7] سوره مبارکه مریم، آیات 30 و 31
[8] سوره مبارکه نور، آیه 38 (لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ)
[9] سوره مبارکه نجم، آیه 17 (مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى)
[10] الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ، جلد ۱ ، صفحه ۲۶۲ (وَ رَوَى مُسْلِمٌ فِي صَحِيحِهِ فِي اَلْجُزْءِ اَلرَّابِعِ عَلَى حَدِّ كُرَّاسَيْنِ فِي آخِرِهِ مِنْ بَابِ مَنَاقِبِ فَاطِمَةَ بِإِسْنَادِهِ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي وَ رَوَى اَلْحُمَيْدِيُّ فِي اَلْجَمْعِ بَيْنَ اَلصَّحِيحَيْنِ هَذَيْنِ اَلْحَدِيثَيْنِ بِإِسْنَادِهِ إِلَى نَبِيِّهِمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)
[11] الکافي ، جلد ۱ ، صفحه ۱۴۵ (اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلصَّلْتِ عَنِ اَلْحَكَمِ وَ إِسْمَاعِيلَ اِبْنَيْ حَبِيبٍ عَنْ بُرَيْدٍ اَلْعِجْلِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اَللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى)
[12] زیارت جامعه کبیره
[13] سوره مبارکه نساء، آیه 41
[14] سوره مبارکه بقره، آیه 128 (رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ)
[15] سوره مبارکه آل عمران، آیه 101 (وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ ۗ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ)
[16] نهج البلاغه، خطبه 1 (وَ اصْطَفَى سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِيَاءَ، أَخَذَ عَلَى الْوَحْيِ مِيثَاقَهُمْ وَ عَلَى تَبْلِيغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ لَمَّا بَدَّلَ أَكْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَيْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الْأَنْدَادَ مَعَهُ وَ اجْتَالَتْهُمُ الشَّيَاطِينُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ؛ فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ يُرُوهُمْ آيَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَايِشَ تُحْيِيهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِيهِمْ وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ] تَتَابَعُ عَلَيْهِمْ وَ لَمْ يُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ كِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ، رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا كَثْرَةُ الْمُكَذِّبِينَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّيَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ. عَلَى ذَلِكَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ و مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ.)
[17] سوره مبارکه حجرات، آیه 17 (يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا ۖ قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ ۖ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)
[18] تفسير نور الثقلين ، جلد ۳ ، صفحه ۴۷۵ (فِي كِتَابِ اَلتَّوْحِيدِ بِإِسْنَادِهِ إِلَى اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَدِيثٌ طَوِيلٌ وَ فِيهِ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، فَقَامَ إِلَيْهِ اَلْأَشْعَثُ بْنُ قَيْسٍ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ كَيْفَ تُؤْخَذُ مِنَ اَلْمَجُوسِ اَلْجِزْيَةُ وَ لَمْ يَنْزِلْ إِلَيْهِمْ كِتَابٌ وَ لَمْ يُبْعَثْ إِلَيْهِمْ نَبِيٌّ؟ قَالَ: بَلَى يَا أَشْعَثُ قَدْ أَنْزَلَ اَللَّهُ إِلَيْهِمْ كِتَاباً وَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ رَسُولاً حَتَّى كَانَ لَهُمْ مَلِكٌ سَكِرَ ذَاتَ لَيْلَةٍ، فَدَعَا بِابْنَتِهِ إِلَى فِرَاشِهِ فَارْتَكَبَهَا، فَلَمَّا أَصْبَحَ تَسَامَعَ بِهِ قَوْمُهُ فَاجْتَمَعُوا إِلَى بَابِهِ فَقَالُوا: اَيُّهَا اَلْمَلِكُ دَنَّسْتَ عَلَيْنَا دِينَنَا وَ أَهْلَكْتَهُ فَاخْرُجْ نُطَهِّرْكَ وَ نُقِيمُ عَلَيْكَ اَلْحَدَّ، فَقَالَ لَهُمُ: اِجْتَمِعُوا وَ اِسْمَعُوا قَوْلِي فَإِنْ يَكُنْ لِي مَخْرَجٌ مِمَّا اِرْتَكَبْتُ وَ إِلاَّ فَشَأْنَكُمْ، فَاجْتَمَعُوا فَقَالَ لَهُمْ: هَلْ عَلِمْتُمْ أَنَّ اَللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً أَكْرَمَ عَلَيْهِ مِنْ أَبِينَا آدَمَ وَ أُمِّنَا حَوَّا ؟ قَالُوا: صَدَقْتَ أَيُّهَا اَلْمَلِكُ قَالَ: أَ وَ لَيْسَ قَدْ زَوَّجَ بَنِيهِ بَنَاتِهِ وَ بَنَاتِهِ مِنْ بَنِيهِ؟ قَالُوا: صَدَقْتَ هَذَا هُوَ اَلدِّيْنُ، فَتَعَاقَدُوا عَلَى ذَلِكَ فَمَحَا اَللَّهُ مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اَلْعِلْمِ، وَ رَفَعَ عَنْهُمُ اَلْكِتَابَ فَهُمُ اَلْكَفَرَةُ يَدْخُلُونَ اَلنَّارَ بِلاَ حِسَابٍ وَ اَلْمُنَافِقُونَ أَشَدُّ حَالاً مِنْهُمْ قَالَ اَلْأَشْعَثُ : وَ اَللَّهِ مَا سَمِعْتُ بِمِثْلِ هَذَا اَلْجَوَابِ وَ اَللَّهِ لاَ عُدْتُ إِلَى مِثْلِهَا أَبَداً.)
[19] کشف الغمة في معرفة الأئمة ، جلد ۱ ، صفحه ۱۷۰
[20] الکافي ، جلد ۱ ، صفحه ۲۳۸ (عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَجَّالِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ اَلْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ هَاهُنَا أَحَدٌ يَسْمَعُ كَلاَمِي قَالَ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ سِتْراً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ بَيْتٍ آخَرَ فَاطَّلَعَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ سَلْ عَمَّا بَدَا لَكَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ شِيعَتَكَ يَتَحَدَّثُونَ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَّمَ عَلِيّاً عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بَاباً يُفْتَحُ لَهُ مِنْهُ أَلْفُ بَابٍ قَالَ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَّمَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلِيّاً عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَلْفَ بَابٍ يُفْتَحُ مِنْ كُلِّ بَابٍ أَلْفُ بَابٍ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اَللَّهِ اَلْعِلْمُ قَالَ فَنَكَتَ سَاعَةً فِي اَلْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَاكَ قَالَ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ وَ إِنَّ عِنْدَنَا اَلْجَامِعَةَ وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا اَلْجَامِعَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا اَلْجَامِعَةُ قَالَ صَحِيفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ إِمْلاَئِهِ مِنْ فَلْقِ فِيهِ وَ خَطِّ عَلِيٍّ بِيَمِينِهِ فِيهَا كُلُّ حَلاَلٍ وَ حَرَامٍ وَ كُلُّ شَيْءٍ يَحْتَاجُ اَلنَّاسُ إِلَيْهِ حَتَّى اَلْأَرْشُ فِي اَلْخَدْشِ وَ ضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَيَّ فَقَالَ تَأْذَنُ لِي يَا أَبَا مُحَمَّدٍ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّمَا أَنَا لَكَ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ قَالَ فَغَمَزَنِي بِيَدِهِ وَ قَالَ حَتَّى أَرْشُ هَذَا كَأَنَّهُ مُغْضَبٌ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اَللَّهِ اَلْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاكَ ثُمَّ سَكَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ عِنْدَنَا اَلْجَفْرَ وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا اَلْجَفْرُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا اَلْجَفْرُ قَالَ وِعَاءٌ مِنْ أَدَمٍ فِيهِ عِلْمُ اَلنَّبِيِّينَ وَ اَلْوَصِيِّينَ وَ عِلْمُ اَلْعُلَمَاءِ اَلَّذِينَ مَضَوْا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ قَالَ قُلْتُ إِنَّ هَذَا هُوَ اَلْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاكَ ثُمَّ سَكَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ قَالَ مُصْحَفٌ فِيهِ مِثْلُ قُرْآنِكُمْ هَذَا ثَلاَثَ مَرَّاتٍ وَ اَللَّهِ مَا فِيهِ مِنْ قُرْآنِكُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اَللَّهِ اَلْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَاكَ’ ثُمَّ سَكَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ إِنَّ عِنْدَنَا عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ اَلسَّاعَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا وَ اَللَّهِ هُوَ اَلْعِلْمُ قَالَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ لَيْسَ بِذَاكَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَأَيُّ شَيْءٍ اَلْعِلْمُ قَالَ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ اَلْأَمْرُ مِنْ بَعْدِ اَلْأَمْرِ وَ اَلشَّيْءُ بَعْدَ اَلشَّيْءِ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ .)
[21] تفسير فرات الکوفي ، جلد ۱ ، صفحه ۵۸۱ (فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ : أَنَّهُ قَالَ « إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ » اَللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ اَلْقَدْرُ اَللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ اَلْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ اَلْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا أَوْ مِنْ مَعْرِفَتِهَا اَلشَّكُّ [مِنْ أ َبِي اَلْقَاسِمِ ] وَ قَوْلُهُ « وَ مٰا أَدْرٰاكَ مٰا لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ `لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ » يَعْنِي خَيْرٌ مِنْ أَلْفَ مُؤْمِنٍ وَ هِيَ أُمُّ اَلْمُؤْمِنِينَ « تَنَزَّلُ اَلْمَلاٰئِكَةُ وَ اَلرُّوحُ فِيهٰا » وَ اَلْمَلاَئِكَةُ اَلْمُؤْمِنُونَ اَلَّذِينَ يَمْلِكُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلرُّوحُ اَلْقُدُسُ هِيَ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا السَّلاَمُ « بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ `سَلاٰمٌ هِيَ حَتّٰى مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ » يَعْنِي حَتَّى يَخْرُجَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ .)
[22] روضة الواعظین ، جلد ۱ ، صفحه ۱۵۰ (وَ رُوِيَ: أَنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ لاَ زَالَتْ بَعْدَ اَلنَّبِيِّ مُعَصَّبَةَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ اَلرُّكْنِ مِنَ اَلْمُصِيبَةِ بِمَوْتِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هِيَ مَهْمُومَةٌ مَغْمُومَةٌ مَحْزُونَةٌ مَكْرُوبَةٌ كَئِيبَةٌ حَزِينَةٌ بَاكِيَةُ اَلْعَيْنِ مُحْتَرِقَةُ اَلْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَ حِينَ تَذْكُرُهُ وَ تَذْكُرُ اَلسَّاعَاتِ اَلَّتِي كَانَ يَدْخُلُ فِيهَا عَلَيْهَا فَيَعْظُمُ حُزْنُهَا وَ تَنْظُرُ مَرَّةً إِلَى اَلْحَسَنِ وَ مَرَّةً إِلَى اَلْحُسَيْنِ وَ هُمَا بَيْنَ يَدَيْهَا عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ فَتَقُولُ أَيْنَ أَبُوكُمْا اَلَّذِي كَانَ يُكْرِمُكُمَا وَ يَحْمِلُكُمَا مَرَّةً بَعْدَ مَرَّةٍ أَيْنَ أَبُوكُمَا اَلَّذِي كَانَ أَشَدَّ اَلنَّاسِ شَفَقَةً عَلَيْكُمَا فَلاَ يَدَعُكُمَا تَمْشِيَان عَلَى اَلْأَرْضِ فَ إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ فُقِدَ وَ اَللَّهِ جَدُّكُمَا وَ حَبِيبُ قَلْبِي وَ لاَ أَرَاهُ يَفْتَحُ هَذَا اَلْبَابَ أَبَداً وَ لاَ يَحْمِلُكُمَا عَلَى عَاتِقِهِ كَمَا لَمْ يَزَلْ يَفْعَلُ بِكُمَا ثُمَّ مَرِضَتْ مَرَضاً شَدِيداً وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً فِي مَرَضِهَا إِلَى أَنْ تُوُفِّيَتْ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهَا فَلَمَّا نُعِيَتْ إِلَيْهَا نَفْسُهَا دَعَتْ أُمَّ أَيْمَنَ وَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ وَ وَجَّهَتْ خَلْفَ عَلِيٍّ وَ أَحْضَرَتْهُ فَقَالَتْ يَا اِبْنَ عَمِّ إِنَّهُ قَدْ نُعِيَتْ إِلَيَّ نَفْسِي وَ إِنَّنِي لَأَرَى مَا بِي لاَ أَشُكُّ إِلاَّ أَنَّنِي لاَحِقَةٌ بِأَبِي سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ وَ أَنَا أُوصِيكَ بِأَشْيَاءَ فِي قَلْبِي قَالَ لَهَا عَلِيٌّ أَوْصِينِي بِمَا أَحْبَبْتِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ فَجَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهَا وَ أَخْرَجَ مَنْ كَانَ فِي اَلْبَيْتِ ثُمَّ قَالَتْ يَا اِبْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِي كَاذِبَةً وَ لاَ خَائِنَةً وَ لاَ خَالَفْتُكَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِي فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَعَاذَ اَللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَكْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنَ اَللَّهِ أَنْ أُوَبِّخَكِ غَداً بِمُخَالَفَتِي فَقَدْ عَزَّ عَلَيَّ بِمُفَارَقَتِكِ وَ بِفَقْدِكِ إِلاَّ أَنَّهُ أَمْرٌ لاَ بُدَّ مِنْهُ وَ اَللَّهُ جَدَّدَ عَلَيَّ مُصِيبَةَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ عَظُمَتْ وَفَاتُكَ وَ فَقْدُكَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ مِنْ مُصِيبَةٍ مَا أَفْجَعَهَا وَ آلَمَهَا وَ أَمَضَّهَا وَ أَحْزَنَهَا هَذِهِ وَ اَللَّهِ مُصِيبَةٌ لاَ عَزَاءَ عَنْهَا وَ رَزِيَّةٌ لاَ خَلَفَ لَهَا ثُمَّ بَكَيَا جَمِيعاً سَاعَةً وَ أَخَذَ عَلِيٌّ رَأْسَهَا وَ ضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ أَوْصِينِي بِمَا شِئْتِ فَإِنَّكِ تَجِدِينِي وَفِيّاً أُمْضِي كُلَّ مَا أَمَرْتِنِي بِهِ وَ أَخْتَارُ أَمْرَكِ عَلَى أَمْرِي ثُمَّ قَالَتْ جَزَاكَ اَللَّهُ عَنِّي خَيْرَ اَلْجَزَاءِ يَا اِبْنَ عَمِّ أُوصِيكَ أَوَّلاً أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِي بِابْنَةِ أُمَامَةَ فَإِنَّهَا تَكُونُ لِوُلْدِي مِثْلِي فَإِنَّ اَلرِّجَالَ لاَ بُدَّ لَهُمْ مِنَ اَلنِّسَاءِ قَالَ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَرْبَعَةٌ لَيْسَ إِلَى فِرَاقِهِنَّ سَبِيلٌ بِنْتُ أُمَامَةَ أَوْصَتْنِي بِهَا فَاطِمَةُ ثُمَّ قَالَتْ أُوصِيكَ يَا اِبْنَ عَمِّ أَنْ تَتَّخِذَ لِي نَعْشاً فَقَدْ رَأَيْتُ اَلْمَلاَئِكَةَ صَوَّرُوا صُورَتَهُ فَقَالَ لَهَا صِفِيهِ إِلَيَّ فَوَصَفَتْهُ فَاتَّخَذَهُ لَهَا فَأَوَّلُ نَعْشٍ عُمِلَ فِي وَجْهِ اَلْأَرْضِ ذَلِكَ وَ مَا رَأَى أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ عَمِلَ أَحَدٌ ثُمَّ قَالَتْ أُوصِيكَ أَنْ لاَ يَشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِي مِنْ هَؤُلاَءِ اَلَّذِينَ ظَلَمُونِي وَ أَخَذُوا حَقِّي فَإِنَّهُمْ أَعْدَائِي وَ أَعْدَاءُ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَنْ لاَ يُصَلِّيَ عَلَيَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لاَ مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ اِدْفِنِّي فِي اَللَّيْلِ إِذَا هَدَأَتِ اَلْعُيُونُ وَ نَامَتِ اَلْأَبْصَارُ ثُمَّ تُوُفِّيَتْ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا فَصَاحَتْ أَهْلُ اَلْمَدِينَةِ صَيْحَةً وَاحِدَةً وَ اِجْتَمَعَتْ نِسَاءُ بَنِي هَاشِمٍ فِي دَارِهَا فَصَرَخْنَ صَرْخَةً وَاحِدَةً كَادَتِ اَلْمَدِينَةُ أَنْ تَزَعْزَعَ مِنْ صُرَاخِهِنَّ وَ هُنَّ يَقُلْنَ يَا سَيِّدَتَاهْ يَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ وَ أَقْبَلَ اَلنَّاسُ مِثْلَ عُرْفِ اَلْفَرَسِ إِلَى عَلِيٍّ وَ هُوَ جَالِسٌ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ بَيْنَ يَدَيْهِ يَبْكِيَانِ فَبَكَى اَلنَّاسُ لِبُكَائِهِمَا وَ خَرَجَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ وَ عَلَيْهَا بُرْقُعَةٌ وَ تَجُرُّ ذَيْلَهَا مُتَجَلِّلَةً بِرِدَاءٍ عَلَيْهَا تَسْحَبُهَا وَ هِيَ تَقُولُ يَا أَبَتَاهْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ اَلْآنَ حَقّاً فَقَدْنَاكَ فَقْدًا لاَ لِقَاءَ بَعْدَهُ أَبَداً وَ اِجْتَمَعَ اَلنَّاسُ فَجَلَسُوا وَ هُمْ يَرْجُونَ وَ يَنْظُرُونَ أَنْ تُخْرَجَ اَلْجِنَازَةُ فَيُصَلُّونَ عَلَيْهَا وَ خَرَجَ أَبُو ذَرٍّ فَقَالَ اِنْصَرِفُوا فَإِنَّ اِبْنَةَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَدْ أُخِّرَ إِخْرَاجُهَا فِي هَذِهِ اَلْعَشِيَّةِ فَقَامَ اَلنَّاسُ وَ اِنْصَرَفُوا فَلَمَّا أَنْ هَدَأَتِ اَلْعُيُونُ وَ مَضَى مِنَ اَللَّيْلِ أَخْرَجَهَا عَلِيٌّ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ وَ عَمَّارٌ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ عَقِيلٌ وَ اَلزُّبَيْرُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ بُرَيْدَةُ وَ نَفَرٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَ خَوَاصِّهِ صَلُّوا عَلَيْهَا وَ دَفَنُوهَا فِي جَوْفِ اَللَّيْلِ وَ سَوَّى عَلِيٌّ حَوَالَيْهَا قُبُوراً مُزَوَّرَةً مِقْدَارَ سَبْعَةٍ حَتَّى لاَ يُعْرَفَ قَبْرُهَا .)
[23] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ، جلد ۳۰ ، صفحه ۲۸۷ (. فَقَالَتْ: يَا عَدُوَّ اَللَّهِ وَ عَدُوَّ رَسُولِهِ وَ عَدُوَّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ ، فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ يَدَيْهَا مِنَ اَلْبَابِ تَمْنَعُنِي مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَيَّ فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَاءً، فَكِدْتُ أَنْ أَلِينَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ اَلْبَابِ فَذَكَرْتُ أَحْقَادَ عَلِيٍّ وَ وُلُوعَهُ فِي دِمَاءِ صَنَادِيدِ اَلْعَرَبِ ، وَ كَيْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَكَلْتُ اَلْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ، وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَى اَلْمَدِينَةِ أَسْفَلَهَا، وَ قَالَتْ: يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اَللَّهِ ! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ اِبْنَتِكَ، آهِ يَا فِضَّةُ ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اَللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ، وَ سَمِعْتُهَا تَمْخَضُ وَ هِيَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَى اَلْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ اَلْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَيَّ بِوَجْهٍ أَغْشَى بَصَرِي…)