جنگ روایتها ـ جلسه پانزدهم

10

نویسنده

ادمین سایت

روز دوشنبه مورخ 08 دی ماه 1399، پانزدهمین جلسه «جنگ روایتها» با محوریت «گردباد تحریف در جنگ روایت ها» با سخنرانی «حجت الاسلام کاشانی» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.

برای دریافت فایل صوتی این جلسه اینجا کلیک نمایید.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏»

«أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ».[1]

«رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري * وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ * يَفْقَهُوا قَوْلي‏».[2]

«اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى».[3]

مقدّمه

هدیه به پیشگاه باعظمتِ صدیقه طاهره سلام الله علیها صلواتی هدیه بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

ان شاء الله خدای متعال این نشست و برخواستِ ناقابل و گفت و شنیدِ ناچیز را به کَرَمِ خودش از همه‌ی ما قبول کند، ما را از مجالسِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین محروم نکند، اجرِ ما را تعجیل در فرجِ حضرت بقیّة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و عجّل الله تعالی فرجه الشّریف قرار دهد، ان شاء الله دیدارِ روی پُربرکتِ حضرت، نوکری در آستانِ با کرامتِ ایشان و شهادت در راهِ ایشان را روزیِ همه‌ی ما، خانواده‌های ما، نسل و ذریّه‌ی ما تا قیامت مقدّر بفرماید صلواتِ دیگری محبّت بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

نیاز به لشگر فاطمی

حدود دو سال است که بنده در مباحث فاطمیّه یک پروژه‌ی فکری را دنبال می‌کنم که عنوان آن «جنگ روایت‌ها» است، دو سال گذشته چند جلسه در همین مجلس هم خدمت عزیزان بودم، ابعادِ این موضوع آنقدر گسترده و پیچیده و باورنکردنی است که انسان تعجّب می‌کند، لذا آن جمله‌ای را که برای عزیزان زیاد تکرار کردم را در مختصری می‌گویم و گوشه‌ای از آن بحث را تقدیم می‌کنم.

ما در فاطمیّه صرفاً برای این موضوع جمع نمی‌شویم که برای یک مادر از دست رفته عزاداری کنیم یا بزرگداشت بگیریم و ثوابی ببریم، بلکه جریانی هزار و چهارصد سال است که در حالِ معرّفی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بگونه‌ای هستند، تیر و ترکشِ روایتِ دروغین، که بنده بخاطرِ حجمِ این روایاتِ دروغین از عنوان «گردباد تحریف» و «طوفان جنگ روایت‌ها» استفاده می‌کنم، کاری کرده‌اند که اگر کسی به سراغ منابع تاریخی و روایی برود…

تعداد ما شیعیان در دنیا اندک است، جمع زیادی از مسلمین غیر شیعیان هستند، این‌ها اگر بخواهند تحقیق هم کنند با چه چیزی مواجه می‌شوند و چه چیزی می‌بینند؟ این‌ها کدام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را می‌شناسند؟ آن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که وقتی نام ایشان می‌آید قلبِ ما می‌لرزد و حتّی نمی‌توانیم کلمات را براحتی اداء کنیم… نقل شده است که بقیّة الأعظم می‌فرمایند: «فِي اِبْنَةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[4]، مقتدای من هم مادرم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

آیا آن غیرشیعیان چنین چیزی از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌فهمند؟

یک جوان می‌خواهد تحقیق کند، چه چیزی می‌فهمد؟

این موضوع وظیفه‌ی ما را نشان می‌دهد که ما باید به فکر بیفتیم، جانی، مالی، فکری، استعدادی، واقعاً اگر در همین مجلسِ ما یک نفر هم… خدای متعال به این دهان بی‌لیاقت توفیق بدهد که او را از این همه وقت‌گذاری در فضای مجازی در شبانه‌روز، ولو هر روز پنج دقیقه به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اختصاص بدهد، یا برای مطالعه، یا برای اینکه یک حرفِ حقّی را درباره‌ی ایشان با ادبیاتِ درست منتشر کند، اگر هیچ کاری نتوانست انجام بدهد به نیابت از امام زمان روحی فداه برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صلوات بفرستد، یعنی ذهنِ ما را شبانه‌روز غرق کرده‌اند، در فضای اخبار و روایت و رسانه‌ها یک مخدّری به ما زده‌اند، از صبح تا شب درگیرِ مسائلِ متفرقه‌ی بیهوده هستیم، عمر ما را به سمتِ چه چیزی می‌برند؟

و از طرفی اگر کسی بخواهد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بشناسد باید به کجا مراجعه کند؟ این کنارِ آن بحث.

نادان‌هایی هم هستند که با تحریک عواطف سایر مسلمین فقط اجماع بر علیهِ شیعیان درست می‌کنند، باز این‌ها هم فهمِ حقیقت حرف‌های شیعه را سخت می‌کنند، باز هجمه بر علیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تولید می‌کنند.

فاطمیه خط مقدّم ماست از جهت فکری، یعنی ناموس عقاید ماست، ولی در مواجهه این چیزی نیست که جلو بیندازیم، یک مرتبه شیعیان نبودند و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جلو افتادند و از حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه دفاع کردند، قرار بر این نیست که شما هر کجا که رسیدید در ابتدا موضوع حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را مطرح کنید، آن آخرِ کار است، در مواجهه با سایر مسلمین شما بخواهید یک خبر ناگواری بدهید، مثلاً بخواهید راجع به پدرِ من یک خبر بد به من بدهید، مسلّماً مستقیما ناگهان آن حرف را به من نمی‌زنید، آرام آرام، ابتدا مرا آمده می‌کنید که می‌خواهید یک حرفِ بدی به من بزنید.

جمع زیادی از مسلمین نماز شب می‌خوانند، عبادت می‌کنند به دنبال نان حلال هستند، عوام مسلمین را عرض می‌کنم، شما می‌خواهید چشمِ این‌ها را به حقیقت باز کنید که این کار اوجِ برادری است، اصلاً برادری این است که چشمِ آن‌ها را به حقیقت باز کنید، اما به چه نحوی؟ با اینکه یک حرفی بزنید که آنقدر خشمگین بشوند که دیگر پشت سر خود را هم نگاه نکند؟

در پرونده‌ی خیلی از افراد در روز قیامت «صد عن سبیل الله» می‌نویسند، یعنی کاری کرده‌اند که طرفِ مقابل دیگر حتّی فکر هم نسبت به موضوع حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نکرده است.

باید خیلی دقّت کرد، این کار ظرافت دارد، اینکه فکر کنیم اگر لزوماً و بدونِ توجّه به ظرایفِ موضوع علنی و رسانه‌ای کنیم و فیلم بسازیم، معلوم نیست به نفع مکتب حق و حقیقت باشد.

منتها نمی‌خواهم این حرف‌ها را بزنم، چون روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است یکی از وظایفِ گوینده این است که شما را با مظلومیت اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین بیشتر از پیش آشنا کند، هدفِ بنده هم این است که فکر نکنید یک نفر سیلی زده است، هزار و چهارصد سال است که مستمراً به شخصیتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ضربه زده می‌شود، هزار و چهارصد سال است لگد به در می‌خورد، منتها یک مرتبه در واقع رخ داده است و هزار و چهارصد سال است خبرِ آن را طوری تنظیم می‌کنند که شیعه و سنّی نفهمند چه شده است و در هجمه‌ی اخبارِ دروغین گُم بشوند، قاطی بشود و پیدا نشود. گاهی هم چون روش‌هایشان یکسان است انسان یک سازماندهی حیرت‌انگیز می‌بیند، و بعد از این‌ها به خودمان برگردیم و ببینیم که ما چند دقیقه می‌توانیم راجع به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صحبت کنیم.

کمتر رخ داده بود که مانندِ امسال… فکر نکنید که اگر فقط مجلس بگیریم کارِ خودمان را انجام داده‌ایم، فقط مجلس بگیریم و عدّه‌ای هیئتی دورِ هم جمع بشوند حتماً وظیفه‌ی خودمان را انجام نداده‌ایم. باید این موضوع توسعه پیدا کند و به یک گفتمان تبدیل بشود، باید دیگرانی هم که امروز بی‌خیال هستند… الآن که ما در حالِ آمدن به این مجلس بودیم در شهر انگار نه انگار که امروز روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود، ما نسبت به آن‌ها هم وظیفه داریم، امسال اولین مرتبه‌ای بود که من می‌دیدم سه نفر که از نظرِ مکتب و مذهب «شیعه» قلمداد می‌شوند تردید خودشان را نسبت به شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها علنی و رسانه‌ای کردند، تا قبل از این درگیری با دیگران بود. باید بدانیم که اینکه صرفاً دورِ یکدیگر جمع بشویم وظیفه‌ی خودمان را انجام نداده‌ایم. سپاهِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها امروز نیرو ندارد.

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ»[5]، آن‌هایی که الآن بچه‌دار هستند این حرفِ من را بیشتر درک می‌کنند، که وقتی فرزندانِ ما بزرگ بشوند با کدام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مواجه هستند؟ شخصیتِ ایشان چقدر فرزندانِ ما را جذب می‌کند؟ نکند ذهنِ این‌ها به سراغِ شخصِ دیگری برود و الگوی فکری‌شان عوض بشود، امروز در جامعه‌ی ما از اسم‌گذاری تا نحوه‌ی زندگی و نحوه‌ی پوشش، دیگر حجاب را نمی‌گویم، تا نحوه‌‌ی عفاف، خیلی از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فاصله گرفته است، ما خیلی کم‌کار هستیم، فقط این نیست که بگوییم یک روزی یک عدّه‌ای ایستادند و هجوم به خانه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را تماشا کردند، الآن هم هجوم هست، می‌خواهم یکی از هجوم‌ها را به خدمت شما عرض کنم.

این شب‌ها که در مجالسِ دیگری بودم مواردِ دیگر را گفتم، مشت نمونه‌ی خروار، فرقِ جنگ روایت با جنگ اصلی این است که صدای موشکِ آن به گوش نمی‌رسد، دستی از بدن جدا نمی‌شود که شما وحشت کنید و به لاک دفاعی بروید و برای مبارزه آمادگی پیدا کنید، جنگ روایت درد و خونریزی ندارد، آرام آرام مانندِ موریانه عقایدِ ما را می‌خورد، تا کار به یک جایی برسد که… اولین قدم از دوریِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها این است که شما سبکِ زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را نمی‌پسندید و سبکِ زندگیِ شخصِ دیگری را ترجیح می‌دهید، پوششِ شخصِ دیگر، نامِ شخص دیگر، مدلِ وقت‌گذاریِ شخص دیگر، مدلِ عبادت عوض می‌شود، نباید صرفاً به عزاداری بسنده کنیم.

از بینِ همه‌ی دریا دریا تخریب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌خواهم یک نمونه را به محضر شما عرض کنم، که خیلی هم برای خودِ بنده سوختنی است، خودِ خدای متعال می‌داند که وقتی فاطمیّه می‌رسد من مریض‌احوال می‌شوم، بعضی اوقات نمی‌توانم شدّت بی‌ادبی دشمنان و شدّت مظلومیتِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین و شدّت توهین به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را تحمّل کنم.

چند روز است که یک جمله را با خودم از این مجلس به آن مجلس می‌برم، شاید اگر جمله را هم بخوانم کسی هم بگوید چیزی نبود، بنده اهلِ روضه‌ی باز خواندن نیستم، برای من روضه همین جسارت‌هاست. بالاخره دغدغه داریم، اگر امروز یک جوانی در اروپا بخواهد مسلمان بشود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای او چه جذابیتی دارد؟ چه چیزی از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گفته‌اند؟

اصلاً توجه دارید؟ اصلاً خبر دارید؟ شب گذشته در یک مجلسی عرض کردم که این حرف‌هایی که می‌زنم… که خونشان به جوش آمد، گفتم در همین خیابان حاج نائب ناصر خسرو همین کتاب را می‌فروشند!

خیلی بد است که ما از مرحله پرت باشیم، ان شاء الله خدای متعال به همه‌ی ما توفیق بدهد که لیاقت داشته باشیم امام زمان روحی فداه امروز ما را در لشگر مادرشان بپذیرند.

ان شاء الله به دست بی‌کفایت ما، به زبانِ قاصرِ ما عَلَمی برای دفاع از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برافراشته کند.

اگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نبودند

در بین همه‌ی حرف‌هایی که راجع به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه زده شده است، یکی از تلخ‌ترین‌ها این است، مسئله‌ی درگیری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با دیگران یک مسئله‌ی مهم است، و اگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نبودند امروز نگاه من و شما به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه محصولِ تولیدِ رسانه‌ای بود، در این صورت ما به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه مانند معاویه نگاه می‌کردیم یا حداکثر مانندِ اربابانِ او، بی‌تردید می‌گویم.

کما اینکه کسانی که امروز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را شهیده نمی‌دانند شخصیتِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را یک شخصیت دونِ شأن حضرت می‌دانند، از هر ده مورد هم نُه مورد را نمی‌گویم.

اگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را درست بشناسیم خواهیم فهمید که…

اینکه بگوییم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خودشان را فدای حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه کرده‌اند، این یک شخصیتی از حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه در ذهن می‌سازد، آن دیگری هم یک شخصیتِ دیگر.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر سرِ یک موضوع اساسی درگیر شدند، اوضاع جامعه اسلامی خیلی خطرناک بود، پیغمبران دروغین در هر گوشه‌ای عَلَمی برداشته بودند، حکومت هم غصب شده بود، از همه جهت خطر بود، آنقدر که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه بعدها فرمودند که از ارتدادِ مسلمین ترسیدم، آنقدر شدّتِ پیغمبران دروغین و دعوت‌هایشان زیاد بود برگشتم و سکوت کردم.

پس اوضاع خطرناک بود. اما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قیام کردند، اقدام کردند.

در جای دیگر وقتی به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین فحش می‌دهند اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین کوتاه می‌آیند. چقدر شنیده‌اید که مثلاً طرف آمد و به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه فحش داد، حضرت فرمودند: شیخ! خسته‌ای، شاید اشتباه گرفته‌ای، حال به منزلِ ما بیا و استراحت کن و چیزی میل کن تا ببینیم اوضاع از چه قرار است. یعنی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین می‌گذشتند.

امام حسن مجتبی صلوات الله علیه در مدینه‌ای که به گریه‌های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها توجّه نکردند، سه مرتبه تمام اموالِ خویش را به فقرای غیرشیعه بخشیدند.

باید انسان دقّت کند، اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین کجا از یک چیزی نمی‌گذشتند؟ شما کربلا را ببینید، زندگی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را ببینید، کجا بوده است که نگذرند؟ چرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باید در بحرانی‌ترین شرایطی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از دنیا رفته‌اند و اوضاع بهم ریخته است بیایند و جامعه را دچار التهاب کنند؟

اگر کسی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بشناسد می‌گوید ببینید چه انحراف عمیقی رخ داده است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باید به میان بیایند و جای سکوت نیست، چه انحراف عمیقی رخ داده است که آن‌ها برای اینکه بگویند اختلاف نداریم تلاش می‌کنند تا یک دیدار و مذاکره‌ای به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها داشته باشند، و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم کوتاه نمی‌آیند و قبول نمی‌کنند. آن‌ها هم حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه را واسطه می‌کنند. در «علل الشرایع» هست که آمدند و سمت راست حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نشستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم به سختی نشستند، وقتی این‌ها در سمت راست حضرت نشستند «حَوَّلَتْ وَجْهَهَا»[6] حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صورت مبارکشان را برگرداندند، یعنی به اندازه‌ای که به این‌ها رو کنند هم انجام ندادند، آن‌ها از آنجا بلند شدند و سمت چپ نشستند که روبروی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشند، باز هم «حَوَّلَتْ وَجْهَهَا» حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صورت مبارکشان را برگرداندند. آن‌ها به دنبالِ این موضوع بودند که مسئله حل شده است. آن‌ها درخواست دارند که بگویند مسئله حل شد…

خواهم خواند که ببینید برای مسلمینِ بیچاره چه نقل کرده‌اند…

… باز هم از سمت چپ برگشتند و سمت راست نشستند، دیگر وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواستند سر مبارکشان را برگردانند توان نداشتند، مگر این سر گرداندن چه کاری دارد؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به خادمشان اشاره کردند: «حَوْلَهَا حَوِّلْنَ وَجْهِي» صورتِ مرا برگردانید.

آن‌ها در به در به دنبالِ این هستند و بگویند آشتی شد و حل شد و یک مسئله‌ی شخصی بود و دعوا بر سرِ تکّه‌ای زمین بود و یک اختلاف در فهم بود و یک روایتی بود که دو فهم متفاوت وجود داشت، اصلاً مسئله و اختلافِ بزرگی نبود، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم به دنبالِ این هستند که حتّی به اندازه‌ی اینکه صورت مبارکشان، درگاه حرم الهی را به سوی آن‌ها کنند ابا می‌کنند و منزلگاه نور خدا را برمی‌گردانند. یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حتّی نمی‌خواهند در این حد که بعداً بگویند نشستند.

بعد هم در منابعِ ما اینطور است که فرمودند: با سختی… کسی که حتّی نمی‌تواند سرِ مبارک خویش را تکان بدهد، مسلّماً سخن گفتن هم با دنده‌های آسیب‌دیده سخت است، فرمودند: آیا شنیده‌اید که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم راجع به من چه فرموده‌اند؟ «فاطمة بضعة مني فمن اذاها فقد اذاني ومن آذاني فقد آذى الله) ؟ قالا: بلى. قالت: فوالله لقد اذيتماني»[7]، بخدا که شما دو نفر مرا اذیت کردید… من بعد از هر نمازِ خود، که هر مسلمانی بعد از نماز حقِ دعای واجب دارد شما دو نفر را نفرین می‌کنم.

این یک فضا است، اگر در قرن بیست و یکم این به گوشِ یک نفر برسد، بنده عرض می‌کنم که قاطبه‌ی مسلمین هم بی‌خبر هستند.

مثلاً دیده‌اید گاهی به یک جایی می‌روید می‌گویند در حالِ کندنِ این منطقه هستند و سی متر پایین رفته‌اند و متوجه شده‌اند که اینجا یک شهر بوده است، چه چیزی باعث شده است که شما شهر را نمی‌بینید و بیابان می‌بینید؟ وقتی سی متر خاک روی آن شهر بیاید… برای همین نامِ این بحث را «گردباد» گذاشته‌ام… دیگر شما بیابان می‌بینید و هیچ خبری از شهر نیست! امروز جامعه‌ی اسلامی هیچ خبری از موضوع ندارد، ما هم بی‌توجه هستیم.

بهترین کار هم برای مستکبرین این است که دعوای شیعه و سنّی راه بیندازند که اصلِ مسئله گُم بشود، ما اختلاف زیادی داریم ولی اهلِ دعوا نیستیم، تفاوت فراوان داریم ولی اهلِ کش مکش نیستیم، ما به دنبالِ این موضوع هستیم که حقی که از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ضایع کردند، که اگر کسی نفهمد از حقیقتِ اسلام دور می‌شود را، به نحوی کادوپیچ بگوییم، که بفهمند، چون نمی‌دانند، وگرنه اگر بدانند تا پای جان می‌ایستند. این موضوع را بدانید، مگر حرّ شیعه بود؟ در عمرِ خود فقط یک چیز فهمیده بود و آن هم این بود که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حرمت دارند، چون او به زمانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نزدیک بود، یعنی نهایتاً پنجاه سال فاصله‌ی زمانی داشت، لابُد از از پدر و مادر و آشنایانِ خود شنیده بود، به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه عرض کرد: اگر شخصِ دیگری نامِ مادرم را می‌برد من هم جواب می‌دادم، ولی مادرِ شما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند.

اگر به صورتِ حقیقت خاک بریزند دیگر این حرمت بینِ مردم گُم می‌شود.

روز گذشته یک مطلبی شنیدم که خیلی متأثر شدم، بعد هم رفتم و مطالعه کردم، این عالم که از علمای بزرگ اهل سنّت غرب کشور است «ملا حیدر فهیم» نام دارد، هم حیدر بوده است و هم فهیم؛ بتدای انقلاب کوموله این شخص را می‌گیرند و شکنجه می‌کنند، این شخص آدمِ مهمی بوده است، حتّی شخصی می‌گفت که بیرون از ایران و در اطراف، گاهی برای استفتاء نزدِ او می‌آمدند تا نظرِ او را بپرسند، در نهایت بحث انقلاب که پیش آمد کوموله می‌گویند به امام خمینی رضوان الله تعالی علیه فحش بده! اگر می‌گفت من انقلابی هستم و فحش نمی‌دهم خوب بود، اینقدر خوب نبود، تفنگ هم بالای سرِ او بود… می‌خواهم بگویم که اگر ما عرضه داشتیم و شأن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بیان می‌کردیم خیلی‌ها جذب می‌شدند، او می‌گوید: من به ذرّیه‌ی زهرا فحش نمی‌دهم، بالاخره ما یک فهمی از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها داریم، من به پسرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فحش نمی‌دهم. او را به طرزِ فجیعی می‌کشند، الآن هم نامِ او در جایی مطرح نیست، روز قیامت معلوم می‌شود…

ما اینطور فهمیده‌ایم که هر کسی که در این عالَم گُم بشود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها او را پیدا می‌کنند، روایاتی برای این موضوع داریم که قصدِ بیانِ آن‌ها را ندارم.

پس بنابراین یک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هست که اگر او را بشناسند اصلاً اوضاع عوض می‌شود، اینطور نیست که دشمنِ رسمیِ قرآن کریم یعنی اسرائیل بیاید و در کشورهای اسلامی پایگاه بزند و پرده‌برداری کنند.

این اسلامی که شما امروز در دنیا می‌بینید، همینقدر اسلام است که رسماً به مهمترین دشمنِ اسلام ارج و قرب می‌دهند و پایگاه می‌دهند و رسماً به استقالِ آن‌ها می‌روند، آیا این اسلام است؟ این اسلامِ پوسیده‌ی کرم‌خورده‌ی در حالِ فروپاشی است، چه شده است که این اسلام اینطور شده است؟ دوری از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.

منتها باید این موضوع را درست بیان کرد.

اسلامِ بدونِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اصلاً اسلام نیست، که رسماً با مهم‌ترین دشمنِ مسلمین گردن به گردن و در آغوشِ هم قرار می‌گیرند، این چه اسلامی است؟ این چه اسلامی است که وقتی دشمنِ اصلیِ کفار را می‌کشند، شاید مردمِ مسلمان زیاد واکنش نشان بدهند اما قدرت‌های مسلمان خفه می‌شوند؟ آیا این اسلام است؟

باید این موضوع را تغییر داد، یعنی اگر جای او باشد مسلّماً این کار را می‌کند، چکار کردند؟

گردباد تحریف در ماجرای قیام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

اگر بنا باشد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمده باشند و از حقِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه دفاع کرده باشند و انحرافِ اصلی جلوگیری کرده باشند اوضاع عوض می‌شود، باید بگویند این یک حرفِ استثنائیِ یک نفر است، (معاذالله) علی هم او را قبول نداشت، پس اینطور گفتند!

این روایت در بخاری است: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند و به حاکم بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که فدک را بدهید… طبعاً هم ما در یک مجلسی مفصّل توضیح داده‌ایم، چرا؟ چون مسئله بر سرِ میراث است و چیزهای دیگر مطرح نیست، در مجالسی بطورِ مفصّل گفته‌ایم… او هم گفت: با اینکه شما نزدِ خدا و رسول محبوب هستید من نمی‌توانم این زمین را به شما تقدیم کنم، چون این بیت المال است، من هم نمی‌توانم بیت المال را به کسی بدهم، اگر بخواهید اموالِ خودم را می‌دهم، اموالِ خانواده‌ام را می‌دهم، رو می‌زنم و اموالِ قبیله‌ام را هم می‌گیرم و به شما می‌دهم، ولی نمی‌توانم به بیت المال دست بزنم.

یعنی اینطور وانمود می‌کنند که معاذالله حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌خواهند از جایگاه خود سوء استفاده کنند و فشار بیاورند تا بیت المال بگیرند؛ حاکم هم گیر کرده است و می‌گوید که من نمی‌خواهم بیت المال بدهم اما حاضر هستم که اموالِ خودم را بدهم، اما نمی‌توانم به این بیت المال دست بزنم. دعوا می‌شود و بر سرِ این مسئله قهر می‌کند…

بنده بارها عرض کرده‌ام، دوستانِ ما خیال می‌کنند که چیزی از دستِ بخاری در رفته است که در کتاب خود نوشته است، مسئله‌ی قهر کردنِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را نوشته است، مسئله‌ی دفنِ شبانه را نوشته است، برای چه نوشته است؟ آیا نوشته است که از حقِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دفاع کند؟ نخیر! نوشته است که این بهتان را بزند که معاذالله حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر سرِ درخواست از بیت المال لج‌بازی کرده است، پافشاری کرد تا فشار بیاورد، علی هم کارِ او را قبول نداشت، ولی به حرمتِ اینکه دخترِ پیغمبر بود سکوت کرده بود.

می‌بینید؟ آیا این مطلب از هجوم به خانه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کمتر است؟ قطعاً کمتر نیست.

باز آن حرف «ابن تیمیه» را به یاد بیاورید که می‌گوید: من هجوم به خانه فاطمه را قبول ندارم، اما اگر بوده است برای این بوده است که اموالِ بیت المال را در آنجا نگه داشته بودند و می‌خواستند بروند تا به بیت المال برگردانند. (معاذالله)

آیا این حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو می‌شوند؟ یا می‌خواهند یک کاری کنند که مردم بگویند نعوذبالله نستجیربالله او مانندِ همین آقازاده‌هایی است که از قدرتشان سوءاستفاده می‌کنند.

اینکه عرض می‌کنم این جنگ نه تعطیل شده است و نه تمام شده است برای همین است، همینطور پشت سر هم به حضرت ضربه می‌زنند.

اینطور وانمود می‌کنند که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گفته‌اند که فدک را بده، خلیفه هم گفت که نمی‌توانم بیت المال را بدهم، چکار کنم؟ او هم قهر کرد و دیگر سخن نگفت و بعد هم گفت که مرا شبانه دفن کنید.

ببینید «ابن تیمیه» در اینجا می‌گوید که شیعیان ابله هستند، شیعیان باید این ماجرا را پنهان کنند.

مسلّماً اگر این حرفی که این زده باشد، یعنی یک نفر برای اینه یک نسبتی با پیغمبر دارد فشار می‌آورد تا چیزی از بیت المال بگیرد، بعد هم بر سرِ این موضوع با خلیفه مسلمین قهر می‌کند و فشار می‌آورد تا در تشییعِ او شرکت کنند و در جامعه التهاب ایجاد می‌کند، مسلّماً باید این را در جایی نگفت، می‌گوید این شیعیان ابله هستند که این مطلب را در این طرف و آن طرف منتشر می‌کنند، اینکه مدح نیست، این مذمت است، نباید این مطلب را در جایی پخش کرد.

هنرِ گردبادِ تحریف این است که قیامِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به یک امر آبروریزی تبدیل کند.

در مهم‌ترین کتاب، این کتاب که برای یک سال و نیم قبل است، سه هزار و پانصد صفحه در ردّ بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نوشته است! ببینید جدید است، من عمداً کتاب صحیح بخاری را نیاورده‌ام، می‌خواستم بگویم بخاری که سال 256 مُرده است نوشته است، این کتاب هم رمضان 1440 قمری نوشته شده است! یعنی هزار و چهارصد سال است که مسئله ادامه دارد.

آن جوان بیچاره‌ای که این حرف‌ها را می‌خواند باید چه الگویی از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بگیرد؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای او چه جذابیتی دارد؟

اینکه عرض می‌کنم صرفاً مشکی پوشیدن و گریه کردن کافی نیست، عرض نمی‌گویم ثواب ندارد، اما کافی نیست، چون این ما هستیم و لحظه‌ی هجوم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، عقب ایستاده‌ایم و در حالِ نگاه کردن هستیم.

حال نگاه کنید، مانندِ آن جنایتی را که با حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه کردند، اینجا در حقِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه کرده‌اند، آنجا می‌گویند هرچه حسین بن علی را سفارش کردند که از مدینه برون نرود، اگر از مدینه بیرون رفت از مکه بیرون نرود، از طاعت حاکم مسلمین خارج نشود، تفرقه‌افکنی نکند و… گوش نکرد، هرچه گفتند این کوفیان با تو همراه نمی‌شوند گوش نکرد، هر چه گفتند این‌ها خیانت می‌کنند به طمع حکومت گوش نکرد (نعوذبالله)، نستجیربالله برای هوسِ حکومت بود، بعد که به کربلا رسید و ناگهان خود را محاصره‌شده دید گفت مرا پیشِ یزید ببرید تا با او بیعت کنم.

چند سال قبل یک عالِمِ شیعه‌ای هم در کشور ما این مطلب را گفت و من هم یک محرم از دستِ او ناخوش‌احوال بودم، که این بدترین جسارت به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را بخاطرِ مسائلِ سیاسی قبول کردید، این حرفی است که بنی‌امیه زده‌اند، بنی‌امیه گفتند که حسین بن علی در نهایت پشیمان شد ولی دیگر دیر شده بود.

حال این متن صحیح بخاری را ببینید، می‌گوید: (نستجیربالله) فاطمه زهرا برای اینکه بیت المال را بگیرد و به او ندادند فشار آورد، علی هم بخاطرِ اینکه فاطمه زنده بود نمی‌توانست همراهی کند، یعنی علی هم قبول نداشت، تا اینکه فاطمه زهرا از دنیا رفت. (من عباراتی را می‌خوانم که همه‌ی عبارات را نخوانم، چون الآن نمی‌خواهم به روضه ورود کنم)، وقتی فاطمه از دنیا رفت «فالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أَبِي بَكْرٍ»[8] از خلیفه تقاضا کرد که اگر می‌شود بیا تا با هم مصالحه کنیم!!!

می‌گویند: قیامِ فاطمی چیست که تو می‌گویی؟ یک چیزی بود و همه به حرمتِ پیغمبر سکوت کرده بودند! «فَلَمَّا تُوُفِّيَتِ» بلافاصله وقتی از دنیا رفت پیغام داد که بیا تا آشتی کنیم، و تا آن موقع بخاطر زنده بودن فاطمه بیعت نکرده بود و فاطمه مانع شده بود.

رفتند و با هم گفتگو کردند، او گفت: علی جان! ما که منکر فضائلِ تو نیستیم، تو که می‌دانی جامعه اسلامی است و بخاطرِ بحران‌ها و… باید بالاخره جامعه را اداره کنیم، علی هم گفت: «أَنَّهُ لَمْ يَحْمِلْهُ عَلَى الَّذِي صَنَعَ نَفَاسَةً عَلَى أَبِي بَكْرٍ، وَلاَ إِنْكَارًا لِلَّذِي فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ» من منکرِ برتری‌های تو نیستم، «وَلَكِنَّا نَرَى لَنَا فِي هَذَا الأَمْرِ نَصِيبًا، فَاسْتَبَدَّ عَلَيْنَا، فَوَجَدْنَا فِي أَنْفُسِنَا»، ما هم چیزی نگفتیم، ما هم گفتیم بالاخره ما هم دامادِ پیغمبر بودیم، وقتی می‌خواستید جلسه‌ی تودیع و معارفه بگذارید ما را هم صدا می‌کردید، ما را هم در گوشه‌ای دخیل می‌کردید، وگرنه ما که حرفی نداریم. یکدیگر را در آغوش کشیدند و مسئله حل شد!

حال شما نگاه کنید، آن جوان بیچاره‌ی بزرگواری که از هیچ چیزی خبر ندارد وقتی این مطلب را می‌خواند چه چیزی می‌فهمد؟ فقط در عبرتِ تاریخ به یادِ این قضیه می‌افتد! قیام و مبارزه با ظلم و… کجا بود؟

دروغ هم نمی‌گوید که من حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را دوست دارم، انصافاً با این عبارت اگر کسی باز هم نسبت به دخترِ پیغمبر علاقه داشته باشد، می‌گوید بالاخره دخترِ پیغمبر است و ما هم او را دوست داریم.

ما هر پرچمی که بر در و دیوار می‌زنیم، باید در آن نشانه‌ای از حق بگذاریم، سؤال ایجاد کنیم، بدونِ تحریک، بدونِ دعوا. خیلی سخت است که هزار و چهارصد سال غبار ریختنِ روی حقیقت را بشود یکمرتبه برطرف کرد، این یک پویشِ جدّی می‌خواهد، آن‌هایی که نسبت به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها غیرت دارند باید به میان بیایند، هنرمندان و فیلم‌سازان باید فکر کنند، فکر نکنند اگر چیزی را عریان بیان کنند درست می‌شود، مسلّماً در این صورت او را دور می‌کند، چون او هزار و چهارصد سال است که در این حرف‌ها غرق شده است.

تلاش ائمه علیهم السلام برای زنده ماندن ماجرای قیام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

حال ببینید امام کاظم روحی له الفداه که خیلی تقیّه می‌کردند… در بینِ ائمه ما علیهم السلام شاید هیچ امامی مانند حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه تقیّه نمی‌کردند، می‌بینید که وقتی می‌بینند فضا به سمتی رفته است که راجع به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها طورِ دیگری سخن گفته بشود، می‌روند و مقابلِ طاغوتِ عصر قرار می‌گیرند و می‌فرمایند: آیا نمی‌خواهی این فدکِ ما را بدهی؟ که وقتی او می‌گوید کجاست؟ حضرت معنای فدک را تغییر می‌دهند، یعنی درواقع حضرت در حالِ مبارزه کردن هستند.

امام سجّاد صلوات الله علیه که در اوج خفقان بودند، وقتی می‌بینند در جامعه روایاتی منتشر می‌کنند که در آن استخفاف حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است می‌روند و برخورد کردن را شروع می‌کنند. معمولاً در مورد اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین اینطور است. امام جواد سلام الله علیه در اوج اقتدار دوره اسلامی، همه سفر می‌کنند و به مدینه می‌روند که در روضه نبوی نماز بخوانند، روز، یعنی نماز ظهر و عصر، که همه در حالِ نگاه کردن هستند می‌ببنند ابوجعفر جوادالائمه سلام الله علیه لحظه‌ی نماز به خانه‌ی مادرشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌روند و آنجا نماز می‌خوانند، نه در مسجد!

یعنی نماز خود را هم به آنجایی می‌برند که… چون مردم می‌پرسند، چون باید وقت نماز به جای بافضیلت بروی، الآن مسجد نبوی بزرگ است، یک جایی در مسجد نبوی هست که می‌گویند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آنجا نماز می‌خوانده‌اند، مردم برای اینکه آنجا نماز بخوانند خیلی تلاش می‌کنند و در صف می‌ایستند و وقت می‌گیرند و نمی‌گذارند شما زیاد بایستید، اگر امام جواد علیه السلام می‌رفتند مسلماً راه را برای ایشان باز می‌کردند، می‌گفتند نواده‌ی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، ولی امام جواد صلوات الله علیه زمان نماز به خانه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌رفتند و آنجا نماز می‌خواندند.

خیلی به سختی و در اوج طاغوت تلاش کرده‌اند که یک چیزی به ما برسد، و رسیده است.

روضه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

من این روایت را چند مرتبه عرض کرده‌ام، ولی دوست دارم روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک مرتبه‌ی دیگر هم بگویم و با این روایت واردِ روضه بشوم، این روایت خیلی بیچاره‌کننده و نابودکننده است، اگر کسی منظورِ روایت را بفهمد یک عمر از حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه شرمنده است.

طرف نزدِ امام صادق صلوات الله علیه رسید و عرض کرد: «أَ لَمْ يَكُنْ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَوِيّاً فِي دِينِ اَللَّهِ؟»[9]، مگر حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه قوی نبودند؟ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه هر کجا که بودند یک تنه از اسلام و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دفاع می‌کردند، چطور وقتی به ناموسِ ایشان حمله کردند… امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: «قَالَ: بَلَى قَالَ: وَ كَيْفَ ظَهَرَ عَلَى اَلْقَوْمِ وَ كَيْفَ لَمْ يَدْفَعْهُمْ؟ مَا يَمْنَعُهُ مِنْ ذَلِكَ؟ قَالَ: آيَةٌ فِي كِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، قُلْتُ: وَ أَيُّ آيَةٍ هِيَ؟» یک آیه از قرآن کریم نگذاشت، پرسید: کدام آیه؟ فرمودند: این آیه: «لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا اَلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً»[10]، اگر صفِ حق و باطل جدا می‌شد عذاب نازل می‌شد، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه یک نگاه به این مردمی کردند که آن‌ها از دور در حالِ تماشا کردن بودند، دیدند چندین سال بعد فرزندانی از این‌ها به دنیا می‌آیند که محبِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند، نخواستند که این‌ها به دنیا نیایند.

امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه دیدند ودایعی هستند که این‌ها هم باید به روی این زمین بیایند و «یا زهرا» بگویند، یعنی درواقع حضرت سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

امروز اگر کسی به مجلسِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیاید مدیونِ آن روزی است که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: باید نگاه می‌کردم، در حالی که نمی‌توانستم ببینم، «فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا اَری تُراثی نَهْباً»[11]، اگر تیغ در چشم کسی باشد دیگر نمی‌تواند ببیند، حال اگر او را مجبور کنند ببیند، نفسِ او حبس می‌شود، باید نفس بکشد، می‌دیدم که در حالِ بردنِ دار و ندارِ من بودند، ولی دستور بر این بود که باید صبر کنم.

هر چه گذشت اضطرابِ از دست دادنِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیشتر شد، هر چه گذشت وضعِ بی‌بی وخیم‌تر شد.

ان شاء الله خدای متعال برای هیچ کسی نیاورد که هر وقت یک عزیزی را ببینید نمی‌دانید که آیا مرتبه‌ی آخری است که او را می‌بینید یا باز هم فرصت هست، هر مرتبه که از خانه بیرون بروی ندانی که نعوذبالله می‌توانی برگردی و او را ببینی یا نه، این موضوع برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم هست، چون حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نگرانِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و بچه‌ها بودند.

من یک خاطره‌ای از یکی از بستگانمان دارم که مرا خیلی بیچاره کرده است، این را می‌گویم تا این جمله‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را برای شما معنی کنم.

ما که علمِ غیب و الهام نداریم نمی‌دانیم چه زمانی از دنیا می‌رویم، مثلاً وقتی من از خانه بیرون آمدم با فرزندانِ خودم وداع نکرده‌ام که دیگر آن‌ها را نمی‌بینم، بچه‌های خودم را بعنوانِ یتیم نگاه نکردم، چون گفتم ان شاء الله آخر شب به منزل می‌روم. یکی از بستگان ما یک مادرِ عفیفه‌ای بود که بیمار و مریض‌حال شد، مریضیِ او شدّت گرفت، مدام بی‌هوش می‌شد، او یک دخترِ سیزده ساله داشت، وقتی یک مرتبه به هوش آمد او را نگاه کرد و یک جمله گفت و چشم‌های خود را بست و دیگر هم چشم‌های خود را باز نکرد، تا آن دختر را نگاه کرد: «الهی برای تو بمیرم»… چرا؟ چون یتیمی را در فرزندِ خود دید، حال او چون وضعِ وخیمی داشت اینطور شده بود، ولی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که نیازی به این چیزها نداشتند، وقتی فرزندانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مقابلِ ایشان راه می‌رفتند غربت را در هیکلِ فرزندانِ خویش می‌دیدند…

مثلِ امروزی وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را رو به قبله کردند، پارچه روی صورتِ حضرت کشیدند، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه در مسجد نشسته بودند، ناگهان دیدند چند نفر از خادمه‌ها دویدند، نفس نفس زنان وقتی به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه رسیدند… راهی نبود که این‌ها بخواهند اینطور نفس نفس بزنند، همینکه حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه این‌ها را دیدند فرمودند: «مَا لِي أَرَاكُنَّ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ»[12] چرا اینطور بهم ریخته‌اید؟ چرا رنگِ شما پریده است؟

گفتند: «يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ» حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را دریابید، «وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا» فکر نمی‌کنیم دیگر به او برسید، کار تمام شد…

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه از جای خویش بلند شدند، تا بخواهند به خانه برسند، نمی‌دانم در این فاصله‌ی کم چند مرتبه زمین افتادند و بلند شدند، وقتی وارد شدند همه عقب رفتند، روبند را کنار زدند، سرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به سینه چسباندند، در این نقل اولین کلامی که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند این است: «يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ»، پاسخ نیامد، خطاب را عوض کردند، «يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى»، خطابِ بعدی عجیب بود، «يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ» ای دخترِ کسی که عالَم از دستِ او روزی می‌گیرد و سیراب می‌شود، یعنی من را بی‌جواب نگذار، من را از دیدارِ خودت بی‌روزی نکن، پاسخ نیامد… وقتی پاسخ نیامد از محاسنِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه اشک جاری شد، حضرت یک عبارتی فرمودند… در ادبیات عرب لطافتِ خیلی زیادی در این موضوع هست، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پسرعمو و دخترعمو نبودند، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه پسرعموی پدرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودند، در این عبارت خیلی محبّت جاری است، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه یک نگاهی به صورت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کردند و عرض کردند: «يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ»… حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چشم‌های مبارکِ خویش را بر صورتِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه باز کردند، همینکه چشم‌های مبارکِ خویش را باز کردند «بَكَتْ وَ بَكَى» با هم گریه کردند… وقتی سرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بالا آوردند و به سینه چسباندند چشمان مبارکِ حضرت به فرزندان افتاد، یتیمی را در فرزندانِ خویش دیدند، فرمودند: «ابْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى»


[1]– سوره‌ی غافر، آیه 44.

[2]– سوره‌ی طه، آیات 25 تا 28.

[3]– الصّحيفة السّجّاديّة، ص 98.

[4] الغيبة (للطوسی)، جلد ۱، صفحه ۲۸۵ (أَخْبَرَنِي جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ اَلتَّلَّعُكْبَرِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ اَلرَّازِيِّ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْقُمِّيِّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ بُنَانِ اَلطَّلْحِيُّ اَلْآبِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدَةَ اَلنَّيْسَابُورِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ اَلرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي اَلشَّيْخُ اَلْمَوْثُوقُ بِهِ بِمَدِينَةِ اَلسَّلاَمِ قَالَ: تَشَاجَرَ اِبْنُ أَبِي غَانِمٍ اَلْقَزْوِينِيُّ وَ جَمَاعَةٌ مِنَ اَلشِّيعَةِ فِي اَلْخَلَفِ فَذَكَرَ اِبْنُ أَبِي غَانِمٍ أَنَّ أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مَضَى وَ لاَ خَلَفَ لَهُ ثُمَّ إِنَّهُمْ كَتَبُوا فِي ذَلِكَ كِتَاباً وَ أَنْفَذُوهُ إِلَى اَلنَّاحِيَةِ وَ أَعْلَمُوهُ بِمَا تَشَاجَرُوا فِيهِ فَوَرَدَ جَوَابُ كِتَابِهِمْ بِخَطِّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ اَلسَّلاَمُ بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ  عَافَانَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِنَ اَلضَّلاَلَةِ وَ اَلْفِتَنِ وَ وَهَبَ لَنَا وَ لَكُمْ رُوحَ اَلْيَقِينِ وَ أَجَارَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنْ سُوءِ اَلْمُنْقَلَبِ إِنَّهُ أُنْهِيَ إِلَيَّ اِرْتِيَابُ جَمَاعَةٍ مِنْكُمْ فِي اَلدِّينِ وَ مَا دَخَلَهُمْ مِنَ اَلشَّكِّ وَ اَلْحَيْرَةِ فِي وُلاَةِ أُمُورِهِمْ فَغَمَّنَا ذَلِكَ لَكُمْ لاَ لَنَا وَ سَاءَنَا فِيكُمْ لاَ فِينَا لِأَنَّ اَللَّهَ مَعَنَا وَ لاَ فَاقَةَ بِنَا إِلَى غَيْرِهِ وَ اَلْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ يُوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا وَ نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ اَلْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا يَا هَؤُلاَءِ مَا لَكُمْ فِي اَلرَّيْبِ تَتَرَدَّدُونَ وَ فِي اَلْحَيْرَةِ تَنْعَكِسُونَ أَ وَ مَا سَمِعْتُمُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي  اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ  أَ وَ مَا عَلِمْتُمْ مَا جَاءَتْ بِهِ اَلْآثَارُ مِمَّا يَكُونُ وَ يُحَدَّثُ فِي أَئِمَّتِكُمْ عَنِ اَلْمَاضِينَ وَ اَلْبَاقِينَ مِنْهُمْ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ أَ وَ مَا رَأَيْتُمْ كَيْفَ جَعَلَ اَللَّهُ لَكُمْ مَعَاقِلَ تَأْوُونَ إِلَيْهَا وَ أَعْلاَماً تَهْتَدُونَ بِهَا مِنْ لَدُنْ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى أَنْ ظَهَرَ اَلْمَاضِي عَلَيْهِ السَّلاَمُ كُلَّمَا غَابَ عَلَمٌ بَدَا عَلَمٌ وَ إِذَا أَفَلَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ فَلَمَّا قَبَضَهُ اَللَّهُ إِلَيْهِ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى أَبْطَلَ دِينَهُ وَ قَطَعَ اَلسَّبَبَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ كَلاَّ مَا كَانَ ذَلِكَ وَ لاَ يَكُونُ حَتَّى تَقُومَ اَلسَّاعَةُ وَ يَظْهَرَ أَمْرُ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ هُمْ كَارِهُونَ وَ أَنَّ اَلْمَاضِيَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَضَى سَعِيداً فَقِيداً عَلَى مِنْهَاجِ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ حَذْوَ اَلنَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ فِينَا وَصِيَّتُهُ وَ عِلْمُهُ وَ مَنْ هُوَ خَلَفُهُ وَ مَنْ هُوَ يَسُدُّ مَسَدَّهُ لاَ يُنَازِعُنَا مَوْضِعَهُ إِلاَّ ظَالِمٌ آثِمٌ وَ لاَ يَدَّعِيهِ دُونَنَا إِلاَّ جَاحِدٌ كَافِرٌ وَ لَوْ لاَ أَنَّ أَمْرَ اَللَّهِ تَعَالَى لاَ يُغْلَبُ وَ سِرَّهُ لاَ يُظْهَرُ وَ لاَ يُعْلَنُ لَظَهَرَ لَكُمْ مِنْ حَقِّنَا مَا تَبَيَّنَ مِنْهُ عُقُولُكُمْ وَ يُزِيلُ شُكُوكَكُمْ لَكِنَّهُ مَا شَاءَ اَللَّهُ كَانَ وَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ فَاتَّقُوا اَللَّهَ وَ سَلِّمُوا لَنَا وَ رُدُّوا اَلْأَمْرَ إِلَيْنَا فَعَلَيْنَا اَلْإِصْدَارُ كَمَا كَانَ مِنَّا اَلْإِيرَادُ وَ لاَ تُحَاوِلُوا كَشْفَ مَا غُطِّيَ عَنْكُمْ وَ لاَ تَمِيلُوا عَنِ اَلْيَمِينِ وَ تَعْدِلُوا إِلَى اَلشِّمَالِ وَ اِجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى اَلسُّنَّةِ اَلْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اَللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ لاَ مَا عِنْدَنَا مِنْ مَحَبَّةِ صَلاَحِكُمْ وَ رَحْمَتِكُمْ وَ اَلْإِشْفَاقِ عَلَيْكُمْ لَكُنَّا عَنْ مُخَاطَبَتِكُمْ فِي شُغُلٍ فِيمَا قَدِ اُمْتُحِنَّا بِهِ مِنْ مُنَازَعَةِ اَلظَّالِمِ اَلْعُتُلِّ اَلضَّالِّ اَلْمُتَتَابِعِ فِي غَيِّهِ اَلْمُضَادِّ لِرَبِّهِ اَلدَّاعِي مَا لَيْسَ لَهُ اَلْجَاحِدِ حَقَّ مَنِ اِفْتَرَضَ اَللَّهُ طَاعَتَهُ اَلظَّالِمِ اَلْغَاصِبِ وَ فِي اِبْنَةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ وَ سَيُرْدِي اَلْجَاهِلَ رَدَاءَةُ عَمَلِهِ وَ سَيَعْلَمُ اَلْكَافِرُ لِمَنْ عُقْبَى اَلدّٰارِ  عَصَمَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِنَ اَلْمَهَالِكِ وَ اَلْأَسْوَاءِ وَ اَلْآفَاتِ وَ اَلْعَاهَاتِ كُلِّهَا بِرَحْمَتِهِ فَإِنَّهُ وَلِيُّ ذَلِكَ وَ اَلْقَادِرُ عَلَى مَا يَشَاءُ وَ كَانَ لَنَا وَ لَكُمْ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى جَمِيعِ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ اَلْأَوْلِيَاءِ وَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً .)

[5] سوره مبارکه تحریم، آیه 6 (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ)

[6] علل الشرایع، جلد 1، صفحه 187 (فَقَالَ عَلِيٌّ (ع) فَإِنِّي ضَمِنْتُ لَهُمَا ذَلِكِ قَالَتْ إِنْ كُنْتَ قَدْ ضَمِنْتَ لَهُمَا شَيْئاً فَالْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ النِّسَاءُ تَتَّبِعُ الرِّجَالَ لَا أُخَالِفُ عَلَيْكَ بِشَيْءٍ فَأْذَنْ لِمَنْ أَحْبَبْتَ فَخَرَجَ عَلِيٌّ (ع) فَأَذِنَ لَهُمَا فَلَمَّا وَقَعَ بَصَرُهُمَا عَلَى فَاطِمَةَ (ع) سَلَّمَا عَلَيْهَا فَلَمْ تَرُدَّ عَلَيْهِمَا وَ حَوَّلَتْ وَجْهَهَا عَنْهُمَا فَتَحَوَّلَا وَ اسْتَقْبَلَا وَجْهَهَا حَتَّى فَعَلَتْ مِرَاراً وَ قَالَتْ يَا عَلِيُّ جَافِ الثَّوْبَ وَ قَالَتْ لِنِسْوَةٍ حَوْلَهَا حَوِّلْنَ وَجْهِي فَلَمَّا حَوَّلْنَ وَجْهَهَا حَوَّلَا إِلَيْهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّمَا أَتَيْنَاكِ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِكِ وَ اجْتِنَابَ سَخَطِكِ نَسْأَلُكِ أَنْ تَغْفِرِي لَنَا وَ تَصْفَحِي عَمَّا كَانَ مِنَّا إِلَيْكِ قَالَتْ لَا أُكَلِّمُكُمَا مِنْ رَأْسِي كَلِمَةً وَاحِدَةً أَبَداً حَتَّى أَلْقَى أَبِي وَ أَشْكُوَكُمَا إِلَيْهِ وَ أَشْكُوَ صَنِيعَكُمَا وَ فِعَالَكُمَا وَ مَا ارْتَكَبْتُمَا مِنِّي قَالا إِنَّا جِئْنَا مُعْتَذِرَيْنِ مبتغين [مُبْتَغِيَيْنِ مَرْضَاتَكِ فَاغْفِرِي وَ اصْفَحِي عَنَّا وَ لَا تُؤَاخِذِينَا بِمَا كَانَ مِنَّا فَالْتَفَتَتْ إِلَى عَلِيٍّ (ع) وَ قَالَتْ إِنِّي لَا أُكَلِّمُهُمَا مِنْ رَأْسِي كَلِمَةً حَتَّى أَسْأَلَهُمَا عَنْ شَيْءٍ سَمِعَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ فَإِنْ صَدَّقَانِي رَأَيْتُ رَأْيِي قَالا اللَّهُمَّ ذَلِكَ لَهَا وَ إِنَّا لَا نَقُولُ إِلَّا حَقّاً وَ لَا نَشْهَدُ إِلَّا صِدْقاً فَقَالَتْ أَنْشُدُكُمَا اللَّهَ أَ تَذْكُرَانِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) اسْتَخْرَجَكُمَا فِي جَوْفِ اللَّيْلِ لِشَيْءٍ كَانَ حَدَثَ مِنْ أَمْرِ عَلِيٍّ فَقَالا اللَّهُمَّ نَعَمْ فَقَالَتْ أَنْشُدُكُمَا بِاللَّهِ هَلْ سَمِعْتُمَا النَّبِيَّ (ص) يَقُولُ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهَا مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي فَكَانَ كَمَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي وَ مَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي كَانَ كَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي قَالا اللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَتِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ثُمَّ قَالَتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ فَاشْهَدُوا يَا مَنْ حَضَرَنِي أَنَّهُمَا قَدْ آذَيَانِي فِي حَيَاتِي وَ عِنْدَ مَوْتِي وَ اللَّهِ لَا أُكَلِّمُكُمَا مِنْ رَأْسِي كَلِمَةً حَتَّى أَلْقَى رَبِّي فَأَشْكُوَكُمَا بِمَا صَنَعْتُمَا بِي وَ ارْتَكَبْتُمَا مِنِّي فَدَعَا أَبُو بَكْرٍ بِالْوَيْلِ وَ الثُّبُورِ وَ قَالَ لَيْتَ أُمِّي لَمْ تَلِدْنِي فَقَالَ عُمَرُ عَجَباً لِلنَّاسِ كَيْفَ وَلَّوْكَ أُمُورَهُمْ وَ أَنْتَ شَيْخٌ قَدْ خَرِفْتَ تَجْزَعُ لِغَضَبِ امْرَأَةٍ وَ تَفْرَحُ بِرِضَاهَا وَ مَا لِمَنْ أَغْضَبَ امْرَأَةً وَ قَامَا وَ خَرَجَا قَالَ فَلَمَّا نُعِيَ إِلَى فَاطِمَةَ نَفْسُهَا أَرْسَلَتْ إِلَى أُمِّ أَيْمَنَ وَ كَانَتْ أَوْثَقَ نِسَائِهَا عِنْدَهَا وَ فِي نَفْسِهَا فَقَالَتْ لَهَا يَا أُمَّ أَيْمَنَ إِنَّ نَفْسِي نُعِيَتْ إِلَيَّ فَادْعِي لِي عَلِيّاً فَدَعَتْهُ لَهَا فَلَمَّا دَخَلَ عَلَيْهَا قَالَتْ لَهُ يَا ابْنَ الْعَمِّ أُرِيدُ أَنْ أُوصِيَكَ)

[7] حقوق آل البيت عليهم السلام في الكتاب والسّنّة باتّفاق الأمّة، جلد 1، صفحه 185 (قالا لها: كيف أنت يا بنت رسول الله ؟ قالت: بخير بحمد الله. ثم قالت لهما: ما سمعتما النبي صلى الله عليه وآله يقول: فاطمة بضعة مني فمن اذاها فقد اذاني ومن آذاني فقد آذى الله) ؟ قالا: بلى. قالت: فوالله لقد اذيتماني. قال: فخرجا من عندها عليها السلام وهي ساخطة عليهما [1]. وفي ارشاد القلوب للديلمي بسنده عن الصديقة فاطمة سلام الله عليها قالت: (فجمعوا الحطب الجزل على بابنا وأتوا بالنار ليحرقوه ويحرقونا فوقفت بعضادة الباب وناشدتهم بالله وبأبي أن يكفوا عنا وينصرونا فأخذ عمر السوط من يد قنفذ مولى عمر فضرب به عضدي فالتوى السوط على عضدي حتى صار كالدملج وركل الباب برجله فرده علي وأنا حامل فسقطت لوجهي والنار تسعر وتسفع وجهي فضربني بيده حتى انتشر قرطي من اذني وجائني المخاض فأسقطت محسنا قتيلا بغير جرم…).)

[8] صحیح بخاری، جلد 5، صفحه 139 (حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ، حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، عَنْ عُقَيْلٍ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، أَنَّ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ، بِنْتَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَرْسَلَتْ إِلَى أَبِي بَكْرٍ تَسْأَلُهُ مِيرَاثَهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَدِينَةِ، وَفَدَكٍ وَمَا بَقِيَ مِنْ خُمُسِ خَيْبَرَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «§لاَ نُورَثُ، مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ، إِنَّمَا يَأْكُلُ آلُ مُحَمَّدٍ – صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ – فِي هَذَا المَالِ»، وَإِنِّي وَاللَّهِ لاَ أُغَيِّرُ شَيْئًا مِنْ صَدَقَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ حَالِهَا الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَلَأَعْمَلَنَّ فِيهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ أَنْ يَدْفَعَ إِلَى فَاطِمَةَ مِنْهَا شَيْئًا، فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ، فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ، وَعَاشَتْ بَعْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا، وَلَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عَلَيْهَا، وَكَانَ لِعَلِيٍّ مِنَ النَّاسِ وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ، فَلَمَّا تُوُفِّيَتِ اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ النَّاسِ، فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أَبِي بَكْرٍ وَمُبَايَعَتَهُ، وَلَمْ يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الأَشْهُرَ، فَأَرْسَلَ إِلَى أَبِي بَكْرٍ: أَنِ ائْتِنَا وَلاَ يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ، كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ، فَقَالَ عُمَرُ: لاَ وَاللَّهِ لاَ تَدْخُلُ عَلَيْهِمْ وَحْدَكَ، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: وَمَا عَسَيْتَهُمْ أَنْ يَفْعَلُوا بِي، وَاللَّهِ لآتِيَنَّهُمْ، فَدَخَلَ عَلَيْهِمْ أَبُو بَكْرٍ، فَتَشَهَّدَ عَلِيٌّ، فَقَالَ: إِنَّا قَدْ عَرَفْنَا فَضْلَكَ وَمَا أَعْطَاكَ اللَّهُ -[140]-، وَلَمْ نَنْفَسْ عَلَيْكَ خَيْرًا سَاقَهُ اللَّهُ إِلَيْكَ، وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالأَمْرِ، وَكُنَّا نَرَى لِقَرَابَتِنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَصِيبًا، حَتَّى فَاضَتْ عَيْنَا أَبِي بَكْرٍ، فَلَمَّا تَكَلَّمَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَرَابَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَحَبُّ إِلَيَّ أَنْ أَصِلَ مِنْ قَرَابَتِي، وَأَمَّا الَّذِي شَجَرَ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ مِنْ هَذِهِ الأَمْوَالِ، فَلَمْ آلُ فِيهَا عَنِ الخَيْرِ، وَلَمْ أَتْرُكْ أَمْرًا رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَصْنَعُهُ فِيهَا إِلَّا صَنَعْتُهُ، فَقَالَ عَلِيٌّ لِأَبِي بَكْرٍ: مَوْعِدُكَ العَشِيَّةَ لِلْبَيْعَةِ، فَلَمَّا صَلَّى أَبُو بَكْرٍ الظُّهْرَ رَقِيَ عَلَى المِنْبَرِ، فَتَشَهَّدَ، وَذَكَرَ شَأْنَ عَلِيٍّ وَتَخَلُّفَهُ عَنِ البَيْعَةِ، وَعُذْرَهُ بِالَّذِي اعْتَذَرَ إِلَيْهِ، ثُمَّ اسْتَغْفَرَ وَتَشَهَّدَ عَلِيٌّ، فَعَظَّمَ حَقَّ أَبِي بَكْرٍ، وَحَدَّثَ: أَنَّهُ لَمْ يَحْمِلْهُ عَلَى الَّذِي صَنَعَ نَفَاسَةً عَلَى أَبِي بَكْرٍ، وَلاَ إِنْكَارًا لِلَّذِي فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ، وَلَكِنَّا نَرَى لَنَا فِي هَذَا الأَمْرِ نَصِيبًا، فَاسْتَبَدَّ عَلَيْنَا، فَوَجَدْنَا فِي أَنْفُسِنَا، فَسُرَّ بِذَلِكَ المُسْلِمُونَ، وَقَالُوا: أَصَبْتَ، وَكَانَ المُسْلِمُونَ إِلَى عَلِيٍّ قَرِيبًا، حِينَ رَاجَعَ الأَمْرَ المَعْرُوفَ)

[9] تفسير نور الثقلين، جلد ۵، صفحه ۷۰ (وَ بِإِسْنَادِهِ إِلَى إِبْرَاهِيمَ اَلْكَرْخِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ .- أَوْ قَالَ لَهُ رَجُلٌ-: أَصْلَحَكَ اَللَّهُ أَ لَمْ يَكُنْ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَوِيّاً فِي دِينِ اَللَّهِ؟ قَالَ: بَلَى قَالَ: وَ كَيْفَ ظَهَرَ عَلَى اَلْقَوْمِ وَ كَيْفَ لَمْ يَدْفَعْهُمْ؟ مَا يَمْنَعُهُ مِنْ ذَلِكَ؟ قَالَ: آيَةٌ فِي كِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، قُلْتُ: وَ أَيُّ آيَةٍ هِيَ؟ قَالَ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا اَلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذٰاباً أَلِيماً»  إِنَّهُ كَانَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَدَائِعُ مُؤْمِنُونَ فِي أَصْلاَبِ قَوْمٍ كَافِرِينَ وَ مُنَافِقِينَ وَ لَمْ يَكُنْ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِيَقْتُلَ اَلْآبَاءَ حَتَّى تَخْرُجَ اَلْوَدَائِعُ فَلَمَّا خَرَجَ اَلْوَدَائِعُ ظَهَرَ عَلَى مَنْ ظَهَرَ فَقَاتَلَهُ، وَ كَذَلِكَ قَائِمُنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ لَنْ يَظْهَرَ أَبَداً حَتَّى تَظْهَرَ وَدَائِعُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَإِذَا ظَهَرَتْ ظَهَرَ عَلَى مَنْ ظَهَرَ فَيَقْتُلُهُمْ.)

[10] سوره مبارکه فتح، آیه 25 (هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ ۚ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۖ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا)

[11] خطبه شقشقیه نهج البلاغه

[12] بحارالانوار، جلد 43، صفحه 178 ((وَ قَدْ صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع صَلَاةَ الظُّهْرِ وَ أَقْبَلَ يُرِيدُ الْمَنْزِلَ إِذَا اسْتَقْبَلَتْهُ الْجَوَارِي بَاكِيَاتٍ‏ حَزِينَاتٍ‏ فَقَالَ‏ لَهُنَّ مَا الْخَبَرُ وَ مَا لِي أَرَاكُنَّ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ فَقُلْنَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ ع وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا … وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالًا فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ وَ أَقْبَلَ حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَى الْفُقَرَاءِ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا ابْنَةَ مَنْ صَلَّى بِالْمَلَائِكَةِ فِي السَّمَاءِ مَثْنَى مَثْنَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ قَالَ فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْهِ وَ بَكَتْ وَ بَكَى وَ قَالَ مَا الَّذِي تَجِدِينَهُ فَأَنَا ابْنُ عَمِّكِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَتْ يَا ابْنَ الْعَمِّ إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ …. ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ‏ ابْكِنِي إِنْ بَكَيْتَ يَا خَيْرَ هَادٍ وَ اسْبِلِ الدَّمْعَ فَهُوَ يَوْمُ الْفِرَاقِ‏ يَا قَرِينَ الْبَتُولِ أُوصِيكَ بِالنَّسْلِ‏ فَقَدْ أَصْبَحَا حَلِيفَ اشْتِيَاقٍ‏ ابْكِنِي وَ ابْكِ لِلْيَتَامَى وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاقِ‏ فَارَقُوا فَأَصْبَحُوا يَتَامَى حَيَارَى‏ يَحْلِفُ اللَّهَ فَهُوَ يَوْمُ الْفِرَاقِ‏ قَالَتْ فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ ع مِنْ أَيْنَ لَكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ هَذَا الْخَبَرُ وَ الْوَحْيُ قَدِ انْقَطَعَ عَنَّا فَقَالَتْ يَا أَبَا الْحَسَنِ رَقَدْتُ السَّاعَةَ فَرَأَيْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص … قَالَ هَلُمِّي إِلَيَّ يَا بُنَيَّةِ فَإِنِّي إِلَيْكِ مُشْتَاقٌ فَقُلْتُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَشَدُّ شَوْقاً مِنْكَ إِلَى لِقَائِكَ فَقَالَ أَنْتِ اللَّيْلَةَ عِنْدِي وَ هُوَ الصَّادِقُ لِمَا وَعَدَ وَ الْمُوفِي لِمَا عَاهَدَ فَإِذَا أَنْتَ قَرَأْتَ يس فَاعْلَمْ أَنِّي قَدْ قَضَيْتُ نَحْبِي فَغَسِّلْنِي وَ لَا تَكْشِفْ عَنِّي فَإِنِّي طَاهِرَةٌ مُطَهَّرَةٌ وَ لْيُصَلِّ عَلَيَّ مَعَكَ مِنْ أَهْلِيَ الْأَدْنَى فَالْأَدْنَى وَ مَنْ رُزِقَ أَجْرِي وَ ادْفِنِّي لَيْلًا فِي قَبْرِي بِهَذَا أَخْبَرَنِي حَبِيبِي رَسُولُ اللَّهِ.)