همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان 1441 هـ ق، حجت الاسلام کاشانی بامداد روز یکشنبه مورخ 07 اردیبهشت ماه 1399 مصادف با سحر دومین روز ماه مبارک رمضان در برنامه زنده تلویزیونی «ماه من» شبکه سوم سیما حضور یافتند و پیرامون موضوع «پدر و مادر امیرالمؤمنین سلام الله علیه؛ پدر و مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله» به گفتگو پرداختند که مشروح این مصاحبه تقدیم حضورتان می گردد.
⚠️⚠️ بدلیل نقص فنی در ضبط برنامه فایل تصویری استثنائا ناقص (حدود نیمی از برنامه) می باشد.
برای دریافت فایل صوتی این جلسه، اینجا کلیک نمایید.
برای دریافت فایل تصویری این جلسه، اینجا کلیک نمایید.
برای مشاهده و دریافت فایل PDF بسته مستندات این جلسه، اینجا کلیک نمایید.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
مقدّمه
ما میتوانیم موضوعاتِ زیادی را مطرح کنیم ولی به نظرِ بنده هم برای فضای امروزِ جامعه و هم برای اینکه یقین دارم ان شاء الله حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از ما راضی میشوند امشب راجع به خانهای که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در آن به دنیا آمدهاند صحبت میکنیم، پدر و مادرِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، و آیهای که قرار گذاشتیم هر شب حداقل یک آیهای را بخوانیم و ذیلِ آن با یکدیگر گفتگو کنیم آیه ششم سوره مبارکه ضحی است، «أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَی» ای پیغمبر من! آیا اینطور نبود که تو یتیم بودی و من به تو پناه و مأوا دادم و تو را از یتیمی درآوردم؟
مفسّرین اینجا حرفهای مختلفی زدهاند که با توجّه به حالِ سحر و فضای عمومی برنامه من یکی از آنها را عرض میکنم که موضوعِ بحثِ ماست، وگرنه مفسّرین چیزهای دیگری هم فرمودهاند.
عظمتِ حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها
اگر خدای نکرده کسی پدر یا مادر یا هردو عزیز را از دست بدهد و گَردِ یتیمی بر روی انسان بنشیند دیگر هیچ چیزی نمیتواند آن را جبران کند، جای آن پُر نمیشود، حتّی اگر در بزرگسالی این اتّفاق بیفتد و خدای نکرده انسان پدر یا مادرِ خود را از دست بدهد.
وقتی خدای متعال در سوره مبارکه ضحی نعمتهای ویژهی خود را بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میشمارد یکی این است که تو یتیم شده بودی اما جزوِ منّتها و نعمتهای ویژهی من به تو این است که یک مرتبهی دیگر یک پدر و مادری به تو دادم که جای پدر و مادرِ تو را پُر کرد و تو را از یتیمی درآوردند.
ان شاء الله من فدای حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها بشوم که همچنین کاری را کردهاند، این کار خیلی ویژه است. حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها پدر و مادرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند، «أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَی».
این پناه دادنِ حضرت حق… ما میگوییم خدای متعال «رزّاق» است، بله «رزّاق» است ولی یک ظرف و مجرایی برای رزق قرار میدهد، یکی از ویژههای مجرای پناه دادن و مأوا دادنِ خدای متعال حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها هستند.
اصلاً رفتارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با این دو بزرگوار یک طوری بود که همه از مهربانیِ آن دو بزرگوار تعجّب میکردند، اصلاً از قبل از اینکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به دنیا بیایند اینطور بودند.
بشارتِ حضرت ابوطالب علیه السلام به حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها
ممکن است کسی تصوّر کند که حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها نسبت به مادرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم «جاری» هستند و اختلافاتی هست، اما وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به دنیا آمدند حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها دویدند تا بیایند به حضرت ابوطالب علیه السلام تبریک بگویند…
حضرت ابوطالب علیه السلام خیلی بهتان خوردهاند، مثلاً اینکه صد سال به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام جسارت میکردند و ایشان را لعن میکردند در طولِ تاریخ از بین رفته است، اما آن بهتانها به حضرت ابوطالب سلام الله علیه هنوز هست، ولی این بزرگواران اولیاء ویژهی خدای متعال بودند، چشمِ آن بزرگواران باز بود…
حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها دویدند تا بیایند به حضرت ابوطالب علیه السلام تبریک بگویند، ایشان فرمودند: «اِصْبِرِي سَبْتاً»[1] سی سال صبر کن «أُبَشِّرْكِ بِمِثْلِهِ إِلاَّ اَلنُّبُوَّةَ» من هم سی سالِ دیگر به تو بشارت میدهم، یک نفر مانندِ او به دنیا خواهد آمد ولی «نبی» نیست؛ منظور «حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام» است.
علاقهی رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها
به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گفتند: چرا این دو نفر را اینقدر دوست دارید؟ فرمودند: ایشان پدر و مادرِ من بودند.
توجّه داشته باشید که پدر و مادر در یک خانه تفاوتی برای فرزندانِ خود قائل نمیشوند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: آنها مرا نسبتِ به فرزندانِ دیگرشان خیلی تحویل میگرفتند، گاهی در خانه گرسنه بودند اما نمیگذاشتند من گرسنه باشم، گاهی لباسِ فرزندانشان مناسب نبود اما نمیگذاشتند لباسِ من نامناسب باشد، (وضعِ مالیِ خوبی نداشتند).
این بالاتر از این است که کسی یک حرفِ سستی بزند که «نگاهِ قبیلهای و فامیلی»… چه کسی شخصی را به فرزندِ خود ترجیح میدهد؟ الا اینکه باید یک عقیدهای داشته باشد.
لذا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میفرمودند که حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها پدر و مادرِ من بودند.
حضرت ابوطالب صلوات الله علیه خیلی برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم زحمت کشیدند، حضرت ابوطالب علیه السلام باید تقیّه میکردند و اعلام نمیکردند که بتوانند با مشرکان تعامل کنند و جانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را حفظ کنند، ولی حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها از همان ابتدا ایمان آوردند و جزوِ ده یازده مسلمانِ اول هستند، اما یکی از دُمِ خروسهای دروغِ معاذالله کُفرِ جناب ابوطالب علیه السلام همین است که در این خانه چطور اینها از یکدیگر جدا نشدند و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها ایمان آورده بودند؟!
شعرِ زیبای حضرت ابوطالب علیه السلام دربارهی رسول خدا صلی الله علیه و آله
حضرت ابوطالب علیه السلام در مدحِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اشعارِ عجیبی دارند، یکی از آنها خیلی عجیب است، حتّی بعضیها با این شعر حاجت گرفتهاند، این نشان میدهد که حضرت ابوطالب علیه السلام به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ایمان داشتهاند.
وقتی بعضیها بر علیه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حرفهای زشت و بهتانهایی زدند ایشان اینطور فرمودند… چون حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام اشعارِ پدرِ خود را دوست داشتند من آنها را میخوانم، حضرت ابوطالب علیه السلام فرمودند:
«لقد عَلموا أنَّ ابْنَنا لا مُكذَّبٌ»[2]، هر چه میخواهند راجع به این پسرِ ما و شیرمردِ ما حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حرف بزنند بزنند، نمیشود او را تکذیب کرد، حقیقتِ ایشان روشن است، ایشان آفتاب هستند، راهی برای تکذیبِ ایشان نیست.
«لَدَيْنَا وَ لَا يَعْبَأُ بِقِيلِ الْأَبَاطِلِ» اباطیلگوها هرچه میخواهند بگویند بگویند، ما اهمیّت نمیدهیم، ما به او ایمان داریم.
«وَ أَبْيَضَ يُسْتَسْقَى الْغَمَامُ بِوَجْهِهِ» آن سپیدروی آبروداری که عالَم برای روزیخوردن و باریدنِ باران و برای اینکه رحمت نازل بشود به او متوسّل میشوند و به دامانِ او چنگ میزنند «ثِمَالُ الْيَتَامَى عِصْمَةٌ لِلْأَرَامِلِ» پناهگاهِ یتیمان و محافظِ زنانِ بیسرپرست و یارِ بیکسان…
آنقدر این عبارتِ «ثِمَالُ الْيَتَامَى عِصْمَةٌ لِلْأَرَامِلِ» برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای مؤمنین جذّاب بود که وقتی آخرین دیدارِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اتّفاق افتاد، وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در بستری بیماری بودند و لحظاتِ احتضارِ عروجِ روح ملکوتیِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خود را روی بدنِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم انداختند…
چقدر آیه در مدحِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم داریم؟ خطبهی فدکیّهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ببینید که چندین آیهی قرآن کریم را خواندهاند، قرآن در سینهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خود را روی بدنِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم انداختند و بجای اینکه آیهای بخوانند اینطور فرمودند:
«وَ أَبْيَضَ يُسْتَسْقَى الْغَمَامُ بِوَجْهِهِ ثِمَالُ الْيَتَامَى عِصْمَةٌ لِلْأَرَامِلِ»
یعنی وقتی پدرِ خود را نگاه کردند فرمودند: ای پناهگاهِ یتیمان و محافظِ زنانِ بیسرپرست و یارِ بیکسان… عجیب است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اینقدر جملهی حضرت ابوطالب سلام الله علیه را پسندیدهاند.
ایثارِ حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها
حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها در مورد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ایشان را فقط در مورد لباس نسبت به فرزندانِ خود ترجیح ندادند، یعنی من امشب در حالِ بیان از پدر و مادرِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستم اما قبل از آن میگویم این دو بزرگوار پدر و مادرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم بودند، و این موضوع عظمتِ این دو بزرگوار را نشان میدهد، درواقع فقط لباس و غذا ایثار نکردند، وقتی شعب ابیطالب پیش آمد…
من الآن نمیخواهم این بحثهای اختلافی و فنّی را عرض کنم، به عزیزانمان یک جمله عرض کنم که به رسم برنامه «سمت خدا» مستندات را با دو سه روز تأخیر در کانالها و فضای مجازی منتشر میکنیم، عزیزانی که اهل تحقیق هستند میتوانند به آنجا مراجعه نمایند، من اینجا دیگر نامِ کتاب و … را نمیبرم که حواسِ عزیزانی که در حالِ میل کردنِ سحری هستند پرت نشود.
اختلاف است که حضرت ابوطالب سلام الله علیه چه زمانی از دنیا رفتهاند، به آن اختلافات توجّه داریم.
ایثارِ حضرت ابوطالب علیه السلام و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برای جان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم
وقتی شعب ابیطالب پیش آمد و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و بنیهاشمیان را در یک درّهای بردند و اینها را بشدّت محاصرهی اقتصادی کردند جانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در خطر بود، حضرت ابوطالب سلام الله علیه دستِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را میرفتند و میگشتند و یک جای خوبی برای استراحت پیدا میکردند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را برای استراحت به آنجا دعوت میکردند و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام مراقبت میکردند، وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم قدری میماندند ممکن بود که جای ایشان لو برود.
عبارت این است: «لَمَّا نَامَتِ اَلْعُيُونُ»[3] وقتی چشمها میخوابید «جَاءَ أَبُو طَالِبٍ وَ مَعَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَقَامَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ» حضرت ابوطالب علیه السلام میآمدند و میفرمودند: یا رسول الله! از اینجا بلند شوید و به آنجا بروید، سپس حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را جای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواباندند که اگر حمله کردند به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بخورند و جانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حفظ بشود. یعنی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام «لیلة المَبیتها» داشتند.
یک روز که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام احساس کردند خطرِ ترور جدّی است به پدرِ خود فرمودند: «يَا أَبَتَاهْ إِنِّي مَقْتُولٌ» امشب مرا میکشند، ببینید جناب ابوطالب علیه السلام چه فرمودند…
چقدر به این مردِ خدا جسارتِ «بیایمانی» شده است… جناب ابوطالب سلام الله علیه اینطور فرمودند:
اِصْبِرَنْ يَا بُنَيُّ فَالصَّبْرُ أَحْجَى كُلُّ حَيٌٍّ مَصِيرُهُ لِشُعُوبٍ
پسرم صبر کن! «صبر» عاقلانه است، بعداً نتیجهی آن را میبینی، بالاخره انسان باید یک روزی بمیرد.
قَدْ بَذَلْنَاكَ وَ اَلْبَلاَءُ شَدِيدٌ لِفِدَاءِ اَلنَّجِيبِ وَ اِبْنِ اَلنَّجِيبِ
من تو را در این بلای شدید فدای این این بزرگزادهی پسرِ آن بزرگزاده میکنم.
آیا میشود انسان پسرِ خود را اینطور در «بحثِ قبیلهای» فدا کند؟؟؟
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام پاسخ دادند: خیلی زیباست، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کردند:
أَ تَأْمُرُنِي بِالصَّبْرِ فِي نَصْرِ أَحْمَدَ وَ وَ اَللَّهِ مَا قُلْتُ اَلَّذِي قُلْتُ جَازِعاً
آیا به من دستور میدهید که در یاریِ احمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) تلاش کنم؟ وقتی من گفتم «کشته میشوم» از روی ترس نبود.
وَ لَكِنَّنِي أَحْبَبْتُ إِظْهَارَ نُصْرَتِي وَ تَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَزَلْ لَكَ طَائِعاً
میخواستم بگویم من آماده هستم، من میدانم که احتمال دارد کشته بشوم، پدر جان! بدانید که اگر دستور بدهید حتما انجام میدهم.
جناب ابوطالب علیه السلام کسی هستند که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمایند که «من مطیعِ شما هستم».
امام صادق صلوات الله علیه در یک روایتی که در کافی «سند صحیح» است فرمودند: جدّ ما جناب ابوطالب علیه السلام خیلی مظلوم بودند، مانندِ اصحابِ کهف بودند، مجبور بودند ظاهراً اظهارِ شرک کنند که بتوانند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را حفظ کنند، از طرفی ایمان در دلِ ایشان سرشار بود، و خدای متعال در قیامت به او اجرِ دو برابری میدهد، چون ایمان آوردند اما متأسّفانه مواهبِ ایمان و همنشینی با مؤمنان و دیدنِ پیروزیهای مؤمنان را نچشیدند.
این اشعار را خواندم که ببینیم چرا حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام دوست داشتند دیوانِ پدرِ ایشان مدوّن بشود تا این بهتانها برداشته بشود. قطعاً اینطور است که جدای از سیرِ تاریخ کمکاریِ ما هم در میان هست که این شخصیت مهجور و غریب هستند.
مقامِ حضرت ابوطالب علیه السلام در بیان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
روزی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میخواستند از پدرِ خویش بفرمایند، فرمودند: اگر پدرم بخواهد برای همهی گنهکارهای روی زمین شفاعت کند خدای متعال قبول میکند. بعد یک عبارتِ عجیبی فرمودند که خیلی جانسوز است، فرمودند: من «قسیم النّار» هستم آیا پدرِ من به جهنّم میرود؟! چه چیزی میگویید؟!؟ بعد فرمودند: بخدا روز قیامت نورِ جناب ابوطالب علیه السلام بر تمامِ نورها بجز پنج نور (که حضرت فرمودند یعنی چهارده معصوم علیهم السلام) غلبه خواهد کرد. این شخصیت اینطور عظیم الشّأن هستند.
روایتی در کتاب «صحیح بخاری» هست که میگوید: ابوطالب سلام الله علیه معاذالله مشرک از دنیا رفتند، ولی برای اینکه شما دشمنی را ببینید روایتِ 4675 است؛ آیه مبارکه 113 سوره توبه کجا نازل شده است؟ همه گفتهاند در مدینه، جناب ابوطالب علیه السلام کجا از دنیا رفتهاند؟ مکّه. این روایت «صحیح بخاری» میگوید: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آخرین لحظاتِ جناب ابوطالب علیه السلام بالای سرِ ایشان آمدند و گفتند ایمان بیاورید، ایمان نیاوردند و آیه نازل شد… مسلّماً این دروغ واضح است!
این آیات ر مدینه نازل شده است!
«ابن ابی الحدید» میگوید و خودِ بنده هم در تحقیق به این موضوع رسیدهام، الآن قصد ندارم حالِ سحرِ عزیزان بهم بخورد، عمدهی روایاتِ نستجیربالله کفرِ جناب ابوطالب سلام الله علیها را مغیره ملعون و عمروعاص معلوم گفتهاند، از همین دو نفر ماجرا کاملاً مشخص است! پس ما ادامهی بحث را میگوییم.
روایاتِ زیادی داریم، امام سجّاد علیه السلام فرمودند: آیا خجالت نمیکشند که به جناب ابوطالب علیه السلام نسبتِ کفر میدهند؟ ایشان که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آنقدر نسبت به او علاقه داشتند.
وقتی جناب ابوطالب علیه السلام از دنیا رفتند و میخواستند پیکرِ ایشان را تشییع کنند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به دنبالِ پیکرِ جناب ابوطالب علیه السلام افتادند و فرمودند: عمو جان! حقِ صلهی رحم را بجا آوردید، کودک بودم و شما مرا همراهی کردید و برای من پدری کردید، وقتی بزرگ شدم از من حمایت کردید.
مقامِ حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها
مادرِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هم از آن زنانِ عجیب بودند، همانطور که حضرت ابوطالب علیه السلام از سی سال بعد خبر داشتند، وقتی حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام باردار شدند، عباس برادرِ حضرت ابوطالب علیه السلام میگوید: ایستاده بودیم و دیدیم حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها به خانه خدا نزدیک شدند و دست بلند کردند و فرمودند: خدایا! من به تو ایمان دارم، به همهی پیغمبرانِ تو ایمان دارم.
هنوز حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ظاهراً نبی نشدهاند و اعلام نشده است، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ده سال قبل از نبوّت به دنیا آمدهاند.
در ادامه فرمودند: خدایا! من به همهی کتابهای آسمانیِ تو ایمان دارم، خدایا! من یقین دارم به این مولودی که در رحمِ من است و با من انس گرفته است و مرا آرام کرده است «أَنَا مُوقِنَةٌ أَنَّهُ إِحْدَى آيَاتِكَ»[4] میدانم این فرزندی که میخواهم به دنیا بیاورم از آیاتِ عظمای توست.
حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها خیلی به حرفِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گوش میدادند، یک روزی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: وقتی قیامت بشود همه مانندِ روزِ ولادت برهنه هستند، ناگهان دیدند صدای حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها از بینِ زنان بلند شد و فرمودند: وای از عریانی و آبروریزی.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: ان شاء الله خدای متعال تو را پوشیده مبعوث میکند.
بعد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از «فشار قبر» فرمودند و صدای حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها بلند شد و فرمودند: خدایا! ما ناتوان هستیم. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: من تو را کفایت میکنم.
وقتی حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها از دنیا رفتند حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به محضرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمدند و در حالِ گریه کردن بودند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: چه شده است؟ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کردند: یا رسول الله! مادرم از دنیا رفته است… حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «وَ اُمّی والله»، بخدا قسم من هم مادرِ خود را از دست دادم.
بعد نوشتند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دویدند و خودشان را بالای سرِ پیکرِ حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها رساندند و شروع کردند به گریه کردن، فرمودند: خانمها ایشان را غسل بدهند، سپس حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم لباسِ خاصّ خود را کفنِ ایشان قرار دادند، وقتی قبر را کندند رفتند و جای ایشان خوابیدند و وقتی حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها را دفن کردند و همه عقب رفتند دیدند که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم صورتِ خود را نزدیکِ قبرِ فاطمه بنت اسد سلام الله علیها گذاشتهاند و در حالِ صحبت کردن با ایشان هستند و گریه میکنند. بعد دیدند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند: «إبنُکِ، إبنُکِ» پسرِ توست، پسرِ توست.
پرسیدند: یا رسول الله! چه میفرمایید؟ فرمودند: من به حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها وعده داده بودم، الآن از ایشان سؤال میکنند «مَن إمامُک؟»، من هم میگویم: پسرتِ توست.
[1] الکافي، جلد ۱، صفحه ۴۵۲ (اَلْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى اَلْفَارِسِيِّ عَنْ أَبِي حَنِيفَةَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنِ اَلْوَلِيدِ بْنِ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ جَاءَتْ إِلَى أَبِي طَالِبٍ لِتُبَشِّرَهُ بِمَوْلِدِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ أَبُو طَالِبٍ اِصْبِرِي سَبْتاً أُبَشِّرْكِ بِمِثْلِهِ إِلاَّ اَلنُّبُوَّةَ وَ قَالَ اَلسَّبْتُ ثَلاَثُونَ سَنَةً وَ كَانَ بَيْنَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ثَلاَثُونَ سَنَةً .)
[2] الأمالی (للصدوق) ، جلد ۱، صفحه ۶۱۴
[3] الفصول المختارة من العیون و المحاسن، جلد ۱ ، صفحه۵۸ (وَ أَخْبَرَنِي اَلشَّيْخُ أَدَامَ اَللَّهُ عِزَّهُ قَالَ: لَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلاِخْتِفَاءَ مِنْ قُرَيْشٍ وَ اَلْهَرَبَ مِنْهُمْ إِلَى اَلشِّعْبِ لِخَوْفِهِ عَلَى نَفْسِهِ اِسْتَشَارَ أَبَا طَالِبٍ رَحِمَهُ اَللَّهُ عَلَيْهِ فِي ذَلِكَ فَأَشَارَ بِهِ عَلَيْهِ ثُمَّ تَقَدَّمَ أَبُو طَالِبٍ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنْ يَضْطَجِعَ عَلَى فِرَاشِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِيَقِيَهُ بِنَفْسِهِ فَأَجَابَهُ إِلَى ذَلِكَ فَلَمَّا نَامَتِ اَلْعُيُونُ جَاءَ أَبُو طَالِبٍ وَ مَعَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَقَامَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَضْجَعَ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَكَانَهُ فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا أَبَتَاهْ إِنِّي مَقْتُولٌ فَقَالَ أَبُو طَالِبٍ رَحِمَهُ اَللَّهُ اِصْبِرَنْ يَا بُنَيُّ فَالصَّبْرُ أَحْجَىكُلُّ حَيٌٍّ مَصِيرُهُ لِشُعُوبٍ قَدْ بَذَلْنَاكَ وَ اَلْبَلاَءُ شَدِيدٌلِفِدَاءِ اَلنَّجِيبِ وَ اِبْنِ اَلنَّجِيبِ لِفِدَاءِ اَلْأَغَرِّ ذِي اَلْحَسَبِ اَلثَّاقِبِوَ اَلْبَاعِ وَ اَلْفِنَاءِ اَلرَّحِيبِ إِنْ يُصِبْكَ اَلْمَنُونُ فَالنَّبْلُ يُبْرِيفَمُصِيبٌ مِنْهَا وَ غَيْرُ مُصِيبٍ كُلُّ حَيٍّ وَ إِنْ تَمَلَّى بِعَيْشٍآخِذٌ مِنْ سِهَامِهَا بِنَصِيبٍ قَالَ فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَ تَأْمُرُنِي بِالصَّبْرِ فِي نَصْرِ أَحْمَدَوَ وَ اَللَّهِ مَا قُلْتُ اَلَّذِي قُلْتُ جَازِعاً وَ لَكِنَّنِي أَحْبَبْتُ إِظْهَارَ نُصْرَتِيوَ تَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَزَلْ لَكَ طَائِعاً وَ سَعْيِي لِوَجْهِ اَللَّهِ فِي نَصْرِ أَحْمَدَنَبِيِّ اَلْهُدَى اَلْمَحْمُودِ طِفْلاً وَ يَافِعاً. وَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقَيْتُ بِنَفْسِي خَيْرَ مَنْ وَطِئَ اَلْحَصَىوَ مَنْ طَافَ بِالْبَيْتِ اَلْعَتِيقِ وَ بِالْحِجْرِ رَسُولُ إِلَهِ اَلْخَلْقِ إِذْ مَكَرُوا بِهِفَنَجَّاهُ ذُو اَلطَّوْلِ اَلْكَرِيمُ مِنَ اَلْمَكْرِ وَ بَاتَ رَسُولُ اَللَّهِ بِالشِّعْبِ آمِناًوَ ذَلِكَ فِي حِفْظِ اَلْإِلَهِ وَ فِي سِتْرِ وَ بِتُّ أُرَاعِيهِمْ وَ هُمْ يُنْبِؤُنَنِيوَ قَدْ صَبَرَتْ نَفْسِي عَلَى اَلْقَتْلِ وَ اَلْأَسْرِ أَرَدْتُ بِهِ نَصْرَ اَلْإِلَهِ تَبَتُّلاًوَ أَضْمَرْتُهُ حَتَّى أُوَسَّدَ فِي قَبْرِي. .)
[4] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۵، صفحه ۳۵ (ما، ، [الأمالي] ، للشيخ الطوسي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَمْرِو بْنِ اَلْحَسَنِ اَلْقَاضِي عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي حَبِيبَةَ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ عُيَيْنَةَ عَنِ اَلزُّهْرِيِّ عَنْ عَائِشَةَ قَالَ اِبْنُ شَاذَانَ وَ حَدَّثَنِي سَهْلُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ اَلرَّبِيعِيِّ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي دَاوُدَ عَنْ شُعْبَةَ عَنْ قَتَادَةَ عَنْ أَنَسٍ عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ قَالَ اِبْنُ شَاذَانَ وَ حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَلِيٍّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ قَالَ: كَانَ اَلْعَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ وَ يَزِيدُ بْنُ قَعْنَبٍ جَالِسَيْنِ مَا بَيْنَ فَرِيقِ بَنِي هَاشِمٍ إِلَى فَرِيقِ عَبْدِ اَلْعُزَّى بِإِزَاءِ بَيْتِ اَللَّهِ اَلْحَرَامِ إِذْ أَتَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدِ بْنِ هَاشِمٍ أُمُّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِأَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ كَانَ يَوْمَ اَلتَّمَامِ قَالَ فَوَقَفَتْ بِإِزَاءِ اَلْبَيْتِ اَلْحَرَامِ وَ قَدْ أَخَذَهَا اَلطَّلْقُ فَرَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ اَلسَّمَاءِ وَ قَالَتْ أَيْ رَبِّ إِنِّي مُؤْمِنَةٌ بِكَ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِكَ اَلرَّسُولُ وَ بِكُلِّ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِكَ وَ بِكُلِّ كِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ وَ إِنِّي مُصَدِّقَةٌ بِكَلاَمِ جَدِّي إِبْرَاهِيمَ اَلْخَلِيلِ وَ إِنَّهُ بَنَى بَيْتَكَ اَلْعَتِيقَ فَأَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذَا اَلْبَيْتِ وَ مَنْ بَنَاهُ وَ بِهَذَا اَلْمَوْلُودِ اَلَّذِي فِي أَحْشَائِي اَلَّذِي يُكَلِّمُنِي وَ يُؤْنِسُنِي بِحَدِيثِهِ وَ أَنَا مُوقِنَةٌ أَنَّهُ إِحْدَى آيَاتِكَ وَ دَلاَئِلِكَ لَمَّا يَسَّرْتَ عَلَيَّ وِلاَدَتِي قَالَ اَلْعَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ وَ يَزِيدُ بْنُ قَعْنَبٍ فَلَمَّا تَكَلَّمَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدٍ وَ دَعَتْ بِهَذَا اَلدُّعَاءِ رَأَيْنَا اَلْبَيْتَ قَدِ اِنْفَتَحَ مِنْ ظَهْرِهِ وَ دَخَلَتْ فَاطِمَةُ فِيهِ وَ غَابَتْ عَنْ أَبْصَارِنَا ثُمَّ عَادَتِ اَلْفَتْحَةُ وَ اِلْتَزَقَتْ بِإِذْنِ اَللَّهِ فَرُمْنَا أَنْ نَفْتَحَ اَلْبَابَ لِتَصِلَ إِلَيْهَا بَعْضُ نِسَائِنَا فَلَمْ يَنْفَتِحِ اَلْبَابُ فَعَلِمْنَا أَنَّ ذَلِكَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ بَقِيَتْ فَاطِمَةُ فِي اَلْبَيْتِ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ قَالَ وَ أَهْلُ مَكَّةَ يَتَحَدَّثُونَ بِذَلِكَ فِي أَفْوَاهِ اَلسِّكَكِ وَ تَتَحَدَّثُ اَلْمُخَدَّرَاتُ فِي خُدُورِهِنَّ قَالَ فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ اِنْفَتَحَ اَلْبَيْتُ مِنَ اَلْمَوْضِعِ اَلَّذِي كَانَتْ دَخَلَتْ فِيهِ فَخَرَجَتْ فَاطِمَةُ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى يَدَيْهَا ثُمَّ قَالَتْ مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اِخْتَارَنِي مِنْ خَلْقِهِ وَ فَضَّلَنِي عَلَى اَلْمُخْتَارَاتِ مِمَّنْ كُنَّ قَبْلِي وَ قَدِ اِخْتَارَ اَللَّهُ آسِيَةَ بِنْتَ مُزَاحِمٍ وَ إِنَّهَا عَبَدَتِ اَللَّهَ سِرّاً فِي مَوْضِعٍ لاَ يَجِبُ أَنْ يُعْبَدَ اَللَّهُ فِيهَا إِلاَّ اِضْطِرَاراً وَ إِنَّ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ اِخْتَارَهَا اَللَّهُ حَيْثُ يَسَّرَ عَلَيْهَا وِلاَدَةَ عِيسَى فَهَزَّتِ اَلْجِذْعَ اَلْيَابِسَ مِنَ اَلنَّخْلَةِ فِي فَلاَةٍ مِنَ اَلْأَرْضِ حَتَّى تُسَاقِطَ عَلَيْهَا رُطَباً جَنِيًّا وَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى اِخْتَارَنِي وَ فَضَّلَنِي عَلَيْهِمَا وَ عَلَى كُلِّ مَنْ مَضَى قَبْلِي مِنْ نِسَاءِ اَلْعَالَمِينَ لِأَنِّي وَلَدْتُ فِي بَيْتِهِ اَلْعَتِيقِ وَ بَقِيتُ فِيهِ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ آكُلُ مِنْ ثِمَارِ اَلْجَنَّةِ وَ أرواقها [أَرْزَاقِهَا] فَلَمَّا أَرَدْتُ أَنْ أَخْرُجَ وَ وَلَدِي عَلَى يَدَيَّ هَتَفَ بِي هَاتِفٌ وَ قَالَ يَا فَاطِمَةُ سَمِّيهِ عَلِيّاً فَأَنَا اَلْعَلِيُّ اَلْأَعْلَى وَ إِنِّي خَلَقْتُهُ مِنْ قُدْرَتِي وَ عِزِّ جَلاَلِي وَ قِسْطِ عَدْلِي وَ اِشْتَقَقْتُ اِسْمَهُ مِنِ اِسْمِي وَ أَدَّبْتُهُ بِأَدَبِي وَ فَوَّضْتُ إِلَيْهِ أَمْرِي وَ وَقْفْتُهُ عَلَى غَامِضِ عِلْمِي وَ وُلِدَ فِي بَيْتِي وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ يُؤَذِّنُ فَوْقَ بَيْتِي وَ يَكْسِرُ اَلْأَصْنَامَ وَ يَرْمِيهَا عَلَى وَجْهِهَا وَ يُعَظِّمُنِي وَ يُمَجِّدُنِي وَ يُهَلِّلُنِي وَ هُوَ اَلْإِمَامُ بَعْدَ حَبِيبِي وَ نَبِيِّي وَ خِيَرَتِي مِنْ خَلْقِي مُحَمَّدٍ رَسُولِي وَ وَصِيُّهُ فَطُوبَى لِمَنْ أَحَبَّهُ وَ نَصَرَهُ وَ اَلْوَيْلُ لِمَنْ عَصَاهُ وَ خَذَلَهُ وَ جَحَدَ حَقَّهُ قَالَ فَلَمَّا رَآهُ أَبُو طَالِبٍ سُرَّ وَ قَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَهْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ ثُمَّ قَالَ دَخَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَلَمَّا دَخَلَ اِهْتَزَّ لَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ ضَحِكَ فِي وَجْهِهِ وَ قَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ قَالَ ثُمَّ تَنَحْنَحَ بِإِذْنِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ قَالَ – بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ – `قَدْ أَفْلَحَ اَلْمُؤْمِنُونَ – `اَلَّذِينَ هُمْ فِي صَلاٰتِهِمْ خٰاشِعُونَ إِلَى آخِرِ اَلْآيَاتِ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَدْ أَفْلَحُوا بِكَ وَ قَرَأَ تَمَامَ اَلْآيَاتِ إِلَى قَوْلِهِ: أُولٰئِكَ هُمُ اَلْوٰارِثُونَ اَلَّذِينَ يَرِثُونَ اَلْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهٰا خٰالِدُونَ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنْتَ وَ اَللَّهِ أَمِيرُهُمْ – أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ تَمِيرُهُمْ مِنْ عُلُومِهِمْ فَيَمْتَارُونَ وَ أَنْتَ وَ اَللَّهِ دَلِيلُهُمُ وَ بِكَ يَهْتَدُونَ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِفَاطِمَةَ اِذْهَبِي إِلَى عَمِّهِ حَمْزَةَ فَبَشِّرِيهِ بِهِ فَقَالَتْ وَ إِذَا خَرَجْتُ أَنَا فَمَنْ يُرَوِّيِهِ قَالَ أَنَا أُرَوِّيهِ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ أَنْتَ تُرَوِّيهِ قَالَ نَعَمْ فَوَضَعَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِسَانَهُ فِي فِيهِ – فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اِثْنَتٰا عَشْرَةَ عَيْناً قَالَ فَسُمِّيَ ذَلِكَ اَلْيَوْمُ يَوْمَ اَلتَّرْوِيَةِ فَلَمَّا أَنْ رَجَعَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدٍ رَأَتْ نُوراً قَدِ اِرْتَفَعَ مِنْ عَلِيٍِّّ إِلَى أَعْنَانِ اَلسَّمَاءِ قَالَ ثُمَّ شَدَّتْهُ وَ قَمَّطَتْهُ بِقِمَاطٍ فَبَتَرَ اَلْقِمَاطَ قَالَ فَأَخَذَتْ فَاطِمَةُ قِمَاطاً جَيِّداً فَشَدَّتْهُ بِهِ فَبَتَرَ اَلْقِمَاطَ ثُمَّ جَعَلَتْهُ فِي قِمَاطَيْنِ فَبَتَرَهُمَا فَجَعَلَتْهُ ثَلاَثَةً فَبَتَرَهَا فَجَعَلَتْهُ أَرْبَعَةَ أَقْمِطَةٍ مِنْ رَقِّ مِصْرَ لِصَلاَبَتِهِ فَبَتَرَهَا فَجَعَلَتْهُ خَمْسَةَ أَقْمِطَةِ دِيبَاجٍ لِصَلاَبَتِهِ فَبَتَرَهَا كُلَّهَا فَجَعَلَتْهُ سِتَّةً مِنْ دِيبَاجٍ وَ وَاحِداً مِنَ اَلْأَدَمِ فَتَمَطَّى فِيهَا فَقَطَعَهَا كُلَّهَا بِإِذْنِ اَللَّهِ ثُمَّ قَالَ بَعْدَ ذَلِكَ يَا أُمَّهْ – لاَ تَشُدِّي يَدَيَّ فَإِنِّي أَحْتَاجُ أَنْ أُبَصْبِصَ لِرَبِّي بِإِصْبَعَيَّ قَالَ فَقَالَ أَبُو طَالِبٍ عِنْدَ ذَلِكَ إِنَّهُ سَيَكُونُ لَهُ شَأْنٌ وَ نَبَأٌ قَالَ فَلَمَّا كَانَ مِنْ غَدٍ دَخَلَ رَسُولُ اَللَّهِ عَلَى فَاطِمَةَ فَلَمَّا بَصُرَ عَلِيٌّ بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَلَّمَ عَلَيْهِ وَ ضَحِكَ فِي وَجْهِهِ وَ أَشَارَ إِلَيْهِ أَنْ خُذْنِي إِلَيْكَ وَ اِسْقِنِي بِمَا سَقَيْتَنِي بِالْأَمْسِ قَالَ فَأَخَذَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ عَرَفَهُ وَ رَبِّ اَلْكَعْبَةِ قَالَ فَلِكَلاَمِ فَاطِمَةَ سُمِّيَ ذَلِكَ اَلْيَوْمُ يَوْمَ عَرَفَةَ يَعْنِي أَنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَرَفَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَلَمَّا كَانَ اَلْيَوْمُ اَلثَّالِثُ وَ كَانَ اَلْعَاشِرَ مِنْ ذِي اَلْحِجَّةِ أَذَّنَ أَبُو طَالِبٍ فِي اَلنَّاسِ أَذَاناً جَامِعاً وَ قَالَ هَلُمُّوا إِلَى وَلِيمَةِ اِبْنِي عَلِيٍِّّ قَالَ وَ نَحَرَ ثَلاَثَمِائَةٍ مِنَ اَلْإِبِلِ وَ أَلْفَ رَأْسٍ مِنَ اَلْبَقَرِ وَ اَلْغَنَمِ وَ اِتَّخَذَ وَلِيمَةً عَظِيمَةً وَ قَالَ مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ أَلاَ مَنْ أَرَادَ مِنْ طَعَامِ عَلِيٍّ وَلَدِي فَهَلُمُّوا وَ طُوفُوا بِالْبَيْتِ سَبْعاً سَبْعاً وَ اُدْخُلُوا وَ سَلِّمُوا عَلَى وَلَدِي عَلِيٍّ فَإِنَّ اَللَّهَ شَرَّفَهُ وَ لِفِعْلِ أَبِي طَالِبٍ شُرِّفَ يَوْمُ اَلنَّحْرِ .)